داستان توزیع بولتنهای تخریبی علیه چهره های برجسته جبهه متحد از سوی جبهه پایداری و نامه محرمانه «مرتضی آقا تهرانی» به حضرات آیات «مهدوی کنی» و «آیت اله یزدی» این واقعیت را گوشزد کرد که برخلاف گفتههای چهرههای شاخص جبهه پایداری که مدام از سهم خواهی انتقاد و خود را اهل تکلیف می خواندند، میل باطنی این جبهه جهت گیری دیگری دارد.
پرده اول؛ بولتن تخریبی جبهه پایداری
پس از آنکه پیش شرط یا بهانههای متعدد جبهه پایداری همچون مخالفت با حضور برخی شخصیتها، تغییر ترکیب کمیته داوری و یا اضافه شدن دو نفر دیگر به کمیته که از سوی متحد اصولگرایان پذیرفته نشد این جبهه مسیر دیگری را در پیش گرفت و تلاش کرد با اعلام ارائه لیست جداگانه فشارها به جبهه متحد اصولگرایان را ادامه دهد.
اما داستان جدا شدن مسیر جبهه پایداری از جبهه متحد به همین سادگی نبود و این جبهه در ۲۸ دی ماه با انتشار گسترده بولتنی تخریبی با نام «استقامت در منطقه ممنوعه» نه تنها در مسیر ایجاد اختلاف میان اصولگرایان، بلکه در مسیر شکاف اندازی میان مراجع و نیز سوء استفاده انتخاباتی و گروهی از بیانات منتسب به رهبر انقلاب گام برداشت.
در این بولتن ۸۰ صفحهای تلاش شده بود تا با استناد به نقل قولهای غیرمستند از سوی مقام معظم رهبری، جبهه پایداری را به عنوان جبهه برگزیده ایشان نشان داده و با درج مطالب بیاساس موجب توهین به شخصیتهای برجسته اصولگرایی و اختلاف افکنی شوند.
در بخشهایی از این بولتن تخریبی تلاش شده بود تا زمینه برای اختلاف افکنی میان چهرههای شاخص اصولگرایی ایجاد شود تا جایی که در بخشی از این بولتن برای ایجاد اختلاف میان آیت اله مهدوی کنی و آیت اله مصباح یزدی، بارها از آیت الله مصباح یزدی به عنوان «پدر معنوی جبهه پایداری» یاد میکنند و از سویی نیز در بخشی دیگر، از قول عضوی از این جریان نیز آوردهاند «ما برای آیت الله مهدوی کنی و یزدی احترام قائل هستیم ولی انتقاد هم به آنها داریم»!
این گروه تلاش کرد خود را به عنوان جبهه تأیید شده از سوی رهبری معرفی کند و در این راستا با استفاده از نقل قولهایی از سخنان رهبری که از سوی افراد وابسته به این جریان سیاسی مطرح شد، اکثریت جامعه را طرفدار جبهه پایداری معرفی کرده و حتی به نقل از رهبری، مشی جبهه پایداری را جوهر نمایندگی نشان دهند!
در بخشهای دیگر بولتن وحدت شکن «استقامت در منطقه ممنوعه» ادعاهای واهی همچون سوء استفاده رهپویان و ایثارگران از بیانات رهبری، مأموریت نداشتن آیت الله مهدوی کنی از سوی رهبری، پیروی نکردن ۷+۸ از منویات رهبری و... مطرح شده بود. مطالب دروغ و کذبی که با واکنش عمومی و منفی اصولگرایان مواجه شد.
جبهه متحد اصولگرایان نیز در کنار دیگر اصولگرایان ضمن ناشایست دانستن توزیع و انتشار بولتن تخریبی علیه جبهه متحد و آیت اله مهدوی کنی با انتشار بیانیهای این اقدام را حرکتی بر خلاف مشی ترسیم شده رهبری و اقدامی مشکوک در راستای اختلاف افکنی میان اصولگرایان معرفی کرد.
در کنار تمام موضع گیریها، واکنش سخنگوی جبهه پایداری به توزیع این بولتنها نیز به نوع خود، درخور توجه بود. کامران باقری لنکرانی - بدون توجه به محتوای این بولتن تخریبی - به ادبیات ناشایست تخریبی اعتراف کرد و آن را نیازمند اصلاح دانست.
همین رفتار را سایر اعضای گروه چند نفره پایداری هم ادامه دادند. یعنی ضمن دفاع از محتوای آن بولتن تخریبی، انتساب آن را به خود رد کردند. در حالیکه بر صدر این بولتن عنوان کمیته دانشجویی پایداری حک شده بود!
