چقدر در دوستیتان صمیمی هستید، اما وقتی صحبت پول میرسد، دوستیها همیشه کنار رفته و نفس انسانها جلو میآید. زمانی که در مورد پول یا مسایل مالی صحبت میکنید، هیچگاه خوب تمام نمیشود.
بارها در زندگی با این مسئله روبهرو شدهاید که دو مرد محترم و دو دوست صمیمی چهطور به دشمنان خونی تبدیل میشوند. چرا؟ چون یکی از آنها پولی دارد که متعلق به دیگری است، حال ممکن است این پول قرض یا سود یک معامله بوده باشد. حتی اگر سالیان سال هم با هم دوست بوده باشید اگر یکی از طرفین احساس کند که معامله بدی با او میشود، این دوستی به کلی فراموش و نابود خواهد شد. در اینجا به دو اتفاق که میتواند دوستی را برهم زند اشاره میکنیم.
اتفاق اول: شما به دوستتان پول قرض میدهید؛ برخی از مردم به ندرت روی حرفشان میایستند و به حرفشان عمل میکنند. در بین برخی از انسانهای عاقل و دانا نیز گاه به ندرت به کسی میشود اعتماد کرد. به همین دلیل گاهی پول قرض دادن به یک دوست یکی از دو نتیجه زیر را در بر خواهد داشت:
1 - متوجه خواهید شد که آن پول را به او هدیه دادهاید نه قرض، چون نمیبینید که قصد برگرداندن این قرض را داشته باشد و شما هم قصد ندارید که به زور آن پول را پس بگیرید.
2 - شما پولتان را از آن دوست پس میگیرید و آن دوست را از دست میدهید. چون درگیرودار دعواها و مشاجرات سر پس گرفتن پول ممکن است توهینهای زیادی هم به او کرده باشید. در این حالت شما پولتان را به دست آوردهاید، اما دوستی را از دست دادهاید که حتی نمیداند چرا شما از دستش ناراحت هستید. از طرف دیگر این همان دوستی است که قول و قرارهای خود را فراموش کرده است، حالا بگویید ارزش واقعی این دوست چقدر است؟
جواب منفی بدهید، اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که نمیتوانید خصوصیت دل رحمی را از خود دور کرده و عادت کردهاید که به همه آدمها کمک کنید، در اینجا چند توصیه برایتان داریم.
هر میزان پولی که قرض میدهید را به منزله پولی که از دست میدهید بدانید آن را به حساب سادگی خودتان بگذارید به خاطر همین بیش از اندازه به کسی پول قرض ندهید.از همان روز اول برنامهای برای پس دادن پول تنظیم کنید. آن را روی صفحهای کاغذ نوشته و آن فرد را مجبور کنید هر ماه طبق آن برنامه پول را به شما پس بدهد. تا زمانی که همه پول خود را پس نگرفتهاید، پول بیشتری به او قرض ندهید.
اتفاق دوم: با دوستتان کاری را شروع میکنید. با بهترین دوستتان وارد کاری میشوید، در ابتدا همه چیز خوب پیش میرود. ممکن است در آن کار موفق شوید یا این که شکست بخورید در هر دو حالت مشکلات آغاز خواهد شد. هر کدام از شما ممکن است این پیروزی را نتیجه اعمال خودتان بدانید و شکست را تقصیر دیگری بیندازید. در این دو حالت یا پول وارد جیبتان میشود یا پولتان را از دست میدهید. اینجاست که بیشتر فکر حساب بانکیتان هستید تا دوستانتان.
حتی ممکن است مشکلاتی که وقتی در کار موفق میشوید ایجاد میشود بسیار بیشتر از زمانی باشد که شکست میخورید. چون آنجاست که دعواها و مشاجرات سر پول شروع میشود و هر کدام طلب پول بیشتری میکنند.
وقتی پول وسط باشد،بعضی خود را به هر زحمتی میاندازند تا به آن برسند. حتی ممکن است خیلی چیزها را سر راه خود نابود کنند، مثل دوستیهایشان. وقتی در آن شکست میخورید هم وضعیت کاملاً مشخص است. اینجا هر کسی تقصیر را گردن دیگری میاندازد و پول از دست رفته خود را از او طلب میکند.