البته این مسئله بیشتر در کودکان مقطع دبستان که ترس از جدایی از والدین در آنها وجود دارد، مشاهده میشود ولی اگر این ترس در مقاطع بالاتر در دانشآموزی دیده شود، عمدتا به طرز برخورد کادر مدرسه و معلمان برمیگردد. ترس در کودکانی که به مدرسه جدید میروند نیز بهشدت مشاهده شده که ترس این گروه ریشه در جدایی از والدین یا نداشتن دوست یا عدمآشنایی با محیط مدرسه و معلمان دارد.
همچنین گاهی تغییرات ناگهانی در شرایط زندگی از قبیل جدایی والدین از یکدیگر، فوت ناگهانی یکی از نزدیکان، تعویض منزل و... سبب بروز اینگونه ترسها میشود که اغلب موقت بوده و با برخورد درست و صحیح والدین و کادر مدرسه بر طرف میشود. در مجموع، والدین باید با ریشهیابی علل ترس فرزند خود و شناخت دقیق آن، به او کمک کنند تا بر این ترس غلبه کند.
هنگامی که علت ترس را پیدا کردید بهترین نوع برخورد را امتحان کنید. دانشآموزانی که تحت فشار روحی از طرف والدین خود هستند، اغلب با رفتارهای خشونتآمیز، بیاشتهایی، کمخوابی و گاهی حتی پرخوابی و... سعی در بروز اعتراض خود دارند. توقعات و انتظارات بیش از حد والدین نیز یکی از علل اساسی وحشت کودکان از حضور در مدرسه است.
زیرا آنها فکر میکنند که توانایی برآوردهکردن انتظارات والدین خود را ندارند و همین مسئله آزارشان میدهد. پدر و مادر نباید میزان مهر و محبت خود را با موفقیت فرزند خود بالا و پایین ببرند. کودک باید از محبت والدین بهخود همیشه مطمئن باشد و بداند که میتواند در هر شرایطی در دامان پر مهر آنها آرام گیرد.
البته به عقیدهکارشناسان، همان اندازه که انتظارات بالا باعث اختلال رفتاری میشود، انتظارات پایین والدین هم دانشآموز را دچار شک و تردید در تواناییهای خودش میکند. پس اعتدال در رفتار پدر و مادر مهمترین امر در عدمبروز وحشت در کودکان است.
با هم به بررسی چندراهکار در این زمینه میپردازیم:
با فرزند خود در مورد اتفاقاتی که در مدرسه میافتد صحبت کنید: هر روز در جریان رویدادهای مدرسه باشید. خوشبختانه اغلب کودکان بهویژه دانشآموزان زیر 12سال دوست دارند که در مورد مدرسه و کارهایی که انجام دادهاند برای والدین خود حرف بزنند و گاهی کم تحملی و بیطاقتی والدین، سبب میشود که آنها از حرف زدن پشیمان شوند و این کار را انجام ندهند.
هنگام بروز ترسهای کوچک و موقتی برخورد شدید نداشته باشید: گاهی پیش میآید که کودکی بهطور مقطعی، یک یا 2روز برای رفتن به مدرسه اشتیاقی نشان نمیدهد. در این حالت به تشویق و تنبیههای شدید متوسل نشوید زیرا کودک با تشویق زیاد بدعادت شده و فکر میکند کار مهمی برای والدینش انجام میدهد و با تنبیه نیز از مدرسه گریزانتر میشود. هنگام بروز این مسئله اگر مطمئن هستید که پیشزمینه خاصی از مواردی که در بخش اول مطلب ذکر شد وجود ندارد، او را به حال خود بگذارید و تنها بر این امر تأکید داشته باشید که رفتن به مدرسه ضروری است و شما به هیچ عنوان پذیرای نرفتن او به مدرسه بدون دلیل کافی نیستید.
یادداشت بگذارید: یادداشتهای کوچک و پر مهری برای او بنویسید و در کیف او بگذارید تا با دیدن آنها در مدرسه، بداند که بهطور موقت از شما جدا شده و خیلی زود به کنارتان برمیگردد. این یادداشتها در افزایش اعتماد به نفس کودک نیز بسیار مؤثر است.
ریشه ترس را بیابید: اتفاقات گوناگونی میتواند سبب ترسهای طولانی و شدید در کودک شود. ریشهیابی علل آن در بهبود سریع این مسئله بسیار مؤثر است. گاهی علت آنقدر کوچک و مسخره بهنظر میآید که ممکن است فرزندتان را ریشخند کنید (مانند ناتوانی در بستن بند کفش، مدل مو، پوشیدن کفش طبی و...) ولی بدانید که هر علتی حتی جزئی و مسخره برای او مهم بوده و فکرش را مشغول میکند.
با معلم او مشورت کنید: اگر فکر میکنید که کودکتان ضعف خاصی در درس، رفتار، ظاهر و... دارد با معلم او صحبت کنید تا در کلاس توجه بیشتری به او و روابطش با سایرین داشته باشد. گاهی دانشآموزان دیگر با مسخرهکردن کودک موجب فراری شدن او از مدرسه میشوند.
دوستان فرزندتان را به منزل دعوت کنید: معمولا بچهها هنگامی که در ساعتی غیر از مدرسه یکدیگر را میبینند، بسیار خوشحال هستند و همین امر به آنها کمک میکند که در مدرسه نیز روابط بهتری با هم داشته باشند و برای حضور در مدرسه نیز اشتیاق بیشتری نشان دهند.
در انجام کارهای مدرسه به او کمک کنید: در این حالت او احساس میکند که شما نیز در جریان کامل کارهای مدرسه او هستید و مثل یک همکلاسی در کنار او قرار گرفتهاید. این کار به بهبود روابط شما نیز کمک میکند.
درصورت افزایش ترس یا واکنشهای کودک، با مشاور صحبت کنید: شما دانای کل نیستید و لزومی ندارد که برای هر مشکلی راه حلی بیابید. اگر احساس ناتوانی در مواجهه با ترسهای فرزندتان کردید، با روانشناسان کودک یا مشاوران متخصص در این امر مشورت کنید و بهترین راهحل را بیابید.