درباره تحولات آینده این کشور با جعفر قنادباشی کارشناس مسائل آفریقا گفتوگو کردهایم.
- مخالفان یمن با افزایش عملیات القاعده در این کشور از همدستی شبهنظامیان با رژیم صالح خبر دادهاند. این مسئله میتواند صحت داشته باشد؟
مخالفان یمن در این رابطه عقیده درستی دارند اما معادله بالاتر از این است. القاعده درواقع با آمریکاییها کار میکند.علی عبدالله صالح اکنون در این کشور خلع ید شده و طرفداران خود را از دست داده است. القاعده جنوب یمن دارد در معادله کلیتر با اربابهای علی عبدالله صالح برای تثبیت نظام یمن، ایجاد فرصت سرکوب مردم در جنوب و همچنین جدا کردن جنوب یمن از این کشور همکاری میکند. کشورهای غربی خواستار آن هستند که اگر تحولی در یمن انجام شود جنوب این کشور جدا شده و این منطقه را در اختیار دولت دست نشانده خود قرار دهند. جنوب یمن برای آمریکا و انگلیس اهمیت استراتژیک دارد و میخواهند این منطقه را از معادلات انقلابی جدا کنند. در لیبی نیروهای غربی بمباران خود را به بهانه قذافی انجام میدادند. آنها در یمن مردم را به بهانه القاعده تحت بمباران قرار میدهند.
- عربستان در این شرایط چه موضعی دارد و مقامهای این کشور چه طرحی را در کشور همسایه خود پیاده میکنند؟
عربستان به یمن و بحرین بهعنوان دو خاکریز اول خود نگاه میکند. آنها نگران هستند که با انقلاب مردم در این کشورها این خاکریزها فتح شود و بعد نوبت به آنها برسد. عربستانیها در هر نوع مهرهچینی که علی عبدالله صالح کرده شریک بوده و در تلاش هستند که انقلاب مردم را در یمن متوقف کنند. عربستان با همه تلاشهای خود هیچ موفقیتی به جز توافقنامه امضا شده با صالح نداشته است. اکثریت قریب به اتفاق مردم یمن هم با این طرح مخالف هستند و آن را قبول ندارند.
- در شرایط کنونی، آینده انقلاب مردم یمن را با فرسایشی شدن آن چطور میبینید؟
مردم یمن در حال انجام دو انقلاب همزمان با هم هستند. آنها نه تنها بار تغییرات در یمن را به دوش میکشند بلکه بار کنار زدن استعمار از خاورمیانه را هم بر عهده دارند. روند انقلاب یمن به خاطر دو عامل طولانی شده است؛ یکی اینکه عربستان همسایه این کشور است و مقامهای این کشور به رژیم صالح و بازماندگان او کمک میکنند و دیگری همان مسئله تنگه باب المندب است که برای غربیها اهمیت راهبردی دارد. یمن اگر در موقعیت بسیار استراتژیک قرار نداشت و همسایه عربستان نبود مردم آن تنها نیاز به یک انقلاب ضداستبدادی داشتند. اکنون اما آنها در حال انجام یک انقلاب ضداستعماری هم هستند که مختص مردم این کشور نیست و به کشورهای دیگر منطقه هم مربوط میشود. مردم این کشور به همین خاطر فشار زیادی را تحمل میکنند اما با گذشت یک سال از آغاز انقلاب یمن، نه تنها پتانسیل مردم این کشور به هیچ عنوان کم نشده بلکه توان آنها حتی بیشتر هم شده است.
در هیچ کدام از انقلابهای دیگر چنین چیزی دیده نشده و این ویژگی مردم یمن در تحولات اخیر به حساب میآید. در مصر انقلاب مردم ۱۸ روز طول کشید و در تونس اعتراضها یک ماه ادامه داشت. در یمن اما یک سال است که مردم در صحنه هستند، کشته میدهند و فشار اقتصادی را تحمل میکنند. این مسئله نشان میدهد که با فراگیر شدن اعتراضها دیگر شرایط در این کشور نمیتواند به گذشته بازگردد و حرکت مردم در این کشور ادامه خواهد داشت.