برهمین اساس و با توجه به برگزاری همایش بزرگداشت سال جهانی جنگل، طی گفتوگویی، نظرات ریاست سازمان حفاظت محیطزیست درباره چگونگی حفاظت از رویشگاههای جنگلی کشور و تأثیر آن در چرخه حیات را جویا شدیم. محمدجواد محمدیزاده معتقد است تغییر کاربریها باید متوقف و به جنگل تنفسی 10ساله داده شود. او انگشت روی نقطه حساسی میگذارد؛ تغییر کاربری بزرگترین لطمه را نه تنها به جنگلهای کشور که به محیطزیست وارد کرده است.
- اعلام سال جهانی جنگل از سوی سازمان ملل تا چه اندازه در حفاظت جنگلهای دنیا مؤثر است؟ نگاه جنابعالی به این رویکرد جهانی چیست و کشور ما به چه شیوهای میتواند در این عرصه ایفای نقش کند؟
گذشته از آموزههای دینی و توصیه بزرگان اسلام که به درختکاری و پرورش گیاه، احیای قنوات و حفاظت از منابع آب تأکید خاصی داشتهاند ما به اعتبار ایرانی بودن به گل و گیاه و آب توجه خاصی داریم. باغ ایرانی یکی از سبکهای معماری شناختهشدهای است که در دنیا به نام ایران است. مولفه اصلی این نوع معماری گل و گیاه و آب است. در پاسارگاد و تختجمشید نمادهای بوته و درخت به چشم میخورد که نشانه توجه ایرانیان به آب، حیات و جنگل است. ما به اعتبار ایرانیبودن و بالاتر از آن به اعتبار آموزههای دینی بیش از آنکه سازمان ملل به جنگل توجه کند باید به جنگل توجه کنیم گرچه رسالتی که سازمان ملل به دوش دولتها گذاشته بسیار اهمیت دارد. باید حتما پیشرفتهای علمی بشر با موضوع حفاظت از جنگل گره بخورد، باید جلوی روند فزاینده تخریب جنگلها گرفته شود. درواقع سازمان ملل خواسته با این کار حوزههای تصمیمگیر را با کانونهای علم و دانش همسو کند و بهرهوری و بهرهبرداری از حیات را از طریق جوشش علم بالا ببرد. سال جهانی جنگل پدیده مبارکی است که میتواند در جلوگیری از تخریب منابع جنگلی دنیا اثرگذار باشد. سال جهانی جنگل در واقع فرصت مغتنمی است برای درک مشترک تصمیمگیرندگان و آحاد مردم از اهمیت جنگل و مرتع و رسیدن به ادبیات واحد و ادای تکلیف و رسالتی که برای حفظ جنگل بر عهده تصمیمگیران و مردم است. براین اساس، باید فضایی ایجاد کنیم که مشارکت فعال عامه مردم در حفاظت از جنگل ایجاد شود.
- مهمترین عوامل تخریب جنگلها و عرصههای طبیعی کشور کدامند و با چه راهکارهایی میتوان مانع تخریب جنگلها و عرصههای طبیعی شد؟
اثرات اقلیمی بیشترین اثر وضعی را سبب شده و در نتیجه بخشی از جنگلهای ما متأثر از این پدیده تخریب شده است. در حال حاضر، سطح جنگلهای ما به سختی به 7درصد جغرافیای کشور میرسد و اگر بخواهیم جنگلهای انبوه و پرارزش کشور را مبنا قرار دهیم کمی بیش از یک درصد از مساحت کشور دارای این ارزش است. بنابراین باید با فرهنگسازی برای ارتقای پوشش جنگلی اقدام کنیم. نخستین اقدام، شناسایی تهدیدات و ریشهیابی عوامل تخریب جنگل و مرتع و بهطور کلی آسیبشناسی این عوامل است، سپس باید راهکارهای عملی و مناسب طراحی و اجرا شود. باید در نظر داشته باشیم که یک مجموعه عوامل دست به دست هم داده و باعث شده این اتفاق بیفتد. تغییر کاربری که اغلب با انگیزههای اقتصادی از سوی افراد و گروههای اجتماعی انجام میشود از مهمترین عوامل تخریب به شمار میرود. عامل دیگر، حضور اقشار کمدرآمد محلی است که با فشار به جنگل میخواهند امرارمعاش کنند. دامداران و کسانی که ممر درآمدشان از جنگل است و رفاهشان تابع جنگل است در زمستان اگر نیاز به گرما دارند هنوز قطع درخت برای آنها یک راهحل عملی محسوب میشود. براین اساس، باید تلاش کنیم میزان تعلق این خانوارها را به جنگل به حداقل برسانیم.
