وقتی که اواخر فصل پیش پل اسکولز ،هافبک کهنهکار منچستر یونایتد اعلام کرد دیگر بدنش به او اجازه نمیدهد بازی کند، هیچکس فکرش را هم نمیکرد 6 ماه بعد، بازگشت غافلگیرکننده او تاثیر زیادی بر روند کار منچستر یونایتد داشته باشد. اسکولز انتهای ماه مه سال گذشته، پس از 676 بازی برای سرخهای منچستر اینگونه بازنشستگیاش را اعلام کرد: «من خیلی اهل گفتوگو نیستم اما باید صادقانه بگویم که فوتبال تمام چیزی بوده است که میخواستم و داشتن چنین کارنامه طولانی و موفقی در منچستر برای من واقعا یک افتخار بوده است. فکر میکنم حالا زمان مناسبی است که دیگر بازی نکنم.»
جدایی فوتبالیستی که بر خلاف جایگاهش در دنیای فوتبال و بر خلاف همتایانش در فوتبال مدرن، چندان اهل حاشیه و حتی گفتوگو نبود در متن خود پیامهای زیادی داشت. او به قول ژاوی هافبک تیم بارسلونا «یکی از بااستعدادترین هافبکهای جهان» بود و زیدان هم او را «دستنیافتنی» میدانست. با این همه، اسکولز یکی از آخرین بازماندههای کلاس 92 بود؛ از آن نسل دیوید بکام در جاذبه هالیوودی لیگ فوتبال آمریکا گرفتار شده است، فیل نویل در اورتون روزگار میگذراند و تنها رایان گیگز است که در منچستر باقی مانده است. بزرگترین پیام بازنشستگی اسکولز در سال گذشته، رسیدن به انتهای درخشش نسلی طلایی در باشگاه منچستر یونایتد بود.
هر چند الان بازگشت اسکولز شرایط این نسل را تغییر نمیدهد اما میتواند دلیل دیگری بر بزرگی آن نسل طلایی باشد. اسکولز فصل گذشته در حالی اعلام بازنشستگی کرد که به تیمش کمک کرد برای نوزدهمین بار قهرمان لیگ برتر شود و بالاتر از رقیب همیشگیاش لیورپول رکورد بیشترین قهرمانی را در انگلیس از آن خود کند. تا اینکه منچستر یونایتد ابتدای سال و در روز بازی با منچسترسیتی در جام حذفی بزرگترین برگ برنده خود را که یک غافلگیری تمام عیار بود رو کرد. این هافبک 37 ساله در تمام مدت بعد از بازنشستگیاش بهعنوان مربی در تیم ذخیرهها مشغول بود و با این تیم تمرین میکرد اما هرگز کسی فکرش را هم نمیکرد که چنین بازگشتی به تیم اصلی داشته باشد. او پس از بازگشت دوباره به تیم گفت: «از وقتی که خداحافظی کردم همیشه گفته بودم که واقعا دلم برای فوتبال تنگ شده است. الان هم خیلی خوشحالم که مربی احساس میکند من میتوانم برای تیم مفید باشم و انتظار آن را میکشم که برای کسب موفقیتهای بیشتر برای تیم تلاش کنم.»
نکته این بازگشت یکبارگی آن بود؛ معمولا چنین خبرهای بزرگی خیلی زود درز میکنند و رسانههای انگلیسی معمولا چنین سوژههایی را پیش از وقوع آن از دست نمیدهند. اما محافظهکاری الکس فرگوسن و باشگاه منچستر یونایتد در این باره به حدی بود که حتی بازیکنان تیم هم از بازگشت اسکولز خبر نداشتند. دلیل اینکه چرا فرگوسن باید یک بازیکن جدید به تیمش اضافه کند کاملا واضح بود: بحران مصدومیت در تیم او بیداد میکرد؛ مایکل کریک و رایان گیگز تنها هافبکهای میانی باتجربه او بودند و در بازیهای آخر با توجه به مصدومان خط دفاعی، کریک در خط دفاعی بازی میکرد. مخالفتهایی که هنگام بازگشت اسکولز، هر چند بهصورت پراکنده و نه همهگیر در رسانهها مطرح میشد، بیشتر درباره بازیکنی بود که به تیم اضافه میشد.
