به اینها باید موفقیتهای بیشمار و غیرقابل باوری را هم اضافه کرد: این مربی اسکاتلندی تا امروز 48 عنوان کسب کرده و از این حیث پرافتخارترین مربی تاریخ بریتانیاست. از جمله افتخارات بزرگ او میتوان از 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان باشگاههای اروپا، 12 قهرمانی در لیگ برتر و نیز 5 قهرمانی در جام حذفی انگلیس نام برد.
در بخش دوم مصاحبه با سایت فیفا، سر الکس فرگوسن تکامل فوتبال در دهه اخیر را بررسی کرده و در خصوص کارنامه درخشان خود صحبت میکند.
• شما 25 سال است که سکان هدایت منچستر یونایتد را در دست دارید و ماندگارترین مربی این باشگاه هستید. فرمول موفقیت شما چیست؟
• این موضوع بستگی زیادی به باشگاه دارد. من این امکان را داشتم که مدتی طولانی اینجا کار کنم و همیشه کاری را انجام دهم که آن را درست میدانم. همیشه میتوانم از قبل برای دو یا سه سال آینده برنامهریزی کنم، چیزی که در جاهای دیگر به ندرت و یا اصلا امکان ندارد. در جاهای دیگر وقتی یک مربی در چهار یا پنج بازی متوالی شکست میخورد، شغلش به خطر میافتد. اما در منچستر این سناریو به سادگی اتفاق نمیافتد. من مسئول تمام امور ورزشی باشگاه هستم: تمرین دادن بایکنان، تیمهای پایه و غیره. در این مورد باید خودم را خوشبخت بدانم، چون میتوانم سریع تصمیم بگیرم که در آینده از چه بازیکنانی استفاده کنم و این بازیکنان از کجا بیایند.
• در سالهای گذشته اساس موفقیتهای منچستر یونایتد کار مداوم روی تیمهای پایه بود. اما امروز کمتر از استعدادهای جوان استفاده میکنید. دلیل این امر چیست؟
• این مربوط میشود به یک تغییر قانون. چند سال پیش این قانون وضع شد که یک باشگاه فقط با جوانانی میتواند قرارداد ببندد که محل زندگی آن جوان حداکثر نیم ساعت با محل باشگاه فاصل داشته باشد. قبلا اینگونه نبود و از این رو ما میتوانستیم جوانان زیادی را جذب کنیم. اما حالا چون نمیتوانیم هر سال شش هفت بازیکن در همین نزدیکی پیدا کنیم، تصمیم گرفتیم از بازیکنان جوان را از خارج بیاوریم و در این راه موفق هم بودیم. اما آنچه در بخش بازیکنسازی وجود دارد، این است که ما مدتهاست نتوانستهایم بازیکنی مثل دیوید بکهام را معرفی کنیم. به تازگی دوباره قوانین عوض شده و دوباره به حالت 15 سال قبل برگشته است. من خوشبینم که ما مثل گذشته بتوانیم استعدادهای زیادی را پرورش دهیم.
• چگونه بازیکنان را از خارج جذب میکنید؟
• مورد خاویر "چیچاریتو" هرناندز را مثال میزنم. استعدادیاب ارشد ما یک نفر را در مکزی میشناخت که اسم این بازیکن را به زبان آورد و این قدم اول بود. بعد او ویدئوی بازیهای این بازیکن را به دست آورد و آنها را به من نشان داد. وقتی آنها را دیدیم فکر کردیم که او بازیکن توانایی است. اما جذب او به این سرعت صورت نگرفت. بنابراین من استعدادیابمان را به مدت یک ماه به مکزیک فرستادم و او توانست این بازیکن را در زمین و نیز بیرون از آن زیرنظر بگیرد. و بدین ترتیب متوجه شدیم که پدر و پدربزرگ او در جامهای جهانی بازی کردهاند و خود وی نیز در آستانه دعوت به تیم ملی بود. پس از آن انتخاب برایمان راحتتر شد. ما تشریفات کار را انجام دادیم و توانستیم کمی قبل از جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی با او قرارداد ببندیم،چون بعد از آن قیمتش خیلی بالا میرفت.