گازرسانی میتواند مانع کندن درخت برای تأمین سوخت شود؛ علاوه براین با تعدیل دام در جنگل باید اجازه خودپالایی را به جنگل بدهیم. تبدیل دامداری سنتی به صنعتی فشار بر جنگل را کم میکند. با ممانعت از تغییر کاربریها حداقل 10سال به جنگل تنفس بدهیم. برای مسائلی مثل مسکن، راهسازی و سدسازی باید با برنامهریزی تلاش کنیم فشاری متوجه جنگل نشود. در عین حال، گروهی سودجو هستند که به قصد انباشت ثروت و سوءاستفاده از خلأهای قانونی به انحای مختلف به عرصههای جنگلی دستاندازی میکنند و با فروش جنگل ارزشافزودهای را بهدست میآورند؛ این گروه نه طرحی دارند و نه توسعهای را دنبال میکنند بلکه فقط زیادهخواه هستند. مقابله با این گروه مستلزم 2کار قانونی است؛ نخست اینکه باید خلأهای قانونی را با کمک مجلس و در مواردی با تصمیمات قاطع دولت پر کرده، مجالی برای دست اندازی باقی نگذاریم. دوم اینکه باید نسبت به انجام پایش و بالابردن ضریب حفاظت از انفال و ثروتهای عمومی اقدام کنیم. در کنار این اقدامات، ضروری است که کاستیهای منابع انسانی و تجهیزات مرتفع شود و پایش جنگل و مرتع بهعنوان یک ضرورت در دستور کار قرار بگیرد.
- از آنجا که دستگاههای اجرایی یکی از عوامل تخریب جنگلها و مراتع و بهطور کلی زیستبومهای مختلف هستند با چه راهکارهایی میتوان مانع این تخریبها شد؟
برخی دستگاهها عمدتا در راستای وظایف قانونی و با هدف توسعه برای اجرای طرحهای عمرانی نظیر راه، گزینههای کمهزینهتر و زودبازده را انتخاب میکنند، غافل از اینکه تخریب جنگل کل حیات را تهدید میکند، از همین رو نباید اجازه داد که به بهانه اجرای این طرحها جنگل تخریب شود. ضمن آنکه میتوان با انتخاب گزینههایی که مستلزم تخریب جنگل نباشد مثل تونل یا گذر از مسیر طولانیتر، جاده ساخت یا سد احداث کرد. متولیان طرحهای اجرایی با نیت صرفهجویی و پایینآوردن هزینه، گزینه تخریب طبیعت را انتخاب میکنند، در حالی که صرفهجویی وقتی به قیمت تخریب طبیعت تمام شود مغایر با مصالح کشور است نه موافق آن. در مواردی نیز ممکن است برخی افراد بهدلیل کماطلاعی اصرار به کارهایی نظیر معدنکاری در عرصههای جنگلی داشته باشند. برای مقابله با این شیوه، باید سطح آگاهی جامعه بالا برود تا منافع عمومی به منافع فردی ترجیح داده شود.
- سازمان حفاظت محیطزیست چه راهکارهایی را برای حفاظت از جنگلهای کشور در دستور کار خود قرار داده است؟
من معتقدم سازمان محیطزیست در گام اول وظیفه دارد در عرصههای واگذار شده بازنگری کند. سازمان باید تمامی عرصههایی را که ارزش حفاظتی دارند زیر چتر حمایتی خود بگیرد و کنترل کند. با همین رویکرد از زمانی که مسئولیت پذیرفتم، عرصههای تحتحفاظت، از 7/6درصد جغرافیای کشور به نزدیک 11درصد رسیده است. البته در بعضی جاها که دارای ارزش حفاظتی نبوده عرصه از چترحمایتی حذف شده اما در مجموع عرصههای تحتحفاظت تقریبا 2برابر شده است. این نخستین گام برای حفظ این ثروتهای حیاتی است.
در گام دوم، تلاش میکنیم بسترهای قانونی برای حفاظت از جنگل و مرتع فراهم شود. تصور ما این است که باید سالانه حداقل از بهرهبرداریهای صنعتی از جنگل به میزان 10درصد کاسته شود و با ادامه این روند در سال 1404(سال چشمانداز)، بهرهبرداری از جنگلهای طبیعی کشور به صفر برسد و جنگلهای دستکاشت، زراعت چوب و واردات جایگزین آن شود. این یک راهبرد استراتژیک است که سازمان محیطزیست آن را دنبال میکند. این راهکار میتواند وسعت جنگلهای کشور را به همان 18میلیون هکتار برساند. سومین مورد، مبارزه جدی با زمینخواری است؛ این کار با ممنوعیت تغییر کاربری جنگل به کاربریهای غیرضروری امکانپذیر است. در کنار مبارزه با زمینخواری، دستگاههای متولی و در رأس آنها سازمان جنگلها و مراتع و شهرداریها، سازمان حفاظت محیطزیست و سایر نهادها از جمله وزارت نفت، نیرو و معادن، باید هر سال 100هزار هکتار فضای سبز ایجاد کنند.