فرضیه نخست: برخی بر این باورند که حضور بازیکنان خارجی نه تنها منجر به هرزرفتن استعدادهای بومی نمیشود بلکه در پرورش و تکامل استعدادهای درخشان نیز تاثیر بسزایی دارد.
هنگامی که بازیکنان خارجی طرازاول وارد یک تیم میشوند آنگاه بازیکنان بومی مجبور هستند برای راهیابی به ترکیب اصلی تیم، سقف تواناییهای خود را به نمایش بگذارند و به استانداردهای بازیکنان خارجی برسند. همچنین هنگامی که در طول هفته بازیکنان بومی در کنار بازیکن یا بازیکنان طراز اول خارجی تمرین میکنند ناخودآگاه تمرینات خود را با استانداردهای آنها منطبق میسازند.
فرضیه دوم: بعضی دیگر معتقدند که خرید بازیکنان خارجی تاثیرگذار از لحاظ اقتصادی نسبت به پرورش استعدادهای بومی در آکادمی باشگاه بسیار به صرفهتر است. یک باشگاه باید مبلغ قابل توجهی صرف تاسیس آکادمی و تیمهای پایه خود کند و هزینه پرورش یک استعداد در آکادمی -که بتواند در نهایت برای تیم بزرگسالان باشگاه به میدان برود- بسیار بیشتر از استخدام یک بازیکن خارجی است. به همین دلیل با توجه به اینکه باشگاهها بیشتر بهدنبال دستیابی به نتیجه مناسب در کوتاه مدت هستند ترجیح میدهند هزینه پرورش بازیکن در آکادمی را صرف استخدام بازیکن خارجی تاثیرگذار کنند. در واقع وجود این واقعیت باعث شده تا طرفداران این فرضیه اساسا با استخدام بازیکن خارجی مخالف باشند.
ضدفرضیه: اگر نگاهی واقعبینانه به لیگهای رشتههای ورزشی مختلف در ایران داشته باشیم به این نتیجه خواهیم رسید که این دو فرضیه در ورزش کشور عینیت ندارد. اول اینکه سالهاست که یک ورزشکار طراز اول خارجی وارد لیگهای ما نشده است که بازیکنان بومی بخواهند به واسطه حضور این بازیکنان نامدار، خود را از لحاظ فنی به استانداردهای وی برسانند و دوم اینکه کلا پرورش استعداد و تاسیس آکادمی در باشگاههای ما به فراموشی سپرده شده و چه بازیکن خارجی در ورزش ما حضور داشته و چه نداشته باشد باز هم کار ریشهای در ردههای سنی پایه صورت نخواهد گرفت.
سؤال: اما چه حکمتی است که باشگاههای ما باز هم به دنبال ورزشکاران خارجی بعضا درجه دو و سه میروند؟
پاسخ آن شفاف است؛ در رفتوآمد ورزشکاران خارجی، دلالان یا واسطهها بزرگترین برنده از لحاظ اقتصادی هستند. شاید اگر حضور بازیکنان خارجی سودی برای واسطهها در برنمیداشت، اثری از ورزشکار خارجی در لیگهای داخلی دیده نمیشد.
راهکار: شاید تنها راهکار، ایجاد محدودیت برای استخدام ورزشکار خارجی باشد مثلا اینکه بازیکنی که قصد دارد وارد لیگهای ایران شود الزاما باید تعداد مشخصی بازی ملی در کارنامه خود داشته باشد و همکاری او با تیم ملی کشورش قطع نشود.