«من دیشب به ایران آمدم، خوش آمدم» اولین جمله خاطرهانگیز فریدون زندی پس از حضور در تیم ملی بود؛ دورگهای که خیلی زود محبوب شد و شانه به شانه سایر ستارههای تیم ملی آن زمان پیش رفت تا اینکه انتظارات فنی از این بازیکن ایرانی-آلمانی به سطحی رسید که خیلیها گفتند او دچار افت شده و برای فوتبال ایران کارایی لازم را ندارد.
زندگی زندی با آن لهجه متفاوت در آلمان دچار مشکلاتی شد و نگاه نژادپرستانه آلمانیها به این بازیکن ایرانیتبار باعث شد تا قید فوتبال آلمان را بزند و راهی قبرس میشود و همین ماجرا باعث شد تا زندی پیراهن ملی را که با دردسرهای زیادی به دست آورده بود از کف بدهد. اما داستان بازگشت او به ایران و حضورش در استیلآذین و حالا استقلال هم ماجراهای جالبی را برای این اولین دورگه فوتبال ایران در پی داشته؛ داستانی از جنس نگاههای زاویهدار و توقعات زیاد. با زندی از هر دری صحبت کردیم.
هیچ مربی مثل برانکو قبولم نداشت
- به نظر میرسد زندی که چند سال پیش برای تیم ملی بازی میکرد با این زندی تفاوتهایی دارد.
اگر منظورتان این است که افت کردم باید بگویم افتی در کار نبوده. آن زمان برانکو به من اعتقاد داشت. شما مطمئن باشید اگر مربی پشت من باشد دوباره همان زندی میشوم. برخی مواقع چیزهایی پیش میآید که ربطی به مسائل فنی ندارد و بیشتر بدشانسی است تا افت فوتبالی. امسال سعی میکنم نشان دهم افت نکردهام و همان زندی سابق هستم.
- یعنی سایر مربیان تیم ملی و باشگاهی این اعتقاد را به تو نداشتند؟
آن زمان که من دعوت شدم برانکو به من اعتقاد داشت؛ هر مربی نظرش با مربی دیگر فرق میکند و متاسفانه بعد از برانکو دیگران اینگونه مرا قبول نداشتند.
- ولی در همان مقطع جایگاهی که در آلمان داشتی را هم از دست دادی؟
در همان زمان یکی از مربیان آلمانی که دوست من بود به قبرس رفته بود و از من خواست به آنجا بروم؛ من زمانی هم که در تیم ملی بودم در قبرس بازی میکردم. الان هم میبینید که فوتبال قبرس در حال پیشرفت است.
- اما قبرس فوتبالش با آلمان قابل مقایسه نیست و این برای تو یک افت به حساب میآمد؟
درست است مثل آلمان نیست اما فوتبال قبرس هم در حال پیشرفت است و همانطور که میبینید در رقابتهای اروپایی نماینده قبرس از گروهش بالا آمد. فکر نمیکنم رفتن من به قبرس افت به حساب بیاید.
- و بعد به ایران آمدی.
آمدم ایران تا به تیم ملی نزدیک باشم ولی در انتخاب باشگاه اشتباه کردم. آن زمان گفتند قرار است استیلآذین حرفهای باشد و از اهداف بلندمدت این باشگاه برای من صحبت کردند اما نه حرفهای شد و نه اهداف خوبی داشت و من در این انتخاب خوب عمل نکردم.
در آلمان با من بدرفتاری کردند
- قبول داری بعد از بحث حضورت در تیم ملی ایران دیگر نتوانستی در آلمان موفق باشی؟ از این موضوع آلمانیها هنوز ناراحت هستند؟
بله ناراحت هستند. البته در هر کشوری اینطور است. زمانی که به تیم ملی آلمان دعوت شدم به عنوان یک بازیکن آلمانی شناخته میشدم اما انتخاب ایران آنها را ناراحت کرد و دیگر از نظر آنها آلمانی نبودم و بعد از دو،سه بازی دیگر مثل سابق از من حمایت نکردند در صورتی که قبل از ماجرای حضورم در تیم ملی ایران بدتر از این هم بازی کرده بودم اما باشگاه و سرمربی از من حمایت میکردند.
