چند روز پیش ماموران پلیس تبریز در جریان قتل مرد طلافروشی در کارگاه زرگری اش قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که عامل یا عاملان جنایت بعد از ورود به کارگاه طلاسازی، صاحب آنجا را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و بعد از سرقت تمامی اموال باارزش داخل کارگاه، متواری شدهاند.
با حضور کارآگاهان جنایی و بازپرس ویژه قتل تبریز در محل حادثه، تحقیقات تخصصی برای کشف راز جنایت شروع شد. ماموران هنگام بررسی صحنه قتل، متوجه شدند که مقتول قبل از مرگ سعی کرده با خون خود چیزی را روی دیوار بنویسد. در بررسیهای دقیقتر معلوم شد که وی اسم بابک را روی دیوار نوشته و این یعنی بابک یا عامل جنایت بوده یا اینکه از راز قتل باخبر است.
با این فرضیه، تحقیقات پلیسی وارد مرحلهای تازه شد و ماموران تمامی کسانی را که با مقتول آشنا بودند و اسمشان بابک بود، شناسایی کردند. یکی از این افراد، مردی بود که نزدیکی کارگاه طلاسازی مقتول، مغازه داشت. ماموران برای تحقیق از این مرد راهی مغازه اش شدند اما آنجا تعطیل بود. بنابراین عازم خانه وی شدند اما بررسیها نشان میداد که این مرد همراه همسر و فرزندش خانه را ترک کرده و ناپدید شده است. کارآگاهان حدس میزدند که این مرد از راز جنایت خبر دارد. بنابراین جستوجوی گستردهای را برای دستگیری او شروع کردند تا اینکه ساعاتی بعد خودروی وی در حالی که در یکی از خیابانهای تبریز رها شده بود، کشف شد. با کشف چند قطره خون در داخل خودرو، شکی برای پلیس باقی نماند که مرد طلافروش توسط همسایه اش یعنی بابک به قتل رسیده است. به دستور بازپرس پرونده، جستوجو برای دستگیری مرد جوان ادامه یافت تا اینکه محل زندگی همسر وی شناسایی شد. ماموران وقتی راهی این محل شدند، از بابک خبری نبود اما با راهنمایی همسر وی، بخشی از طلا و جواهرات و مقادیری از پولهای مسروقه از کارگاه طلاسازی مقتول کشف و ضبط شد.
دستگیری در مخفیگاه
در حالی که ردی از قاتل فراری نبود، تمامی افرادی که با وی در ارتباط بودند زیر نظر گرفته شدند تا اینکه سرانجام با بررسیهای تخصصی، محل اختفای این مرد در خانهای در جاده تبریز- تهران شناسایی شد. تیمهای عملیاتی به سرعت راهی این محل شدند و با محاصره آنجا، مرد جنایتکار را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند. با کشف بقیه پولها، چکها و طلاهای مسروقه در این محل، متهم به اداره آگاهی تبریز انتقال یافت و در بازجوییها به جنایت اعتراف کرد.
او گفت: به خاطر بلندپروازی و زیادهخواهی اعضای خانواده ام، به همه دوستانم بدهکار شده بودم و پولی برای پرداخت بدهیهایم نداشتم. هر روز طلبکارها به سراغم میآمدند تا طلبشان را بگیرند و من مجبور بودم صورتم را نزد آنها با سیلی سرخ نگه دارم.
وی ادامه داد: در نزدیکی مغازه من یک کارگاه طلاسازی بود که صاحب آن را میشناختم. میدانستم که او در کارگاه همیشه مقدار زیادی طلا و جواهر و پول نقد نگهداری میکند و برای همین وسوسه شدم تا به کارگاهش دستبرد بزنم. تصور میکردم با این کار میتوانم بدهیهایم را پرداخت کنم و زندگیام را سروسامان دهم، غافل از اینکه این نقشه، سرانجام تلخی خواهد داشت.
متهم گفت: روز حادثه به بهانه دیدن مرد طلافروش به کارگاهش رفتم و در فرصتی مناسب با ضربات چاقو وی را به قتل رساندم. سپس همه طلاها و پولهایش را سرقت کردم اما خبر نداشتم که وی هنوز زنده است و با خون خودش اسمم را روی دیوار نوشته.
سرهنگ مداحی، رئیس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی با بیان این خبر گفت: از متهم جمعا 6 کیلو طلا و جواهرات و حدود 13 میلیون تومان پول نقد و 3 قطعه چک کشف و وی با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و بررسیها درخصوص این پرونده ادامه دارد.