وحیدرضا نعیمی: گزارش‌های منتشرشده حاکی از پیشرفت مذاکره بین آمریکا و طالبان است در حالی‌که حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان با اکراه با نتایج آن موافقت کرده است.

کنفرانس بین المللی - افغانستان

 قرار است طالبان در دوحه پایتخت قطر دفتری سیاسی دایر کند که به نوعی نشانی آن برای رساندن پیام‌ها به رهبران آن است. در زمینه تحولات اخیر با آقای پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان مصاحبه کرده‌ایم.

  • چه اتفاقی افتاد که آمریکا به مذاکره با طالبان تن در داد؟

جنگ در افغانستان به بن‌بست رسیده و برای آمریکا و ناتو تقریبا روشن شده است که از طریق نظامی نمی‌توانند پیروزی به دست آورند. راه‌حل دیگری که متصور است، راه‌حل سیاسی است که باید از طریق مذاکره به دست بیاید. بنابراین، طبیعی بود که آمریکایی‌ها متوجه این واقعیت شوند که باید از طریقی با طالبان مذاکره کنند تا راه‌حلی سیاسی پیدا کنند. آقای اوباما سال2014 را سال خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان اعلام کرده است. حالا که وی در زمینه این تاریخ به مردم آمریکا و دنیا تعهد سپرده است، نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. از طرف دیگر، حدود 10ماه دیگر انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا برگزار خواهد شد. اوباما اکنون فشار زیادی را در این زمینه تحمل می‌کند که تکلیفش را با برخی نقاط جهان روشن کند، ازجمله افغانستان. مجموعه این شرایط سبب شد آمریکایی‌ها در ارتباط با طالبان تغییر جهت جدی دهند و ابتدا اعلام کنند که طالبان دشمن نیست و تدریجا به این سمت رفتند که می‌توان با طالبان به یک راه‌حل سیاسی رسید و با آنان مذاکره کرد. شاید چنین امری در مورد طالبان نیز صحت داشته باشد. آنان نیز ابتدا ظاهرا با مذاکره با آمریکایی‌ها موافق نبودند و اکنون هم که در حال مذاکره هستند، بنا بر برخی گزارش‌ها، دچار اختلاف‌های درونی هستند. این یک واقعیت است که طالبان یکدست نیست. یک طرف قضیه شورای کویته است.

گروهی دیگر طالبان میانه‌رو است. اما در مجموع وقتی صحبت از طالبان می‌کنیم، مجموعه‌ای را درنظر می‌گیریم که شامل حزب اسلامی حکمتیار، شبکه حقانی، طالبان پاکستان و زیرمجموعه‌های القاعده می‌شود؛ یعنی نیروهای مسلحی که با آمریکا و ناتو در افغانستان و نیز دولت مرکزی در کابل می‌جنگند. البته در پاکستان نیز طالبان پاکستان با دولت این کشور می‌جنگند. درون طیفی که به طالبان شهرت پیدا کرده است، جناح‌بندی‌هایی وجود دارد.

  • حزب اسلامی آقای حکمتیار نیز هیأتی را برای مذاکره به کابل فرستاده است. این حزب چه مطالباتی دارد؟

حزب اسلامی، یکی از احزاب جهادی در زمان اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی است که از نظر سازماندهی و امکانات مالی که از پاکستان دریافت می‌کرد، ازجمله قوی‌ترین گروه‌های جهادی بود. حزب اسلامی در تمام افغانستان نفوذ دارد و حتی در پارلمان کنونی افغانستان نیز حضور دارد. حالا که طالبان به مذاکره گرایش پیدا کرده است، حزب اسلامی هم احساس می‌کند اگر وارد مذاکره نشود، ممکن است بازنده این تحولات باشد؛ به همین علت آنان از مجاری‌ا‌ی که با دولت افغانستان داشتند، با کابل تماس برقرار کرده و آمادگی خود را برای مذاکره اعلام کردند.

  • ظاهرا طالبان مایل نیست طرف مذاکره خود را کابل قرار دهد و بیشتر، آمریکا را مخاطب می‌داند به‌طوری که طالبان در بیانیه اخیر خود نیز دوطرف مذاکره را امارت اسلامی طالبان و آمریکا اعلام کرده است. چرا آنان میلی به تماس با دولت افغانستان ندارند؟

از زمانی که آقای کرزی اعلام کرد نه با طالبان بلکه با پاکستان به‌عنوان حامی اصلی طالبان مذاکره خواهد کرد، انتظار چنین واکنشی می‌رفت و روشن بود طالبان در جایی پاسخ آن را خواهد داد و به‌نظرم جایش همین‌جاست که طالبان می‌گوید اصلا دولتی وجود ندارد و دولت، عامل آمریکاست و اگر با آمریکایی‌ها به تفاهم برسیم، خودبه‌خود آن دولت منتفی می‌شود. از این زاویه، طالبان هم به سخنان آقای کرزی پاسخ داد. اما مهم‌تر از این مسئله این امر است که اگر طالبان با آمریکا به تفاهم برسد، با دولت افغانستان هم به تفاهم خواهد رسید. طالبان نمی‌گوید که ما کلاً دولت را به حساب نمی‌آوریم و قطعا در ادامه مذاکره با دولت افغانستان، پاکستان، کشورهای حاضر در افغانستان یا کشورهایی که به نوعی در آن منافعی دارند هم مطرح می‌شوند. اگر افغانستان بخواهد به صلح و ثبات برسد، باید مجموعه شرایط را درنظر گرفت؛یعنی خود افغانستان، کشورهای همسایه و نیز جامعه بین‌المللی.