- این رفتار آنها نژادپرستانه بود یا مساله دیگری در میان بود؟
در ایران هم اینگونه است و اگر یک بازیکن ایرانی بد کار کند باز هم حمایت میشود اما یک بازیکن خارجی نه. در آلمان یکی از دوستان من خیلی بدتر از من بازی میکرد اما سرمربی و باشگاه از او حمایت میکردند؛ البته در آن مقطع مصدومیت بدموقعی هم داشتم که شرایط را بدتر کرد.
- ولی تو از بچگی در آلمان بودی و تنها قرار بود برای تیم ملی ایران بازی کنی؟
رئیس باشگاه به من گفت نرو و خیلیهای دیگر هم توصیه کردند تا به ایران نیایم اما آخر سر خودم تصمیم گرفتم تا در ایران بازی کنم. آن زمان هیچ حمایتی از سوی مسئولین کایزرسلاترن نشد؛ آنها دوست داشتند من یک آلمانی باشم تا یک ایرانی و حتی یک روز قبل از آمدنم به ایران برای دیدار برابر بحرین گفتند هنوز دیر نشده و به ایران نرو.
- شاید اگر به ایران نمیآمدی الان شرایط بهتری داشتی و در بوندسلیگا بازی میکردی؟
قسمت این بود و خودم تصمیم گرفتم. بله میتوانستم در آلمان بمانم و شاید موفق هم میشدم اما نگاه آلمانیها به من نژادپرستانه بود و هیچ حمایتی از من نکردند و بعد از حضورم در تیم ملی ایران رفتار آنها با من تغییر کرد.
در ایران پاس اشتباه من را گل به خودی میبینید!- اگر به چند سال پیش برگردی حاضری باز هم به ایران بیایی و جایگاهت را در فوتبال آلمان از دست بدی؟
شک نکنید دوباره فوتبال ایران را انتخاب میکردم ولی شاید تصمیم درستتری میگرفتم و اشتباهات قبل را انجام نمیدادم.
- یعنی دچار افت نمیشدی؟
مشکل اصلی من در فوتبال ایران این بود که بیشتر از سایرین تو چشم بودم. من اگر یک بازی بد بودم همه میگفتند چرا بد بود اما اگر یک بازیکن ایرانی بدتر از من بازی میکرد اینقدر زیر ذرهبین نبود! من اگر یک پاس اشتباه میدادم زیر سوال میرفتم اما بازیکن ایرانی 200پاس اشتباه هم میداد مسالهای نبود.
- این مساله در تیم ملی اتفاق میافتاد؟
در تیم ملی هم همین نگاه وجود داشت و اینطور با من رفتار میشد که انگار من مسی هستم و باید یکتنه همه کار کنم. بازیکن به نظر من در بازیهای حساس باید خودش را نشان بدهد که در مالزی، من در بازیهای مهم خوب کار کردم.
- حالا که چند سال گذشته هنوز هم این مشکل را حس میکنی؟
بله در استیلآذین و استقلال هم این موضوع وجود دارد شاید این را کسی نداند اما وقتی پاس اشتباه میدهم انگار به خودمان گل زدهام ولی دیگران گل به خودی هم بزنند مسالهای نیست.
بعضی وقتها با خودم میگویم چرا به ایران آمدم- با تمام سختیهایی که در این چند سال داشتی؛ اگر جای اشکان دژاگه بودی به ایران میآمدی؟
او باید خودش انتخاب کند ولی از الان میگویم کارش در ایران سخت است.
- با او در خصوص حضورش در تیم ملی ایران صحبت کردهای؟
نه چون من اشکان را نمیشناسم و در آلمان هم رابطهای با هم نداشتیم و تا حالا هم به من زنگ نزده ولی میدانم واقعا کار سختی در ایران دارد چون همه به او نگاه میکنند و باید از نظر روحی خیلی قوی باشد تا دچار مشکل نشود. به هر حال برای او آرزوی موفقیت میکنم.
