از تهدیدها و تحریم شرکتها گرفته تا رونق بازارهای طلا و ارز و در پی آن افزایش نرخ سود در بازار پول، همه و همه موجب شدند تا بورس اوراق بهادار، سالی را که با رشد و رونق آغاز کرده بود با کاهش متغیرها به پایان رساند.
برخی کارشناسان بر این باورند که اتفاقاتی که برای بورس در سال 90 افتاد موجب شد تا پایههای بورس قویتر شود و در مقابل عدهای دیگر معتقدند که این اتفاقات به نفع بورس نبود. اما سؤال این است که آیا با رونق نگرفتن بازارهای طلا، نقدینگی در بورس میماند و پس از رشد قیمت سهام در ماههای ابتدایی سال، آن دسته از افرادی که قصدشان از سرمایهگذاری در بورس گرفتن سود در کوتاهمدت است، از بورس خارج نمیشدند؟ در این میان فعالان بازار، مسئولان بورس را عامل این اتفاق میدانند و برخی توقف عرضههای اولیه در این سال و برخی دیگر نبود ابزارهای متنوع سرمایهگذاری را عامل این اتفاقات میدانند. به باور برخی کارشناسان، با رونق گرفتن بازار طلا و ارز، نقدینگی از بخش تولید به دست سفته بازها افتاد و در این میان تصمیم شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش نرخ سود بانکها توانست هرچند برای کوتاه مدت تب بالای سکه و ارز را تا حدودی کاهش دهد. گر چه تاثیر این خبر هم کوتاه مدت بود و اعلام رقم افزایش سود بانکها برای بانکهای دولتی 17 درصد و بانکهای خصوصی تا 20 درصد نتوانست جو هیجانی بازار طلا و ارز را کنترل کند. اما عدهای نیز معتقدند، زمانی که بحث هدفمندی یارانهها و حذف یارانه انرژی مطرح شده بود، از آنجا که جزئیات اعلام نشده بود و فضا مبهم بود، بنابراین سرمایهگذاران اطلاعات درستی از این طرح نداشتند اما اکنون و با گذشت بیش از یکسال از اجرای طرح، نشانههای تاثیر آن بر بورس قابل مشاهده است. این در حالی است که دولت به وعدههایی که به صنایع داده بود عمل نکرد و صرفا یارانه نقدی به خانوارها پرداخت شد.
امسال، سال بورس نبود
عظیم ثابت، کارشناس بازار سرمایه در این باره به همشهری گفت: بحث ورود و خروج نقدینگی در سال 90 باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. او ادامه داد: در سه ماه پایانی سال 89 و یک ماه ابتدایی سال 90 بازار سرمایه کشور با بازده 45درصدی روبهرو شد و نسبت قیمت به سود سهام در بازار به 9 رسید و حالت پر بودن قیمت اما نه حباب، در بازار سرمایه ایجاد شد و زمانی که بازار چنین رشدی را تجربه کند، انگیزه برای سرمایهگذاران بیشتر میشود تا از سهم خارج شوند و به بازدهی مطلوب خود دست یابند. این اتفاق در کنار ریسک سیستماتیک و بحث تحریمها و تاثیر آن بر عملکرد شرکتها و بانکها انگیزه را برای سرمایهگذاران بیشتر و بیشتر کرد تا برای کوتاه مدت از سهام خود خارج شوند. این در حالی بود که بازارهای رقیب بازار سرمایه مانند طلا و ارز با رشد قیمت و افزایش بازدهی، نقدینگی را که از بورس خارج شده بود به سمت خود جذب کردند. ثابت به رشد چشمگیر قیمت طلا در ماههای گذشته اشاره کرد و گفت: در کنار رشد جهانی قیمت طلا که ناشی از بحران اقتصادی و بدهیهای کشورهای اروپایی بود، رشد قیمت دلار نیز بر قیمت طلا در داخل کشور تاثیر گذاشت. با این اتفاق بخش قابلتوجهی از نقدینگی به سمت بازار طلا و حتی بازار ارز حرکت کرد.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، زمانی که سرمایهگذار احساس کند که نقدینگی خود را در بازاری سرمایهگذاری کرده که امن نیست قاعدتا به سمتی میرود که از امنیت بیشتری برخوردار است و برای نقدشوندگی امکان بیشتری فراهم است. او معتقد است زمانی که بازار سرمایه از شرایط خوبی برخوردار بود و سرمایهگذاران انگیزه ماندن داشتند، مسئولان بازار برای نگهداری این نقدینگی هیچگونه اقدامی نکردند و صرفا تماشاچی بودند. عرضههای اولیه، ابزارهایی چون اوراق قرضه و اوراق مشارکت و ورود شرکتهای دولتی در این مقطع از بازار باعث میشد که سرمایهگذاران انگیزه بیشتری برای ماندن در بورس پیدا کنند.