• در تمام مدتی که در فوتبال مشغول فعالیت هستید، آیا این احساس را داشتهاید که این ورزش به شدت تغییر کرده است؟
• خیلی زیاد. مثلا 37 سال پیش که من مربیگری را شروع کردم، بازیکنان مشاور نداشتند. تصورش را بکنید! هیچ آزادیای در عقد قرارداد وجود نداشت، باشگاهها کاملا دست و پای بازیکنان را میبستند. در این زمینه تغییرات اجتنابناپذیر بود. اما من فکر میکنم بار این موضوع کاملا روی دوش طرف دیگر افتاده است و مطمئن نیستم که این به نفع فوتبال باشد. طبعا دنیای رسانه نیز تغییر کرده است. فشار خیلی بیشتری نسبت به گذشته برای تولید تیترهایی که جلب توجه کند، به روزنامهنگاران وارد میشود. نه فقط در ورزش، بلکه در عموم زمینهها، و این فشارهم بدون شک دوباره بر روی ما منعکس میشود.
• و از لحاظ ورزشی؟ مکانها یا بازیکنان؟
• فکر میکنم بزرگترین تغییر در ده سال اخیر این بوده که ورزشگاهها خیلی بهتر شدهاند و امروز واقعا رویایی هستند. با توجه به پیشرفتهای فنی در این زمینه، دیگر بازی کردن در زمینهای بد خیلی غیرمعمول است. و تغییر بزرگ دیگر، دانش ورزش است که به طور قابل توجهی پیشرفت کرده است. وقتی من کارم را در منچستر یونایتد شروع کردم، به طور مثال کل کادر فنی من با دستیاران، مربی بدنساز و آنالیزور به هشت نفر میرسید. امروز فقط ده تا کارشناس ورزش دارم! یک تغییر شدید.
• فکر میکنید فوتبال امروز به همین دلایل سریعتر شده است؟
• چارهای نیست که پیشرفت با خودش سرعت به همراه میآورد. اتومبیلها و قطارها سریعتر شدهاند، زندگی روزمره سریعتر شده و ورزشکاران رشتههای دیگر نیز سریعتر شدهاند. و حالا در این سرعت، منطقی است که ریتم بازی فوتبال نیز سریعتر شود. و این سبب میشود که خطر و مصدومیتهای شدید به شدت افزایش پیدا کند. پارگی رباط صلیبی در 30 سال پیش اصلا وجود نداشت، اما الان خیلی زیاد شده است.
• در مدت طولانی و موفقیتآمیز فعالیتتان، کدام یک از افتخاراتتان را برجستهتر میدانید؟
• بدون تردید پیروزی در یکی از فینالهای لیگ قهرمانان اروپا مقابل بایرن مونیخ در بارسلونا. من خودم هیچگاه قهرمان این تورنمنت نشده بودم، و باشگاه هم آخرین بار در سال 1968 در آن قهرمان شده بود. بنابراین این یک موقعیت بزرگ بود. نمیتوان فراموش کرد که بازی هم بسیار عالی و خاص بود.
• برای خاتمه: شما یک بار استعفای خود را اعلام کرده بودید و به فوتبال بازگشتید. فکر میکنید حالا زمان خداحافظی نهایی نزدیکتر شده است؟
• فلسفه من این است: تا زمانی که کارم به من لذت میدهد و در سلامتی هستم، به کارم در اینجا ادامه میدهم. فکر میکنم انسان نمیتواند محدودیتی برای خود در نظر بگیرد، ولی نمیتوان برای آینده دور نیز از قبل برنامهریزی کرد، چون انسان هیچگاه نمیداند که فردا چه پیش میآید. لحظه خداحافظی خواهد رسید، این واضح است، ولی من الان به آن فکر نمیکنم.