- حالا که چند سال از حضورت در فوتبال ایران میگذرد دلت برای بوندسلیگا و فوتبال حرفهای آلمان تنگ نشده؟
(مکثی میکند) بعضی وقتها فکر میکنم چرا به ایران برگشتم و پشیمان میشوم. به خصوص وقتی بازیهای بوندسلیگا را میبینم دلم برای آلمان و فوتبالش تنگ میشود. یاد امکانات و شرایط حرفهای فوتبال آلمان میافتم اما الان ایران هستم و به گذشته نباید فکر کرد.
مظلومی هم مثل برانکو از من حمایت کند
- در اول صحبتهایت گفتی تنها برانکو از تو حمایت میکرد، الان دلیل نیمکتنشینیات در استقلال عدم حمایت کادر فنی است یا افت خودت؟
برانکو مربی حرفهای و باهوشی بود و کیفیت مرا میدانست. من فضا را خوب میبینم و تکضرب بازی میکنم. طوری که دو، سه ضربه جلوتر را هم میبینم. شکل فوتبال من اینطوری است. من زمانی که میخواستم به تیم ملی ایران بیایم کلی با برانکو صحبت کردم و متوجه شدم آن چیزی که او از من میخواهد به مدل فوتبال من میخورد. حرفهای او را شنیدم و به ایران آمدم ولی الان مربیان ایران نمیدانند کیفیت فوتبال من چیست چون فوتبال را نمیفهمند؛ مثلا میگویند «مگه چی کار میکنه با بغل پا پاس میده» (خنده)
- در استقلال هم همین طرز فکر نسبت به تو وجود دارد؟
من کلی گفتم. البته در استقلال فرق میکند. من دو ماه مصدوم بودم و طول میکشد تا دوباره در ترکیب جا بیفتم. در حال حاضر یک بازی خوب هستم و یک بازی بد، ولی مطمئن باشید خیلی زود به شرایط ایدهآل برمیگردم.
- فکر میکنم مظلومی هم مثل سایر مربیان ایرانی فوتبال تو را نمیفهمد؟
امیدوارم مظلومی هم مثل برانکو از من حمایت کند ولی فکر میکنم که او میخواهد با حمایت از من، مرا در ترکیب اصلی بگذارد تا بازی کنم.
مصاحبه کردن علیه یکدیگر در فوتبال ایران عادی شده
- ناراحت نیستی که سبک فوتبالت با سبک ایرانیها متفاوت است؟
کلا ایران بازیکن خوب زیاد دارد و مشکلی نیست؛ اما متاسفانه ایرانیها در کار اصلی که همان کار تیمی است خوب نیستند و بازی آنها نظم ندارد. در آلمان وقتی یک نفر اشتباه میکرد بقیه حمایت میکردند اما اینجا در سطح پایین این کار را میکنند.
- بحث فوتبال آلمان شد؛ در فوتبال حرفهای آلمان اگر بازیکن علیه مربی و باشگاه صحبت کند چه اتفاقی میافتد؟
در آنجا بالاترین جریمه را برای بازیکنی که علیه باشگاه و سرمربی صحبت کند در نظر میگیرند و بازیکنان همه میدانند نباید در خصوص سرمربی و باشگاه اظهار نظر کنند، البته در داخل باشگاه بحث زیاد میشود و بازیکنان از نحوه کار مربی و باشگاه انتقاد میکنند اما کسی حق مصاحبه ندارد.
- فکر کنم وقتی تازه به ایران آمده بودی برایت تازگی داشت که بازیکنان علیه سرمربی مصاحبه میکنند، ولی الان برایت عادی شده است؟
مصاحبه کردن بازیکن به دلیل بازی نکردن کار حرفهای نیست. این مصاحبه کردن در اصل بیاحترامی به همبازیانش است که جای او بازی میکنند. در فوتبال ایران همه علیه هم صحبت میکنند و مسالهای عادی است اما در آلمان اگر این اتفاق میافتاد کلی جریمه میشدند. در آلمان داخل باشگاه هر حرفی را میزدیم اما حق مصاحبه نداشتیم ولی در ایران حرفهایمان را در روزنامهها میزنیم.
