سعید پیرمحموئی: خواندن عبارت «بالای شهر، پایین شهر» حتما شما را به یاد فیلمی به همین نام ساخته اکبر خامین می‌اندازد که در سال 80 اکران شد؛ به تصویر کشیدن حکایت و احوالات بچه‌های پایین شهر و بالای شهر که فیلمی تاثیرگذار و جذاب برای مخاطبانش بود.

از فیلم و سینما و این جمله که گذر کنیم، می‌رسیم به آنچه درواقعیت رخ می‌دهد؛ واقعیتی که حکایت بچه‌های بالا و بچه‌های پایین را به تصویر می‌کشد. هر چند می‌گویند این روزها فاصله‌ها کم شده و شمال پایتخت از جنوبش آغاز می‌شود اما نمی‌توان این عبارت را که یک اشتباه بزرگ اجتماعی - تاریخی است فراموش کرد. روزی روزگاری نه‌چندان دور بچه‌های پایین با توپ پلاستیکی، با رؤیای ستاره شدن و با هزار امید و آرزو در کوچه‌ها پسکوچه‌های تنگ قدم می‌زدند و به آینده‌ای روشن امید داشتند؛ بچه‌هایی که یا رفتند توی زمین فوتبال و ستاره شدند و یا نامشان رفت روی بیلبوردها و سر در سینماها؛ حکایت بچه‌های پایین شهر که خیلی زود رسیدند به آرزوهایشان، حکایت بچه‌های جنوب شهر که نامشان برای همیشه در تاریخ این کشور ثبت شده و برای پیر و جوان خاطره‌ای دوست‌داشتنی شدند؛ بچه‌هایی که این روزها بزرگانی مانند مسعود کیمیایی، محمد رضافروتن، اکبر عبدی، علی پروین، علیرضا دبیر، حمید استیلی و... هستند که از آن پایین‌های شهر با هزار امید و آرزو آغاز کردند و سرانجام روزی تبدیل به ستاره‌ای فراموش نشدنی شدند.

خالق قیصر سینمای ایران

مسعود کیمیایی، هفتم مرداد 1320 در کوچه سیدابراهیم، خیابان ری تهران متولد شد. کودکی که در کوچه‌پسکوچه‌های جنوب شهر پرسه می‌زد، سال‌ها بعد سینمای ایران را وارد مسیر جدیدی کرد و نامش برای همیشه در تاریخ سینمای ایران به ثبت رسید. کیمیایی از چهره‌های بحث‌انگیز و جنجالی سینمای ایران است. او با ساخت فیلم «قیصر» در سال 1348 برای نخستین‌بار 2 قطب هنری و تجاری سینما را به‌هم پیوند داد و از آغازگران موج نو در سینمای ایران بود. اغلب آثار کیمیایی در ژانر اجتماعی است. بارزترین توانایی کیمیایی در فیلمنامه‌هایش، دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های خاص اوست. کیمیایی زبان عامیانه (کوچه و بازار) را به‌خوبی می‌شناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آنها مهارت زیادی دارد؛ مهارتی که خود آن را دلیل پرسه در کوچه‌پسکوچه‌های جنوب شهر می‌داند.

مدیون بچه محل‌ها

«من بچه تیردوقلو هستم و عاشق محلات جنوب شهر! بی‌ریا می‌گویم نسبت به بچه‌های محلات جنوبی، دین زیادی دارم و عاشق این هستم که برای آنها کاری انجام دهم. اینکه دوست دارم اجراهایم در سالن‌های تئاتر جنوب شهر باشد هم دقیقا ناشی از علاقه‌ام به این محلات است. بی‌تعارف می‌گویم هرچه دارم از محبت‌های مردمان این محله‌هاست و خوشحال می‌شوم که شادمانی آنها را ببینم»؛ اینها جملاتی است که معروف‌ترین و ماندگارترین سوپراستار فیلم‌های کمدی ایرانی به زبان می‌آورد. اکبر عبدی که بی‌شک یکی از محبوب‌ترین و نام‌آشناترین چهره‌های سینما و تلویزیون کشور در ژانر طنز است، اعتقاد دارد که تمام شیوه‌های بازی‌اش را مدیون زندگی در محله تیردوقلو و بچه‌محل‌هایش است. اکبر عبدی را باید مرد هزار چهره سینمای ایران دانست و اوج بازی او را باید در فیلم «مادر» ساخته شادروان علی حاتمی ارزیابی کرد که حتی به‌دلیل بازی در این فیلم خوش‌ساخت برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

مرد طلایی شهرری

کوی سیزده آبان شهر ری، زادگاه یکی از نوابغ کشتی ایران است؛ مردی که وقتی طلای المپیک را برگردن آویخت هنوز هم در همان محله زندگی می‌کرد. علیرضا دبیر، نام قهرمانی از جنوب شهر است که برای نخستین‌بار با نایب قهرمانی در رقابت‌های نونهالان شهر ری در وزن اول نامش سرزبان‌ها افتادو تا سال 1370 این مقام را درانحصار داشت. قهرمان‌آفرینی‌های پسر طلایی شهرری همچنان ادامه داشت تا اینکه در رقابت‌های جهانی 98 تهران و با درخشش فراوان به مدال طلا دست یافت و باعث شد تیم ملی پس از سال‌ها به مقام قهرمانی جهان برسد. اما این پایان ستاره شهر ری نبود چرا که او در بازی المپیک سیدنی درحالی‌که با قرعه سختی روبه‌رو شده بود، پس از پشت سرگذاشتن سیسائوری از کانادا، پروباتار از مغولستان و تری براندز از ایالات متحده به دیدار نهایی رسید و در دیدار پایانی، با غلبه بر یوگم بوسلویچ از اوکراین به مدال طلای المپیک دست یافت تا خاطره شیرینی از خود در ذهن‌ها به جای بگذارد. دبیر سومین دوره شورای اسلامی شهرتهران با رای مردم به عضویت این شورا درآمد.

