بحث ریاست مجلس نهم که اعضای فراکسیون انقلاب (حامیان دولت)مجلس هشتم در 3سال پایانی این مجلس به صرافت افتاده بودند که آن را از دست علی لاریجانی درآورند، خود تحلیلهایی را به انتخابات نهم گره زده بود وحتی مشخصشدن نتایج انتخابات، رأی اول حدادعادل در تهران یا حمایت روحانیت قم و جامعه مدرسین از لاریجانی، نه تنها روشن نکرد کدام یک از روسای مجالس هشتم و هفتم به کرسی ریاست مجلس نهم نزدیکترند، بلکه رفتهرفته گزینههای ریاست بیشتر شد و سرنوشت آن صندلی هم گنگتر.
اگر در این گیرودار، لاریجانی که به کیاست و سیاستورزی شهرهتر است به اظهار نظر برخاست که «حساسیتی نسبت به ریاست مجلس نهم ندارد اما در معرض انتخاب نمایندگان است» حداد عادل طرح چنین موضوعی پیش از شکلگیری مجلس نهم را دور از منطق دانست و ترجیح داد که درباره احتمال نامزدیاش برای ریاست مجلس نهم سکوت اختیار کند؛ همچنانکه ابتدای مجلس هشتم، وقتی در جلسه شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان، با اختلاف بالا ریاست را به فرزند فلسفهدان میرزاهاشم آملی باخت، روزه سکوت گرفت و در سال دوم مجلس هشتم زمانی که حامیان دولت از او خواستند دوباره وارد گود رقابت با لاریجانی شود و قول حمایت به او دادند، رقابتی چنین را خدشه بر وحدت اصولگرایان فرض کرد و به ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم بسنده کرد.
رقابت بین اعضای جبهه پایداری که متشکل از همان فراکسیون انقلابیهای مجلس و جمعی از وزیران سابق دولت نهم و دهم هستند با جبهه متحداصولگرایان که متشکل از احزاب استخواندار گردهم آمده زیر چتر اصولگرایی هستند، برای دراختیارگرفتن کرسی ریاست مجلس نهم از آنروست که اختیار رئیس مجلس در اجرای آییننامه داخلی قوه قانونگذاری، تعیین رئیس مرکز پژوهشهای مجلس که بازوی مشورتی این قوه است وتقریبا در تعیین رئیس دیوان محاسبات و 8عضو کمیسیون اصل90 که بازوهای نظارتی مجلس هستند، به خودی خود میتواند خط فکری مجلس نهم را جهت دهد، کمااینکه در گزارشهایی که کمیتههای منصوب لاریجانی از وقایع پس از انتخابات قرائت میکردند، گزارشهای دیوان محاسبات از تخلفات دولت، گزارشهای کمیسیون اصل 90 از تخلفات دولت، در استیضاحها، در رأی اعتمادها و در رأیگیریها و حتی جهتدادن به تذکرها همه و همه ردی از مدیریت مجلس را میتوانست بر خود داشته باشد. وزانت این کرسی در دفاعیاتی که لاریجانی از شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم که بنا به فسادمالی 3هزار میلیاردی زیر تیغ استیضاح قرار گرفته بود و دفاعی که همو از رستم قاسمی، وزیر نفت کرد تا شائبه و شایعه تسلط قرارگاه خاتم بر صنعت نفت را از ذهنها بزداید به خودی خود روشن میشود.
اگر جبهه متحد نظر خود را درباره ریاست مجلس نهم اینگونه اعلام کرده که طرح موضوع انتخاب رئیس مجلس را و بحثهایی که پیرامون این موضوع مطرح میشود در این مقطع زمانی مناسب نمیبیند در مقابل از جبهه پایداری هر دم سخنی و نظری برمیخیزد که گاه به شوخی میماند و گاه جدی تلقی میشود؛ گاه صحبت از ریاست یکی از بانوان بر مجلس میشود و گاه یکی از اعضای این فهرست یادداشت مینویسد که «چرا باید به ریاست حداد عادل فکر کرد؟» اینچنین است که در هیاهوی نظر روحاللهحسینیان رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مبنیبر سپردن ریاست مجلس به زنان که سخنگوی پایداریها آن را شوخی فرض کرد و لاله افتخاری بهجد گفت که حسینیان به او پیشنهاد داده برای ریاست مجلس فکر کند و میان یادداشتنویسیهای برخی دیگر از اعضای جبهه پایداری مبنی بر رویگردانی از لاریجانی و فکرکردن به حدادعادل، نظر جبهه ایستادگیها مبنی بر بازگشت روحانیت به ریاست مجلس گم شد؛ کمتر کسی سخن حسن بیادی، سخنگوی این جبهه را شنید که قوه قانونگذاری تا دوره ششم، رئیس روحانی داشت و حالا دوره نهم هم فرصتی است تا این کرسی به یکی از روحانیون مجلس بازگردد.