طرفدار قرمز و آبی نبودم؛ اما الان استقلالیام
- در حال حاضر بزرگترین مشکل فریدون زندی در فوتبال ایران چیست؟
مشکلی که من همیشه در طول دوران بازیگریام داشتهام این بوده که همیشه یا یک مربی عاشق من بوده یا اصلا مرا دوست نداشته. البته این موضوع ربطی به ایران ندارد و در آلمان هم همین مشکل را داشتم چون نوع بازی من طوری است که یا عاشق بازی من میشوند و یا متنفر از آن. این هم از بدشانسی من است و برای همین میگویند زندی افت کرده.
- حالا که سرمربی تیم ملی یک مربی حرفهای است فکر میکنی عاشق بازیات شود؟
من از کیروش شناختی ندارم و نمیدانم تفکر او در خصوص فوتبال چگونه است. خودم هم زیاد دنبال تیم ملی نیستم. میخواهم اول در استقلال خوب کار کنم و بعد در مورد تیم ملی صحبت کنم.
- راستی چه شد که تو در فوتبال ما دوام آوردی ولی بازیکنی مثل شاپورزاده نتوانست موفق باشد؟
او هم مشکل مرا داشت و همیشه تو چشم بود. امیر با فرهنگ ایرانی آشنا نبود و دچار مشکلات روحی شد.
- نظرت در خصوص رفتار بازیکنان ایرانی با خارجیها مثل کرار جاسم چیست؟
در مورد این بازیکن صحبت نکنم بهتر است.
- قبول داری قبل از اینکه به استقلال بیایی قرار بود پرسپولیسی شوی؟
من قبلا هم گفتهام روزی که به ایران آمدم اول از من پرسیدند که آبی هستی یا قرمز؟ اما من با فرهنگ فوتبال آلمان بزرگ شدهام و طرفدار هیچکدام نبودم. زمانی که به ایران آمدم حرفهای فکر میکردم ولی الان استقلال سکوی پرتاب من برای بازگشت به اوج است و خوشحالم که در استقلال بازی میکنم.
هنوز محبوب هستم
- اینکه میگویند مظلومی فقط نگاه میکند و کارهای نیست درست است؟
این موضوع یک بحث فنی است. هر مربی دیدگاهش با مربی دیگر فرق میکند. بعضیها فقط نگاه میکنند و دستیارشان کار میکند و این موضوع بستگی به تفکر مربی دارد که چقدر به دستیارانش اعتماد دارد. در کایزرسلاترین که بودم سرمربی تیم بعضی وقتها نمیآمد سرتمرین و این مساله عادی است.
- ولی جباری گفت مظلومی کاری نمیکند و بازیکنان همین طوری برای خودشان بازی میکنند؟
در خصوص مصاحبه جباری دیدید که خودش هم عذرخواهی کرد و فکر میکنم زمانی که این حرفها را زده عصبانی بوده. اما تمرینات را هنکه میدهد و مظلومی هم هست.
- تمرینات هنکه چقدر در بازی استقلال تاثیر دارد،کارش را قبول داری؟
بالاخره هنکه 5امسال در فوتبال آلمان سابقه داشته و با دو باشگاه بزرگ آلمان کار کرده است. به نظر من فقط مدل تمرین مهم نیست بلکه انجام تمرین هم مهم است. بازیکن باید با صددرصد انگیزه تمرین کند اما در ایران اینگونه نیست و کیفیت تمرینات پایین است چون جدی نمیگیرند. در آلمان در اکثر تمرینات دعوا میشد و بازیکنان از مسابقه جدیتر تمرین میکردند.
- در آلمان هم با داد زدن و مصاحبه کردن وارد ترکیب اصلی میشدند؟
اصلا از این خبرها نبود. آنجا اگر بازیکن قهر کند بیشتر جریمه میشود اما در ایران برخیها با داد زدن و مصاحبه کردن وارد ترکیب میشوند.
- در این مدت سعی نکردی مثل بازیکنان ایرانی رفتار کنی تا زودتر وارد ترکیب اصلی شوی؟
خیلیها گفتند پرروتر باش و با سر و صدا کردن برو تو ترکیب اصلی اما من این رفتارها را قبول ندارم و میخواهم با تلاش وارد ترکیب شوم. من نمیخواهم بهخاطر اینکه در ترکیب اصلی قرار بگیرم خودم را عوض کنم.