شرکتهای مشمول اصل چهلوچهاری که میبایست از طریق بورس یا فرابورس عرضه شوند، در آن مقطع نقشی ایفا نکردند و طبق معمول سازمان خصوصیسازی و سازمان بورس هیچ هماهنگی در شناخت زمان مناسب برای عرضه سهام دولتی ندارند و زمانی سازمان خصوصیسازی اقدام به عرضه سهام میکند که بازار از رونق کافی برخوردار نیست. بهنظر میرسید مسئولین برای این کار توجه بیشتری کنند؛ گر چه طبق آخرین اخبار از عملکرد سازمان خصوصیسازی در سال 90 این سازمان اعلام کرده است که در این مدت 4/53 درصد از کل واگذاریها در بورس انجام شده است که به گفته مدیران بورس 2/2 درصد آن بهصورت تدریجی یا عرضه اولیه بوده است و فقط شرکت پتروشیمی پردیس در سال 90 عرضه اولیه داشته است. در این گزارش آمده است که 6/5 درصد از کل واگذاریها مربوط به فرابورس بوده است. این کارشناس بازار سرمایه درخصوص وضعیت شاخص بورس در ماه پایانی سال گفت: درست است که در حال حاضر شاهد افت شاخص کل نیستیم اما از آنجا که وزن شرکتهای بزرگ و سود ده با سرمایه زیادشان بر شاخص سنگینی میکند بنابراین بسیاری از شرکتهایی که دچار مشکل شدهاند و با کاهش قیمت سهام مواجهند و سهامدارانشان متضرر شدهاند در این شاخص دیده نمیشوند. ثابت در پایان گفت: امسال در مجموع سال بورس نبود و بازدهی که مدنظر فعالان بازاربود به جز نخستین ماه سال که ماه خوبی بود در سایر ماهها محقق نشد. اگر ماه اول سال را از کل سال جدا کنیم، بازدهی بورس در سال 90 صفر بوده است.
نقدینگی دست دلالان سکه و ارز افتاده است
فریدون زارعی، از دیگر فعالان بازار سرمایه در این باره میگوید: بازارهای موازی بازار سرمایه مانند طلا و ارز در ماههای گذشته بخش زیادی از نقدینگی را به سمت خود جذب کردند و پیش فروش 8 میلیون سکه، نقدینگی قابل توجهی را صرف خود کرد. او ادامه داد: از سوی دیگر به بازار ارز نیز بهعنوان ابزار سرمایهگذاری نگاه شده است و افراد عادی و کسانی که کار تولیدی و خدماتی انجام میدادند تمام دغدغه شان بازار ارز و خرید و فروش دلار شده است. به عبارتی سادهتر همگن شدن بازار طلا و ارز و قدرت نقدشوندگی این دو بازار موجب شده است تا نقدینگی به سمت این بازارها سرازیر شود. مدیرعامل سبدگردان صندوق سرمایهگذاری کاریزما در ادامه افزود: با قوت گرفتن 2 بازار سکه و ارز حتی صندوقهای سرمایهگذاری هم برای مردم عام جذاب نبود و سرمایه به سمت بازاری رفت که از قدرت نقدشوندگی بیشتری برخوردار بود.
