اکنون بر این باورم که بوش راهی جز استعفا ندارد. زیرا طرحهای او در عراق و افغانستان، فلسطین اشغالی و لبنان شکست خوردهاند و مردان خاکستری آمریکا هرچه زودتر برای او تصمیم نهایی را بگیرند به نفع آمریکاست.
بوش برای نجات از سرنوشت محتوم خود دست و پا میزند. آخرین طرح بوش برای نجات خود طرح امنیت عراق است. لذا خواهد کوشید که امنیت را حداقل در بغداد برقرار نماید تا چیزی برای ادامه داشته باشد. اما این طرح نیز بهشدت شکست خواهد خورد، زیرا مشکل عراق، اشغال نظامی و استعماری کشورشان است.
فشار آمریکا بر کشورهایی نظیر اردن، مصر و اسرائیل افزایش یافته و بیشتر خواهد شد تا آنها سهمی بیشتر از گذشته در تأمین خواست اربابان فعلی کاخ سفید بهعهده بگیرند.
فشار آمریکا به کشورهای مستقل منطقه مثل ایران نیز از جهتی دیگر افزایش مییابد. زیرا غیر از بهانهجوییها، آنها در اوضاع عراق میتوانند اثرات مثبت و منفی داشته باشند که مثبت یا منفی مورد پسند آمریکا و منطبق با سیاستهای آمریکا نیست.
مانند توده هوای پرفشار، این فشارها به مناطق همجوار بهویژه مناطق مساعد منتقل میگردد. ایران اسلامی در این موقعیت، ویژگی خاصی دارد. ایران قدرت مؤثر و بزرگ منطقه است.
هر شکست آمریکا در منطقه به علت سیاست غلط آمریکا در ستیز با ایران اسلامی، پیروزی ایران تلقی میگردد. در حالی که شکست آمریکا در منطقه پیروزی برای کشورهای مستقل محسوب نمیشود.
هرچند به نفع آنها خواهد بود. ایران اسلامی باید خود را برای دو موقعیت آماده سازد؛
1 - شدت فشار آمریکا بر ایران و سایر کشورهای منطقه و تدبیر آن.
2 - سقوط سیاست آمریکا در منطقه، با شکست آن و پر کردن خلأیی که از آن حاصل میگردد.
طبیعی است آیندهبینی و آیندهیابی، بهترین راهکار برای حل مسائل و مشکلات حال و آینده است.