مقاومت مردم غزه در کنار تلاشهای گروههای مردم نهاد منطقهای و بینالمللی برای شکست محاصره تحمیل شده علیه نوار غزه از سال2007 تاکنون، پافشاری مقامهای رژیم صهیونیستی بر ضرورت ادامه شهرکسازیها در اراضی فلسطینی و در پی آن متوقف شدن روند مذاکرات میان حکومت خودگردان و این رژیم و در نتیجه روی آوری فلسطینیان به شورای امنیت برای به رسمیت شناختن فلسطین بهعنوان عضوی کامل در سازمان ملل، همگرایی گروههای فلسطینی و در صدر آنها فتح، حماس و جهاد اسلامی برای اصلاح ساختار و برنامههای سازمان آزادیبخش فلسطین و آغاز تور منطقهای اسماعیل هنیه به خاورمیانه طی روزهای گذشته، همگی تحولات و رویدادهایی است که از 3 سال گذشته تاکنون در تاریخ سیاسی فلسطین ثبت شدهاند.
با گذشت 3سال از جنگ غزه، گذشته از تضعیف رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی و بینالمللی، یارگیری درون گروههای فلسطینی هم امری قابل توجه و قابل مطالعه است. فتح به رهبری محمود عباس رئیس حکومت خودگردان طی 20سال مذاکره و نرمش با دولتهای مختلف رژیم صهیونیستی از جمله دولت ایهود اولمرت و اکنون بنیامین نتانیاهو، اکنون به این نتیجه رسیده است که انعطاف در تعامل با دولتهای این رژیم و بهویژه دولت راستگرای نتانیاهو، چندان دستاوردی برای عباس درپی نخواهد داشت و یکی از علل و اسباب روی آوری به شورای امنیت طی ماههای اخیر در همین راستا قابل تفسیر است. او سعی میکند تا بهنحوی از انحاء نامش را در فهرست رهبران و مبارزان عملگرای فلسطینی قرار دهد.
حماس هم به نوبهخود، هرچند که همچنان مناسبترین گزینه برای مقابله با یک رژیم اشغالگر را همان مبارزه مسلحانه تا آزادی تمامی سرزمینهای اشغال شده میداند، اما طی ماههای گذشته و متناسب با تحولات جهان عرب، تغییر در مواضع عباس را مغتنم شمرده و کوشیده است تا با ایجاد فضای وحدت میان فلسطینیان در عین حفظ مواضع سیاسی خود، ضمن فاصله گرفتن از واگرایی موجود در ترکیب سیاسی فلسطین، آشتی ملی را مقدمهای برای آغاز اصلاحات در ساختار سیاسی فلسطین و در نتیجه نمایاندن پتانسیلهای نهفته خود برای مدیریت منازعات جاری در اراضی فلسطین اشغالی سازد. تسریع این جنبش در امضای توافقنامه آشتی ملی، تأکید بر ضرورت اصلاح ساختار سازمان آزادیبخش فلسطین و پیوستن به هیأت کادر رهبری آن با هدف دمکراتیزه کردن آن و نیز گام نهادن به سوی انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری همگی در این راستا قابل تفسیر است.
در این میان، شاید بتوان گفت جامعه جهانی چندان به مسئولیتهای خود در قبال مردم فلسطین عمل نکرده و در برابر این مسئله تاریخی همچنان بیتفاوت بوده است. ادامه محاصره نوار غزه و سرکوب هرگونه تلاش برای شکست این محاصره از سوی رژیم صهیونیستی به شیوههای مختلف و به بهانههای گوناگون، ادامه شهرکسازیها در کرانه باختری و قدس شرقی اشغالی و سکوت ایالات متحده آمریکا و دیگر بازیگران جهانی در قبال این اقدامات، تعیین پیش شرط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی بهعنوان رژیمی ملی برای ملت یهود برای بازگشت به میز مذاکرات و حتی مواضع رادیکال مقامهای این رژیم از جمله اویگدور لیبرمن وزیر خارجه درباره ضرورت اداره منازعات و نه حل آنها و بعید دانستن برقراری سازش تا یک دهه آینده همگی مسائلی است که اصلاح و تغییر آنها نه بهعهده فلسطینیان بلکه بهعهده جامعه جهانی است که تاکنون در قبال آنها سکوت اختیار کرده است.