به گزارش مهر، هشتم بهمن سال 90 قتل مرد جوانی در زاهدان به کارآگاهان پلیس آگاهی اطلاع داده شد. کارآگاهان پس از حضور در محل که خانهای مسکونی بود، با جسد مردی که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود روبهرو شدند.در جریان بررسیها مشخص شد مرد جوان از سوی قاتلی آشنا به قتل رسیده چرا که عامل جنایت به راحتی و بدون استفاده از زور وارد خانه او شده بود.
تیم جنائی در ادامه به تحقیق از همسر مقتول پرداختند. این زن درحالیکه مضطرب بود به ماموران گفت: ساعتی قبل دو مرد نقابدار وارد خانه ما شدند و مرا در اتاقی زندانی کردند. پس از دقایقی متوجه سکوت خانه شدم و از اتاق بیرون آمدم. آنجا بود که در کمال ناباوری با جسد شوهرم روبهرو شدم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.
پس از بررسیهای مقدماتی جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان، تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. ماموران که به اظهارات همسر مقتول مشکوک شده بودند تجسسها را روی او متمرکز کرده و با کشف سرنخهایی زن جوان را دستگیر کردند.
متهم در نخستین بازجوئیها ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم. او مرا کتک میزد و ادامه زندگی با وی برای من غیرممکن شده بود. این رفتارش ادامه داشت تا اینکه پسر جوانی به خواستگاری خواهرم آمد. من با ازدواج آنها مخالفت کردم. او علاقه زیادی به خواهرم داشت و اصرار داشت با ازدواجشان موافقت کنم. من هم از این فرصت استفاده کرده و به او گفتم درصورتی که شوهرم را بکشد اجازه میدهم با خواهرم ازدواج کند.
او ابتدا مخالفت کرد اما وقتی اصرار مرا دید قبول کرد. روز حادثه هم وارد خانه مان شد و شوهرم را با ضربههای کارد کشت و گریخت. پس از این اعترافات، ماموران همدست او را دستگیر کردند که متهم با اعتراف به جرم خود به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. با تکمیل تحقیقات مقدماتی، پرونده این جنایت برای محاکمه به دادگاه کیفری استان فرستاده شد.