یک گل جنوبی به آمریکا

گلزنی در جام‌جهانی، آن‌هم زدن گل قرن به آمریکا افتخاری است که حمید استیلی همواره به نیکی از آن یاد می‌کند. او یکی دیگر از ستاره‌های نسل طلایی فوتبال ایران است؛ ستارگانی که در زمین‌های خاکی جنوب شهر رشد کردند و در عرصه فوتبال ماندگار شدند. در کارنامه پسر خوش‌اخلاق فوتبال ایران که هنوز هم فوتبال در زمین‌های خاکی جنوب‌شهر را فراموش نکرده، فراز و فرودهایی هم دیده می‌شود! کتک‌کاری با محمد نوازی در دیدار استقلال و پرسپولیس و قهرمانی با سرخپوشان تهرانی در کسوت دستیار افشین قطبی، ماجراهای گروه هفت در پرسپولیس با علی پروین و... . اما اینها تنها بخشی از سایه روشن‌های زندگی ورزشی حمید استیلی است. مرد خوش‌اخلاق ورزش اکنون سرمربی پرسپولیس است؛ هرچند می‌گوید سقف آروزهایش در عرصه مربیگری فقط سرمربی تیم ملی شدن نیست بلکه می‌خواهد در یک تیم خارجی هم سرمربی باشد. زننده به یادماندنی گل بر ای ایرانیان این روزها اگرچه بالا شهرنشین شده اما هنوز هم تمام عمر فوتبالش را مدیون زندگی در آن پایین‌های شهر و زمین‌های خاکی می‌داند.

از سه‌سالگی در جنوب شهر

چه اهل سینما باشید و چه اصلا رابطه‌ای با سینما نداشته باشید، حتما نام پرویز پرستویی را شنیده‌اید؛ مردی که در همدان به دنیا آمد اما از همان کودکی در جنوب شهر تهران بزرگ شد؛ «در همین جنوب شهر از سه سالگی بزرگ شده‌ام و با همه جایش آشنا هستم». پرستویی معتقد است: «از اصل خویش که فرار نمی‌کنم؛ هر چه هم هستم، مدیون این شهر و این محله‌ام. خیلی‌ها در بحث‌های طولانی‌ای که برای کارهایمان داریم، می‌گویند شما که بچه جنوب شهرید، چطور می‌توانید خیلی راحت به بعضی از نقش‌ها نزدیک شوید؟ اما من هیچ‌وقت به این موضوع اعتقاد ندارم چرا که همین‌جا، در همین جنوب شهر آدم‌هایی بوده‌اند که حتی محیط اطرافشان را خوب نمی‌شناختند. این نمی‌تواند دلیل باشد که آدم، حتما باید در جنوب شهر باشد تا درد و غم و معضل و حتی خوبی‌ها و معرفت جنوب شهر را بشناسد».

سلطان به سلامت باد!

علی پروین، معروف به «سلطان» ‌روز سوم مهرماه سال 1325 درکوچه غریبان بازار تهران، متولد شد. او پنجمین فرزند یک خانواده پرجمعیت و 10 نفره بود. تولد پروین تقریبا مصادف است با تاسیس باشگاه مردمی و بازیکن‌ساز شاهین. علاقه پروین به فوتبال از همان سال‌های کودکی شکل گرفت تا علی کوچولو شب‌ها توپ پلاستیکی‌اش را با خود به رختخواب ببرد. اما پروین، فوتبال را به‌طور جدی از 12 سالگی و از زمین عارف، واقع در خیابان 17شهریور و محلات شیوا و غیاثی آغاز کرد تا دست سرنوشت از او مردی مقتدر در تیم ملی و پرسپولیس بسازد. سلطان سال‌ها در تیم ملی و پرسپولیس مربیگری کرد و خیلی‌ها هنوز هم او را صاحب اول و آخر پرسپولیس می‌دانند! علی پروین اما در میان تمام ثروت و اعتباری که دارد، هنوز هم با اشتیاق خاصی درباره محله‌های جنوب شهر صحبت می‌کند و دوستانش در این محله‌ها را فراموش نکرده است.

شب یلدای جنوبی

بازیگری را از سال 73 آغاز کرد و سریال «سرنخ» مهم‌ترین آزمونش بود تا مسیر زندگی‌اش را تغییر دهد و پای او را به سینما باز کند. محمد‌رضا فروتن که سال‌ها در جنوب پایتخت زندگی کرده بود حالا نامش در رسانه‌ها به‌عنوان بازیگری متفاوت درج می‌شود و در فیلم‌هایی مانند مرسدس، قرمــز، دو زن، متولد ماه مهر، اعتراض و زیر پوست شهر بازی کرده و خیلی‌ها مهم‌ترین بازی وی را مربوط به فیلم «شب یلدا» می‌دانند که توانایی‌هایش را به رخ همگان کشید. فروتن برای بازی در فیلم قرمز در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم شب یلدا از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد. ستاره‌ای که بارها در مصاحبه‌هایش درباره محل زندگی‌اش در جنوب شهر سخن گفته است، بازی‌های درخشان دیگری هم مانند فیلم «سربازان جمعه» را در کارنامه‌اش دارد.

کد خبر 150897

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز