این پدیده نشان میدهد که همیشه باید منتظر وقوع حوادث زودهنگام طبیعی بود و برای آنها آماده شد. در غیر این صورت، ممکن است خدای ناکرده با معضلات پیشبینی نشده و غیرمنتظرهای روبهرو شویم. در این بین میتوان ضمن انجام سرویس فصلی کولرهایآبی، کارایی آنها را برای سال آینده بالا برد و همچنین با بازدید لولههای بخاری و اطمینان از مسدود نشدنشان توسط پرندگان و درست قرار گرفتن لولههای بخاری، خطر ناشی از گاز منو اکسید کربن را به حداقل رساند.
در همین راستا میتوان یک بار دیگر اتصالات گازی وسایل گرمایشی را وارسی کرد و نسبت به عدم نشت گاز از آنها اطمینان بهدست آورد. با وجود تأکید مکرر در این زمینه، باز متأسفانه این روزها شاهد حوادث ناگواری از جمله گاز گرفتگی بودهایم. وقوع چندباره حوادثی از این دست نشان میدهد که هنوز این هشدارها به جد گرفته نمیشوند.
در کنار همه این موارد نیز میتوان با سر کشی مرتب از پشت بام، استحکام سطح ایزوگام و قیرگونی آن را آزمود و اگر نقصی در آنها دیده شد، نسبت به تعمیر آن اقدام کرد و در نهایت دقت داشته باشیم که روی پشتبامها از برگهای خزانزده و سایر زبالهها، زدوده شوند تا مبادا بر اثر بارندگی، باعث گرفتگی مجراهای آب روی پشتبامها شوند.
موتورسواری با مانع!
دوران کودکی اگر یادتان باشد، گاهی میشد که با پدر و مادرهای مان به پارکهای بزرگی میرفتیم که از امکانات تفریحی و همچنین وسایل بازی زیادی برخوردار بودند. در چنین مواقعی دلمان از شادی غنج میزد و دوست داشتیم که همه اسباببازیهای آن پارک را سوار شویم و جبران آن زمانهایی را بکنیم که از رفتن به پارک محروم بودهایم.
یکی از این وسایل تفریحی، موتورها و ماشینهای بچگانه و کوچکی بودند که سوار آنها میشدیم و با گذشتن از موانعی که بر سر راه ما قرار داده شده بود، با آنها دور محدوده تعیین شده، میچرخیدیم. این خاطرات زیبا و پر نشاط کودکی از ذهن هیچ انسانی پاک نمیشود و هیچ کس بینیاز از مرور آنها نیست. اما با این حال، گویا هستند عدهای که دوست دارند هنوز در عوالم کودکی سیر کنند و از همه عجیبتر اینکه گاه این عوالم را به حوزه عمومی نیز گسترش میدهند!
در این عکس که آقای کیوان حبیبزاده آن را برای ما فرستاده است، شهروند موتور سواری را نشان میدهد که در مقابل تعجب رهگذران، تلاش دارد تا از موانعی که جهت منع عبور و مرور وسایط نقلیه گذاشتهاند، بگذرد. آیا این فرد از مخاطراتی که این کار برای وی و همشهریانش دارد، آگاه است؟ زندگی در شهر بهتدریج به همه ما آموخته است که برای حفظ آسایش و رفاه و امنیت همگانی، نیازمند توجه به قوانین شهری و رعایت آنها هستیم. به همین خاطر، در یک شهر، منافع و خواست همگانی، همواره بر منافع فردی برتری دارد و اتفاقا ملاک داوری دیگران درباره یک شهر و ساکنانش بر پایه میزان شناخت شهروندان از این منافع همگانی استوار است.
موشها و زبالهها، دو روی یک سکه
از جمله آفتهایی که امروزه بهویژه در شهرهای بزرگ شاهد شیوع روزافزون آن هستیم، ازدیاد جمعیت موشهای بزرگ در مکانهای گوناگون شهری از جمله در آبراهها، جویهای آب و فاضلابهاست. این دسته از موشها، معمولا در نیمههای شب؛ یعنی هنگامی که انسانها حضور کمتری دارند، به فعالیت میپردازند. به همین علت موشها در این ساعات با خیال راحت به کابلهای برق و دستگاههای صنعتی و ریشه گیاهان و درختان موجود در شهر آسیب میرسانند.
گذشته از همه اینها، موشها ناقل بیماریهای خطرناکی هستند که به گفته کارشناسان بهداشت، مابین انسان و موش مشترک است. به هر حال، بررسیها نشان میدهند که افزایش جمعیت موشهای شهری، حاصل بیتوجهی شهرنشینان به پاکیزگی و نظافت محیط زندگیشان است. اگر منابع آلوده کنندهای را که سبب ازدیاد و تکثیر این حیوانات میشوند، به خوبی مدیریت و ساماندهی کنیم و زبالهها را بهموقع و درست و بهطور اصولی در زبالهدانهای سر پوشیده قرار دهیم، آیا باز هم شاهد افزایش این حیوانات نظیر آنچه در عکس میبینیم، خواهیم بود؟
موشها سهم بسیار بیشتری در آلودگی و بیماریزایی محیطهای انسانی دارند. یکی از دلایلی که جمعیت موشها امروزه در شهر ما رو به ازدیاد گذاشته، وضعیت اسفباری است که در جویهای سطح شهر شاهد آن هستیم. کافی است در یک روز بارانی نگاهی به جویهای آب بیندازیم تا از انبوه زبالههایی که در آنها ریختهایم، مطلع شویم.
این زبالهها هم منبع خوبی برای تغذیه موشها به شمار میآیند و هم در هنگام بارندگیها، سبب آبگرفتگی گذرگاهها و خیابانها خواهند شد. اگر زبالهها را در جویهای آب نریزیم و یا آنها را بهطور باز و رها شده در کنار خیابانها و کوچهها قرار ندهیم، خواهیم دید که موشها بتدریج از شهر ما کوچ میکنند وبا خود انواع بیماریهای خطرناک را هم خواهند برد.