صندوقهای سرمایهگذاری اوایل سال 90 مردم عادی را جذب بازار کردند وباید گفت بیش از نیمی از نقدینگی که توسط این افراد وارد بورس شد از طریق این صندوقها صورت گرفت. در این میان بازار آتی سکه که میتوانست از شرایط رونق بازار جهانی طلا و میل بازار برای سرمایهگذاری روی سکه استفاده کرده و نقدینگی را به سمت بازاری ببرد که از سفته بازی در آن خبری نبود به بازاری تبدیل شد که درپی عدمهماهنگی بین سازمان بورس و بانک مرکزی، ضرری 8 میلیاردی را نصیب کارگزاران و سرمایهگذاران کرد. اگر فروش نقدی سکه در کنار معاملات آتی در بورس کالا انجام میشد، قطعا بازار شاهد چنین رشد حباب گونهای در بازار طلا نبود و قیمت سکه از 400 هزار تومان در کمتر از سه ماه به بیش از 800 هزار تومان نمیرسید و نقدینگی دست دلالان سکه و ارز نمیافتاد. این کارشناس در ادامه به وضعیت معاملات بورس در ماههای گذشته اشاره کرد و گفت: ابتدای سال 90 ارزش روزانه معاملات سهام بیش از 100 میلیارد تومان بود اما در آن دوره صحبت از حباب بود و رشد بیدلیل قیمت سهام که در آخر موجب شد تا عدهای که قصدشان گرفتن سود در کوتاه مدت بود از سهم خارج شده و این اتفاق همزمان شد با رونق 2 بازار سکه و ارز و در این اواخر هم بازار موازی بورس یعنی بانکها که خروج نقدینگی را مضاعف میکنند. زارعی افزود: اگر همه این اتفاقها را در کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که تمایل به سرمایهگذاری در بورس کم شده و ریسک موجود در بازار را کمتر سرمایهگذاری قبول خواهد کرد.
نقدینگی به سمت سفته بازی رفت
فریبرز پرنا، مدیرعامل کارگزاری امید سهم در واکنش به اتفاقاتی که بورس در سال 90 تجربه کرد به همشهری گفت: در کنار مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی هم بر وضعیت معاملات بورس تاثیرگذار است و هر چه فضا برای سرمایهگذاری امنتر باشد سرمایهگذاران با اعتماد بیشتری نقدینگی خود را وارد بورس میکنند. او ادامه داد: پتانسیلهای بورس بیشتر از تهدیدهای آن است و این اتفاقاتی که برای بورس رخ داده است موجب شده تا بورس قویتر شود و یکی از دلایلی که بورس نسبت به بازارهای رقیب نتوانست رشد کند پتانسیل بالای 2 بازار طلا و ارز بود و نقدینگی که میتوانست به سمت تولید برود به سمت سفتهبازی رفت.
پرنا افزود: از طرفی افزایش قیمت ارز مشکلات زیادی را برای شرکتهایی که مواد اولیه وارد میکنند ایجاد کرده و از سوی دیگر موجب شده تا تولیدات داخلی بتوانند در این شرایط و در نبود محصولات خارجی خودی نشان دهند. مدیرعامل کارگزاری امید سهم در پاسخ به این سؤال که آیا در سال آینده هم سرمایهگذاران باید منتظر اتفاقات عجیب در بازار باشند؟ توضیح داد: بازار سرمایه بدترین حالتها را به جز جنگ که رخ دادن آن محال است، در نظر گرفته است و در نظر گرفتن این حالتها نیز تاثیر خود را تاکنون بر قیمت سهام گذاشته است. از سوی دیگر بازارهای رقیب هم در حال حاضر در شرایط بیثباتی بهسر میبرند و رشد زیادی که در این اواخر در این بازارها رخ داده باید یک جایی جبران شود. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که قیمت سهام در شرایط فعلی به کمترین حد خود رسیده است و شکاف رشد بیوقفه طلا و ارز در کنار افت قیمت سهام باید پر شود.