پرده دوم؛ نامه محرمانه آقا تهرانی به مهدوی کنی
در سی امین روز بهمن ماه بود که بالاخره راز نپیوستن جبهه پایداری به جبهه متحد اصولگرایان با رسانهای شدن نامه محرمانه آقا تهرانی، که تاریخ اواخر تیرماه را بر پیشانی داشت، فاش شد. آنانکه سهم خواهی را زشت و حرکتی غیر اصولگرایانه و شگرد ساکتین فتنه تعبیر می کردند، خو به طرز شگفت انگیزی محوریت جبهه متحد را تهدید کرده بودند که اگر نیمی از فهرست در اختیار ما نباشد، راه خود را می رویم!
مرتضی آقا تهرانی در نامهای خطاب به حضرات آیات مهدوی کنی و یزدی درخواستهای متعددی را بیان کرده است که هر کدام از آنها نشان از تلاش جبهه پایداری برای افزایش سهم خود در جبهه متحد دارد، نکتهای که در نقطه مقابل ادعای این جبهه در مورد بیتوجهی به سهم خواهی قرار میگیرد.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
- «بر مبنای حکم عقل و منطق، در شورای حکمیت باید تمامی اعضاء نسبت به اضلاع وحدت، بیطرف باشند و یا بصورت عادلانه هرضلعی دارای نمایندگانی در شورا باشند. در حالیکه در ترکیب شورای حکمیت هریک از دو ضلع پیروان خط امام و رهبری و جمعیت ایثارگران و رهپویان دارای نمایندگانی میباشند ولی از جبهه پایداری .... بدینوسیله درخواست میشود حجت الاسلام و المسلمین آقای روح الله حسینیان در ترکیب شورای حکمیت قرار گیرد.»
-«سهمیه بندی تعداد نفرات اضلاع در شورای اجرایی مورد پسند این جبهه نبوده، ولی چون حضرات آقایان آنرا مصلحت دیدند مورد پذیرش ما نیز خواهد بود لیکن باید در تعداد نفرات، عدالت و انصاف مد نظر قرار گیرد. در خواست قبلی تعلق حداقل ۵۰% شورای اجرایی یعنی چهار نفر از هشت نفر به این جبهه بوده است. اینک به منظور تحقق وحدت، انتظار میرود که حداقل سه نفر را به شرح ذیل در ترکیب شورای اجرایی قرار دهید که عبارتند از:
الف: مهندس صادق محصولی
ب: دکتر کامران باقری لنکرانی
ج: دکتر اصغر زارعی»
در واقع این نامه ابعاد جدیدی از تلاش جبهه پایداری برای دستیابی به سهم بیشتر در جبهه متحد را فاش کرد و بر ادعاهای جبهه پایداری خط بطلان کشید و نشان داد که سهم خواهی مهمترین دغدغه این جبهه را تشکیل میدهد.
پرده سوم؛ انتشار استقامت در منطقه ممنوعه ۲
جبهه پایداری در ادامه مسیر خود، بار دیگر از بولتنهای تخریبی به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کرد.
دیروز- دوم اسفند- بولتنی دیگر با هدف سیاه نمایی جبهه متحداصولگرایان و شخص آیت اله مهدوی کنی افشا شد. به نقل از روزنامه تهران امروز در سراسر این بولتن سیاسی تلاش شده است تا با سیاه نمایی علیه جبهه متحد اصولگرایان، جبهه پایداری را به عنوان تنها گروه ادامه دهنده گفتمان امام (ره) و رهبری ذکر کند.
البته در بخشهایی از بولتن نیز تلاش شده است تا با بیاهمیت نشان دادن جریان انحرافی آن را جریانی بیخطر معرفی کرده و موجب تطهیر جریان انحرافی شوند.
آیا سناریوی تخریب ادامه دارد؟
جبهه پایداری در کنار تمام حاشیههایی که دارد، تا کنون از به کارگیری مهره سوخته بولتنهای تخریبی و حتی نوشتن نامههای آمرانه برای دستیابی به کرسیهای مجلس نهم دریغ نکرده است، حال باید منتظر ماند و دید که در چند روز باقی مانده تا انتخابات مجلس نهم، این جبهه پرده دیگری از نمایشهای تخریبی و ادعاهای واهی خود را رونمایی خواهد کرد؟ و اینکه آیا این نمایش ادامه دارد یا خیر؟