  • آیا پاکستان از مذاکره بین آمریکا و طالبان راضی است؟

نه، راضی نیست چون آمریکایی‌ها پاکستان را دور زدند. الان پاکستان در ضعیف‌ترین موقعیت قرار دارد و دوست دارد که مذاکره به جایی نرسد. این برای پاکستان خیلی سنگین است که آمریکا آن را دور بزند. البته برای دولت افغانستان هم سنگین است. هردو کشور در اینجا زیان می‌کنند.

  • وقتی صحبت از گشایش دفتر طالبان در خارج از افغانستان شد، ابتدا کابل با انتخاب قطر مخالف بود و کشوری مانند ترکیه را ترجیح می‌داد ولی نهایتا با انتخاب دوحه موافقت کرد؛ چرا کابل با دوحه مخالف و با ترکیه موافق بود؟

یک دلیل واضح این است که از نگاه آقای کرزی، طالبان از حمایت گروه سلفی‌ در جهان عرب برخوردار است. آنان هم از نظر ایدئولوژیک تحت‌تأثیر سلفی‌گری قرار دارند و هم از نظر امکانات مالی از حمایت شیوخ عرب در کشورهایی همچون عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی برخوردار هستند. وقتی طالبان در قطر دفترسیاسی افتتاح می‌کند، به این معناست که قطر به نوعی آنان را به رسمیت می‌شناسد. اگر از نظر مالی، طالبان از حمایت شیوخ عرب و دولت‌های عربستان، قطر و امارات برخوردار می‌شود و از نظر ایدئولوژیک به آنها وابستگی پیدا می‌کند، طبیعی است که ابتکار عمل در دست کابل نخواهد بود. اگر این دفتر در ترکیه بود، ارتباطات دولت افغانستان از طریق ترکیه بسیار راحت‌تر صورت می‌گرفت. از سوی دیگر، کابل چاره‌ای جز توافق نداشت. اگر توافق نمی‌کرد، چه کار باید می‌کرد؟ آمریکایی‌ها کابل را دور زده‌اند، با طالبان وارد مذاکره شده‌اند و دارند به نقاطی می‌رسند که اگر کابل در آن حضور نداشته باشد، بازنده اصلی خواهد بود. شاید اصلاً یکی از شرط‌های طالبان کناررفتن آقای کرزی باشد. اکنون افغانستان چاره‌ای جز پذیرش موضوع گشایش دفتر طالبان در قطر ندارد.

  • در این مرحله از مذاکره بین آمریکا و طالبان صحبت از اقدامات اعتمادساز دوجانبه به میان آمده است. آمریکا از بررسی امکان انتقال زندانیان وابسته به طالبان از گوانتانامو و تحویل آنان به افغان‌ها صحبت کرده است. طالبان در مقابل چه می‌تواند بکند؟

طالبان یک سرباز آمریکایی را در اختیار دارد. شاید بخواهند در واکنش به اقدام آمریکایی‌ها، وی را آزاد کنند. اما موضوع این بحث نیست. به‌نظرم طالبان دیر یا زود به این واقعیت می‌رسد که باید با آمریکایی‌ها به توافق صلح برسد. واقعیت این است که در این مذاکره، توازن قدرت وجود ندارد. آمریکا در موضع مسلط است و طالبان هم این واقعیت را درک کرده است. به‌نظرم طالبان خواسته‌های مشخصی را مطرح خواهد کرد؛ مثلاً اینکه در مناطق پشتون‌نشین قدرت را به طالبان بدهند و سهمی از دولت مرکزی را نیز به آن واگذار کنند. منتها مشکل آمریکایی‌ها فقط طالبان نیست. اگر آمریکا به طالبان امتیاز بدهد، ائتلاف شمال به‌سادگی زیر بار نمی‌رود. بنابراین، مسئله پیچیده‌ای شکل خواهد گرفت. تا زمانی که این مذاکره به نتیجه قطعی برسد، خیلی مسائل باید حل‌وفصل شود، ازجمله شمالی‌ها، ساختار قدرت در کابل، امکان تغییر قانون اساسی، تشکیل لویی جرگه، امکان جایگزینی نظام پارلمانی به جای نظام ریاست‌جمهوری و کلی مسائل دیگر. جبهه ملی، ائتلافی را به ریاست آقای عبدالله عبدالله به‌وجود آورده که خواستار تغییر قانون اساسی است.

کد خبر 157181

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز