انتخاب دیروز اما یک نکته قابل تامل در بطن خود داشت؛ اینکه برای بارنخست، هماهنگ با اساسنامه فیفا برگزار میشد و به همین دلیل میتوان آن را فرایندی متناسب با استانداردهای روز مدیریتی ورزش دنیا خواند. چنین مدل انتخابی پیش از هرچیز دیگر باید برای کادر مدیریتی فدراسیون مورد توجه باشد، قدر دانسته شود و مورد تامل قرار گیرد. رئیس فدراسیون نباید زود از خاطر ببرد که روز گذشته از منافع اساسنامه فدراسیون جهانی منتفع شد، اصل ثبات مدیریت پس از سالها آزمون و خطا درخصوص او و مجموعه اش به اجرادرآمد، مجمعش استقلال خود را عیان ساخت و همه اینها یعنی از چنین منتخبانی انتظار کار و عمل در سطح استانداردهای جهانی میرود، از چنین منتخبانی خطاهایی همچون آنچه بر سر تیم ملی امید رفت،پذیرفتنی نیست، تراژدی استقلال و سپاهان نباید تکرار شود و ... .
از روزی که قریب بعد از نشست با وزیر ورزش برای حضور در این انتخابات ثبتنام کرد، شایعات بسیاری مبنی بر حمایت ویژه وزارت ورزش از او مطرح شد و خیلیها هم انتظار داشتند کفاشیان با اعمال نفوذ مسئولین وزارتخانه میدان را برای کاندیدای وزارت خالی کند، اما عدمکنارهگیری کفاشیان از حضور در انتخابات میتواند شائبههای دخالت وزارت ورزش و جوانان را لااقل در بازه زمانی چندساعته دیروز پایان دهد؛ رفتاری که شاید بتوان بخشی از آن را هم متاثر از حساسیت شدید نمایندگان مجلس، اهالی ورزش و رسانهها در این خصوص دانست. به عبارت دیگر حتی اگر افرادی در بدنه وزارت ورزش هم بوده باشند که میل به نواختن ساز مرسوم - حمایت از یک کاندیدا - داشتهاند، در این مدت هزینه چنین عملی را آنقدر بالا دیدهاند که از خیر چنین غائلهای بگذرند.
تنها نکته تاریک و مغفول این رویداد جایی است که علی کفاشیان در حالیکه 39 رای دور اول را از اعضای مجمع گرفته، از آنها میخواهد آرای خود را در دور دوم به رقیبش بدهند! مطمئنا تمامی دستاوردهای مثبت انتخابات دیروز تحتالشعاع این موضوع قرار خواهد گرفت اگر آقای رئیس توضیح قانعکنندهای برای این اقدام نداشته باشد. آن 5 دقیقه خارجشدن از جلسه، سخنان صریح و اعتراضات اهالی مجمع ذهن خیلیها را به این سوی برده که نکند داستان سرپیچی از یک توصیه در میان باشد و مبادا فوتبال بهدلیل چنین اقدامی مجبور باشد تاوان عمل کفاشیان را بدهد!