حضرت آیتالله آملی لاریجانی؛ حضرتعالی حتما در شورای عالی انقلاب فرهنگی، در جریان فرایند تصویب سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بودهاید. باتوجه به دقت نظر علمی، فقهی و فلسفی که دارید، حتما مفاد آن را الان به خاطر میآورید و نسبت به الزامات اجراییشدن آن در فصل هفتم سند اشراف دارید.
اگر اجازه بدهید میخواهم در یک جمله کوتاه بدون اطاله کلام به استحضار برسانم که این سند مصوب، بدون رعایت الزامات آن در حال اجراییشدن است که این یعنی اجرانشدن صحیح قانون و عدم حسن جریان امور در دستگاه آموزش و پرورش که نظارت بر آن از جمله وظایف دستگاه قضا و سازمان بازرسی کل کشور است.
اگر این فرایند به این شکل که امروز در جریان است ادامه پیدا کند، با این آسیبها و خطرات روبهرو خواهیم بود:
محققنشدن قانون و سند مصوب و واردآمدن آسیب به اعتماد عمومی مردم به شعار تحول بنیادین در آموزشوپرورش که ازجمله مطالبات رهبری معظم نظام است.
اتلاف منابع انسانی و مالی حداقل به اندازه اختلاس اخیر 3هزارمیلیاردتومانی بدون احتساب آسیبهای فرهنگی و تربیتی. (توضیح اینکه بودجه سالانه آموزشوپرورش نزدیک به 13هزارمیلیاردتومان است. تغییرات سال آتی در 3 پایه اول، دوم و ششم ابتدایی یعنی سهدوازدهم از دورههای آموزشی انجام میپذیرد؛ اگر بودجه به همین نسبت تقسیم و تسهیم شود، بیش از 3هزارمیلیاردتومان بودجه بدون رعایت موازین، هزینه تغییرات میشود.)
رعایتنشدن استلزامات آموزشی و مطالعاتی و پژوهشی در تولید محتوای آموزشی، تربیت معلمان، تامین فضا و اصرار به دریافتهای شخصی وزیر محترم که نظرات خیرخواهانه کارشناسان را صرفا به خاطر اینکه اگر این تغییرات در زمان این دولت انجام نشود، در سالهای آینده اجرا نمیشود، نادیده میگیرد، موجب خواهد شد که آموزشوپرورش در سالهای آینده یعنی حداکثر در فرجه زمانی سال تحصیلی 95-94 که دیگر این دولت و این وزیر و مسئولان ارشد فعلی این دستگاه حضور نخواهند داشت، با بحران تغییر مواجه شود (بحران رعایتنشدن قوانین، نصابهای آموزشی، تراکم دانشآموزی، رعایتنشدن عدالت آموزشی، افت کیفیت و...) و در آن روز بعید نیست که بسیاری از مسئولان نظارتی دنبال مقصر بگردند!
شتاب و عجله موجود، نظام و قوانین و مقررات آموزشی و تربیتی را نیز دستخوش دستکاریهایی خواهد کرد که در خوشبینانهترین حالت آن، گذر تحصیلی دانشآموزان به پایههای تحصیلی بدون احراز صلاحیتهای علمی و کسب نصابهای لازم آموزشی خواهد بود.
آیا حضرتعالی با توجه به موارد ذکرشده، فکر نمیکنید که سازمان بازرسی کل کشور هماکنون وظیفه دارد هم به منظور پیشگیری از وقوع جرم و هم برای نظارت برحسن جریان امور وارد شود یا اینکه باید اتفاق ناگواری بیفتد و دولت و ملت به خاطر خودخواهی یا هر دلیل دیگری گرفتار مصیبت بشوند، بعد سازمان بازرسی گزارشهای چند صدصفحهای تهیه کند که آخر آن پیشنهاد عزل یا تنبیه چندنفر کارشناس یا مدیرکلی باشد که امروز صدایشان به جایی نمیرسد؟
این موضوع، اختلاس یا اتلاف 3هزارمیلیاردتومان نیست؛ این تهدیدکردن حوزه تعلیم و تربیت است! ساختمان نیست که اگر کج نهاده شد، تخریب شود بلکه بنایی است که اگر سنگ زیرین آن کج نهاده شود، تا ثریا کج خواهد رفت!
اسدالله بهروزی/ کارشناس بازنشسته آموزش وپرورش