در واقع ایستادگیها سخن از زبان پایداریها میزدند و روی آقاتهرانی نشانه رفتهاند. نزدیکترین روحانیون هم به کرسی ریاست مجلس مرتضی آقا تهرانی میتواند باشد که معلم اخلاق دولت بود و محمد حسن ابوترابیفرد که معلم اخلاق مجلس میشناسندش؛ یکی سرلیست جبهه پایداری و یکی مشترکا با حدادعادل سرلیست جبهه متحد اصولگرایان. هردو در دور اول انتخابات از حوزه انتخابیه تهران به مجلس راه یافتند اما اگر محمدحسن ابوترابیفرد سابقه نایبرئیسی مجلس هشتم را دارد و در سال آخر مجلس بنابه آنکه رویه مسامحه و مدارایش با دولت به مذاق برخی اصولگرایان خوش نیامد و باهنر را به جای او به نیابت رئیسی مجلس برگزیدند، آقاتهرانی نهتنها چنین سابقهای ندارد بلکه در همان یک باری که در مجلس هشتم با لاریجانی برای تصاحب کرسی ریاست وارد کورس رقابت شد، با اختلاف بالا به او باخت و در سالهای بعد هم چنین رقابتی را به صلاح خود ندانست. در واقع گزینه اصلی پایداریها برای رقابت با لاریجانی نه که حداد باشد بلکه همان مرتضی آقاتهرانی است اینکه اخیرا هم خود وارد این فضا شده و در یک سخنرانی بهصراحت گفته است که جبهه پایداری مخالف ریاست لاریجانی بر مجلس نهم است. سخنی چنین را پیش از آقاتهرانی، حمید رسایی گفته بود و پس از آقاتهرانی هم محمدناصر سقایبیریا، دیگر روحانی عضو جبهه پایداری و مشاور سابق احمدینژاد در امور روحانیت. بیریا از اجماع تشکلش بر ریاست گزینهای غیر از لاریجانی خبر داده است.
آقاتهرانی اما علاوه بر همان سابقهای که از یک بار تلاشاش برای رسیدن به کرسی ریاست مجلس در ذهنها باقی گذاشته است آن ماجرای گرینکارت آمریکاییاش هم امتیازی نیست که بتواند جمع زیادی از نمایندگان مستقل و اصلاحطلب و جبهه متحد را در مجلس نهم با خود همرأی کند و رقابت تنگاتنگی با لاریجانی داشته باشد. از همینرو چندی پیش شایعه شد جبهه پایداری وارد رایزنی با لاریجانی شده است که در ازای ریاست مرکز پژوهشها از ریاست او بر مجلس حمایت خواهند کرد. چنین شایعهای روایت حسین فدایی از حمایت دولت از ریاست لاریجانی بر مجلس هشتم را باز تداعی کرد که اینبار هم دولتیها پشت لاریجانی آمدهاند تا در معاملهای با او، ریاست احتمالیشان بر مجلس را با ریاست قطعیشان بر بازوی مشورتی مجلس عوض کنند؛ شایعهای که خیلی دوام نیاورد و سیدمهدی ابطحی، عضو جبهه پایداری آن را تکذیب کرد و گفت که قطعا با شکلگرفتن مجلس نهم، آقای احمدینژاد اینکار را نخواهد کرد که لاریجانی رئیس مجلس شود.
هر چه باشد ریاست مجلس نهم معادلهای شده است که یک طرف آن رئیس فلسفهدان مجلس هشتم است و طرف دیگرش طیفی از لاله افتخاری تا حداد عادل و مرتضی آقاتهرانی و محمد حسن ابوترابیفرد. در این معادله ریاست زنان بر مجلس هرچند که از زبان رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی هم جاری شده باشد، بنا به وزنی که بانوان در مجلس نهم دارند به یک شوخی میماند، محمدحسن ابوترابیفرد بنابه روحیه وحدت گرایش و همکاری تنگاتنگی که با رئیس مجلس هشتم در این مجلس داشته است بعید است وارد این میدان شود، حداد عادل احتما لاً در جمع اصولگرایان حامی لاریجانی هم به مشورت خواهد نشست و نظر آنان را برای رقابت با لاریجانی خواهد شنید و تصمیم با روحیه مشورتی خود خواهد گرفت و طبیعتا در این میان هستند کسانی که او را از این رقابت منع کنند. از همینروست که پایداریها چشم از این سهگزینه بستهاند و روی آقاتهرانی سرمایهگذاری میکنند که یکبار در مجلس هشتم وارد این کارزار شده و نتیجه مطلوبی نگرفته است. در علم سیاست، پیشبینی،کار غلطی است اما شاید تلاش سهساله فراکسیون انقلابیها در مجلس برای گرفتن ریاست از دست لاریجانی اینبار در مجلس نهم و توسط پایداریها تکرار شود.