- مصر یک سال بعد از انقلاب و سرنگونی مبارک، تا اکنون چه دستاوردهایی داشتهاست؟
مهمترین دستاورد سقوط رژیم مبارک و مستقر شدن نظامی است که با فرایند دمکراتیک و اکنون با تشکیل پارلمان مستقر شدهاست. سیستم غیردمکراتیک قبلی که مورد حمایت غرب بود اکنون دیگر وجود ندارد. این تغییر نظام با فرایندی ممکن شد که این هم دستاورد دوم انقلاب مردم مصر است؛ یعنی انتخابات. در هفتههای گذشته شاهد آن بودیم که مردم مصر در انتخابات شرکت کردند و نتیجه این شد که جنبش اخوانالمسلمین و بازوی سیاسی آن یعنی جنبش آزادی و عدالت توانستند 47درصد آرا را به دست آورند. این گروه به همراه سلفیهای حزب نور، نزدیک 70درصد کرسیهای پارلمان را بهخود اختصاص دادند. این مهمترین دستاورد در سطح داخلی است.
در سطح منطقهای هم باید گفت که مصر کشوری تاثیرگذار بر کل تحولات منطقه است. اتفاقاتی که در مصر روی داد بر کل منطقه تاثیر گذاشت. ما شاهد تاثیر تحولات مصر بر تونس و لیبی بودیم؛ تحولاتی که من اسم آن را پایان عمر دیکتاتورهای دوران جنگ سرد میگذارم. تاثیر و دستاورد منطقهای دیگر تاثیری است که تحولات مصر بر رژیم صهیونیستی خواهد داشت. ما در ماههای گذشته شاهد تغییر روابط و مناسبات مصر با رژیم صهیونیستی بودیم و این مناسبات باز هم تغییر خواهد کرد. البته شاید این تغییر به معنای قطع روابط نباشد، اما بدون شک این مناسبات براساس ایدههای اسلامی و همگرایی اسلامگرایان مدیریت خواهد شد. در بخش بینالمللی هم تاثیر تحولات مصر، بازنگری در روابط این کشور مهم عربی با غرب و بهویژه آمریکا خواهد بود. هر کدام از تحلیلهای موجود درباره تحولات یک سال گذشته خاورمیانه و نقش و سیاست آمریکا در این تحولات را که بپذیریم، باید گفت که آمریکا دست کم در مورد مصر غافلگیر شد. در تونس هم آمریکا غافلگیر شد اما در مصر اوضاع متفاوت بود چون مبارک به هر حال از مهمترین همپیمانان آمریکا در منطقه بود.
- خواستههای این انقلاب آیا محقق شدهاست؟
البته با گذشت یک سال از آغاز انقلاب مردم مصر خواستههای مردم هنوز بهطور کامل محقق نشدهاست. به همین خاطر ما شاهد هستیم که همچنان مردم به تجمعات خود ادامه میدهند و خواستار تحویل قدرت بهطور کامل از نظامیان به غیرنظامیان هستند. همین دیروز در سالگرد انقلاب هم ما شاهد جشن و پایکوبی و مراسم شادی بهتنهایی نبودیم. مردم با تجمع در میدان تحریر همچنان شعارهای انقلابی سر میدهند. در ماههای آینده هم مصر روزهای خبرسازی پیش رو دارد. پارلمان تازه شروع به کار کرده و قانون اساسی جدید را باید بنویسد و انتخابات ریاستجمهوری هم در پیش است. ما در روزهای گذشته خبر تماسهای تلفنی مقامات آمریکایی با ژنرال طنطاوی رئیس شورای نظامی حاکم در مصر را دیدیم. گفته میشود در این تماسها به طنطاوی هشدارداده شده اگر هر چه سریعتر فکری به حال تحولات داخلی و خواستههای مردم نشود، احتمال بروز ناآرامیهای داخلی و کشیده شدن آن به منطقه وجود دارد.
- اسلامگرایانی که اکنون در مصر به قدرت رسیدهاند و پارلمان را در اختیار دارند، چه چارچوب فکریای دارند و به چه گروههایی در منطقه نزدیک هستند؟
در پاسخ به این سؤال یک نکته را باید اول روشن کنیم. در تحلیل جنبشهای اسلامگرای منطقه بهویژه در کشور مصر که کشوری تاثیرگذار در منطقه و جهان عرب است، نمیتوان این جنبشها را وابسته به جایی دانست. جنبش اخوانالمسلمین جنبشی قدیمی است که سابقهاش به 90 سال پیش برمیگردد. این جنبش در طول زمان آبدیده شده و تحولات و تجربیات زیادی داشته و دیدهاست. بنابراین اساسا نمیتوان گفت که این گروه وابسته به کشور خاصی است. برخیها موضوع نزدیکی این گروه را به کشور ترکیه و حزب اسلامگرای حاکم در این کشور مطرح میکنند. من این نظر را ندارم. اصلا پیشبینی نمیکنم که مثلا مصر شیوه حکومتی شبیه ترکیه درپیش بگیرد. اصلا نمیتوان گفت که کشوری شبیه کشور دیگر میشود. موقعیت این کشورها و جنبشها و گروههای حاکم در آن با یکدیگر فرق میکند.
نکته دیگر این است که مصر خود منشا و کانون بخشی از اندیشههای اسلامی و نوگرایی دینی است. اخوانالمسلمین مصر گروهی معتدل است که عقلانیت سیاسی خاصی دارد. یکی از نشانههای این عقلانیت همین تبدیل و دگرگونی اخوانالمسلمین از یک جنبش به یک حزب سیاسی است. آنها با یک حزب سیاسی وارد انتخابات شدند. این یکی از نتایج تحولات یک سال اخیر خاورمیانه میتواند باشد. گروهها و جنبشهایی شبیه اخوانالمسلمین متشکلتر میشوند و با انطباق خود با شرایط وارد سیستم سیاسی و حکومتداری و دولتسازی میشوند. بسیاری از کارشناسان معتقدند با تحولات اخیر خاورمیانه، جنبشها و گروههای اسلامی از حالت پراکنده و چندملیتی بهصورت سرزمینی درمیآیند. در این شکل جدید است که میتوانند فعالیت دولتسازی و حکومتداری را به شیوهای بهتر انجام دهند. البته در مصر باید جنبش سلفی نور که حزب دوم انتخابات شدهاست را از نزدیک زیر نظر بگیریم و ببینیم آیا آنها هم خودشان را با شرایط منطبق میکنند و میتوانند تعارضهایشان را حل کنند یا خیر؟
- آینده وضعیت نظامیان در قدرت سیاسی مصر را چگونه پیشبینی میکنید؟ با توجه به اینکه در ترکیه و پاکستان هم قدرت نظامیان تا حد زیادی محدود شدهاست، آیا در مصر هم چنین خواهد شد؟
در مصر هم چنین خواهد شد. فرایند تحولات به این سمت پیش میرود که در مصر هم دیگر نظامیان بهصورت مستقیم در قدرت مداخلهای نخواهند داشت. در پاکستان هم شاهد این هستیم که نظامیان رفتهرفته از حضور مستقیم در قدرت محدود میشوند. البته این حضور در قدرت ممکن است شکل غیرمستقیم داشتهباشد؛ به این صورت که دیگر شاهد کودتا نخواهیم بود. البته شرایط مصر اندکی متفاوت است، زیرا مصر جنگ با اسرائیل را در تاریخ خود داشته و در طول تحولاتش نقش نظامیان در آن پررنگ بوده است، اما به هر حال شاهد حضور مستقیم نظامیان در قدرت سیاسی به شکل گذشته نخواهیم بود.