- هنوز هم فکر میکنی مثل زمانی که به تیم ملی دعوت شدی محبوب باشی؟
بله؛ هنوز هم هر جا میروم همه مرا نشان میدهند و میشناسند و یادشان است که من در تیم ملی ایران بازی کردهام. خوشبختانه ایرانیها فراموشکار نیستند و به آدم احترام میگذارند و فکر میکنم هنوز هم محبوب هستم.
- با شرایط بد مالی استقلال چه کار میکنی؛ شاید اگر در آلمان بودی معنی چک برگشتی را هنوز هم نمیفهمیدی؟
(خنده) اینجا هم خوب پول میدهند اما همیشه گفتهام مشکلاتی میتواند مانع قهرمانی استقلال شود؛ یکی مصدومیتهای زیاد بازیکنان و دیگر مشکلات مالی که امیدوارم این دو مشکل حل شود.
- احتمال دارد روزی فریدون زندی دوباره به فوتبال آلمان بازگردد؟
در فوتبال نمیشود هیچ وقت از آینده حرف زد، من از شرایط فعلی راضی هستم و باید خودم را در فوتبال ایران دوباره مطرح کنم. دوست دارم مربی از من حمایت کند و خوشحالم که در بهترین باشگاه ایران بازی میکنم.
سی شاکی از توهینهای نژادپرستانه
به من میگویند بو میدی!
فونیکه سی که تا پارسال در لیگ یک توپ میزد و هیچ اسم و رسمی نداشت، این فصل با گلزنیهایش برای نفت آبادان به صدر جدول گلزنان رسیده و حسابی در فوتبال ایران چهره شده است. این بازیکن که مورد توجه رسانهها قرار گرفته در چند هفته اخیر مصاحبههای جنجالی انجام داده که در نوع خود واقعا جالب است. از همین رو برای این شماره قصد داشتیم گفتوگویی با فونیکه داشته باشیم اما گویا مصاحبههای قبلی آنقدر جنجالی بوده که مدیر برنامههای او تصمیم گرفته فعلا بازیکنش صحبت نکند تا مشکلات به وجود آمده حل شود.
این بازیکن در آخرین مصاحبهاش پیش از بازی با استقلال صحبتهای جالبی در مورد شعارهای نژادپرستانه کرد و مدعی شد برخی از بازیکنان ایرانی با او رفتار خوبی ندارند. فونیکه سی در این خصوص چنین اضهار نظر کرده است : «باورکنید من خیلی بیرون نمیروم و بیشتر سعی میکنم درخانه باشم.
آبادانیها با من رفتار خوبی دارند و از آنها بدی ندیدم ولی بعضی از بازیکنان ایرانی باعث شدهاند اینطور منزوی شوم و کمتر از خانه بیرون بروم. سه سال است که در فوتبال ایران حضور دارم. طی این سه سال بارها از بازیکنان فحش شنیدهایم. شاید گاهی اوقات حرفهایشان را نشنوم ولی کاملا میفهمم که در حال فحاشی کردن هستند.
از زمانی که در لیگ برتر بازی میکنم این توهینها را بیشتر میشنوم وحالا که نسبت به گذشته فارسی را بهتر یاد گرفتهام،شنیدن این الفاظ آزارم میدهد. باورکنید طی این مدت بارها شنیدهام که بازیکن حریف به من گفته که سیاهی وبو میدهی. آیا اینها نمیدانندکه من هم مثل آنها مسلمان وشیعه هستم؟ از این رفتارهای تبعیضآمیز خسته شدهام و منتظرم تا لیگ به پایان برسد و از ایران بروم. دیگر در هیچ کجای دنیا شاهد تبعیض نژادی نیستیم و سیاه و سفید هیچ فرقی با هم نمیکنند. اگر یک یا دو بار این جمله را میشنیدم چنین تصمیمی نمیگرفتم ولی چون در اکثر بازیها آن را میشنوم نمیتوانم دیگر تحمل کنم.»