از نظر مخالفان یونایتد میتوانست بهراحتی یک هافبک جوان و آیندهدار به تیمش اضافه کند اما فرگوسن اینگونه پاسخ آنها را داد: «او بازیکن بزرگی است. اما نمیدانم چرا رسانهها چیزهای منفی درباره او مینویسند. من فکر میکنم مسئله، ترس مردمی است که همچنان میدانند او بازیکن شگفتانگیزی است.» اسکولز هر چند در بازی با منچسترسیتی پس از آنکه بهعنوان بازیکن تعویضی به میدان رفت در گلی که تیمش خورد مقصر بود اما در همان دقایقی که در زمین بود، کیفیت بالای خود را با چند حرکت ساده اما تاثیرگذار نشان داد. و بعد از بازی دوم اسکولز بود که الکس فرگوسن توانست نفس راحتی بکشد؛ در پیروزی 3 بر صفر برابر بولتون، اسکولز زننده گل اول تیمش بود. در همین بازی اسکولز با کیفیت و تجربهاش تعادل را به خط میانی یونایتد برگرداند و درصد مالکیت توپ منچستر در خط میانی به 65 درصد رسید؛ آماری که یونایتد در 5 بازی آخر خود هرگز به آن نزدیک هم نشده بود.
در همین بازی، خط میانی یونایتد 11 موقعیت گل برای خط حمله تیم ایجاد کرد. شاید الکس فرگوسن چنین روزی را پیشبینی میکرد که پس از بازگشت اسکولز درباره او اینگونه صحبت کرد: «تا جایی که من میدانم هیچ کس با این موضوع مخالف نبود. تنها یک یا دو نفر با این موضوع مخالف بودند و آن را یک گام پشیمانکننده خواندند. اما بازگشت اسکولز چطور میتواند یک گام پشیمانکننده باشد؟ شما بازیکنی را که بخشی از تاریخ 20 ساله تیم است دوباره به تیم میآورید. او قرار نیست هر بار برای ما بازی کند اما از نقطه نظر توانایی پاس دادن و کنترل میانهمیدان، آیا بازیکن بهتری سراغ ندارد؟ قطعا نه.» به جز این مخالفتهای نه چندان جدی، تقریبا همه واکنشها به این بازگشت مثبت بود. در میان بازیکنان هم واقعا کسی نبود که از بازگشت اسکولز ناراحت شده باشد. آنها همه غافلگیر شده بودند اما ناراحت نه. به همین خاطر بود که وین رونی مهاجم یونایتد در واکنش به بازگشت اسکولز به تیم، تا انتهای فصل گفت: «باید اعتراف کنم که غافلگیرکننده بود. ما تا وقتی که به رختکن رفتیم چیزی در این باره نمیدانستیم اما خب همه میدانیم که او بازیکن بسیار بزرگی است.»
مهمترین کسانی که البته از بازگشت پل اسکولز استقبال کردند هواداران منچستر یونایتد بودند. بلافاصله پس از آنکه مشخص شد نام پل اسکولز برای بازی برابر منچسترسیتی در ترکیب یونایتد قرار گرفته است، حدود 5 هزار طرفدار در زمین تمرین این تیم حاضر شدند تا بازگشت اسکولز را جشن بگیرند. به هر حال او بخشی از تاریخ منچستر یونایند است. او بین سالهای 1994 تا 2011، 150بار برای این تیم گلزنی کرده است و 2بار با این تیم قهرمان لیگ قهرمانان، 10بار قهرمان لیگ برتر و 3بار قهرمان جام حذفی شده است.در میان فوتبالیستهای فعلی و گذشته انگلیس هم این بازگشت با استقبال گرمی روبهرو شد.
سر بابی چارلتون، اسطوره باشگاه منچستر یونایتد بازگشت «پل اسکولز دایناسور» را بهترین خبری که تا به حال شنیده است دانست و درباره آن گفت: «او بازیکنی استثنایی است و ما بسیار خوششانسیم که او را دوباره در اینجا داریم. ما واقعا به یک هافبک خلاق در میانه میدان نیاز داشتیم و انگار که یکباره کسی در میزند و ما میفهمیم پل اسکولز است که دوباره میخواهد بازی کند.»
خود اسکولز هم همین چند روز پیش یک بار دیگر درباره بازگشتش صحبت کرد؛ «بعد از اینکه فوتبال را کنار گذاشتم متوجه شدم بیش از آنچه فکرش را میکردم دلم برایش تنگ میشود. از هر بازیکنی که به پایان کار رسیده است بپرسید میگوید که برای مدتی طولانی دلش تنگ میشود. من هم دلم تنگ شده بود و تصمیم گرفتم یک بار دیگر بازی کنم. حالا به شرایط مسابقه کاملا عادت کردهام و از هر روز آن لذت میبرم.»