در این زمینه با دکتر حمزه شکیب، رئیس کمیسیون توسعه و عمران شورای اسلامی شهر تهران و استاد دانشکده عمران و محیطزیست دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیأت علمی- آموزشی مرکز ملی مقاومسازی ایران گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید.
- برای مقابله با زلزله ابتدا چه کاری لازم است؟
قبل از اینکه بخواهیم میزان آسیبپذیری سازههای مهم را مورد بررسی قرار دهیم باید 2عامل را خوب بشناسیم؛ میزان خطرپذیری طبیعی که شهر ما را تهدید میکند مانند وجود گسلها زیر یا اطراف شهر تهران که ما در آن دخیل نیستیم. مورد دوم ابنیه و ساخت و سازهایی است که ما در سطح شهر داریم. نحوه ساخت و محل ساخت سازهها میتواند ریسک لرزهای را ایجاد کند و باعث آسیبپذیری شود. به عبارت دیگر ما با مطالعه و شناخت دقیق وضعیت گسلها، مکانیسم عمل آنها، دوره بازگشت زلزلهها و از این دست تحقیقات میتوانیم خطرهای پیش رو را شناسایی کنیم و متناسب با میزان شدت لرزهای که گسلها میتوانند ایجاد کنند بناها را بسازیم.
- سازهها و بناهای ما از نظر استحکام به چند دسته تقسیم میشوند؟
ما از این جهت 3 دسته بنا داریم: سری اول در هنگام ساخت هیچگونه طراحی مقابله با زلزله در آنها تعبیه نشده و فاقد سیستم سازهای مقاوم هستند و بنابراین در برابر زمین لرزه شدیدا آسیب میبینند. سری دوم دارای طراحیهای لرزهای هستند ولی متأسفانه این طراحیها کامل انجام نشده است که این نقص میتواند زمان طراحی اتفاق افتاده و یا در زمان اجرا با ضعفهایی به انجام رسیده باشد. این دسته هم در مقابل زلزله آسیبپذیر هستند ولی نه بهشدت دسته اول.
سری سوم ساختمانهایی هستند که هم در موقع طراحی و هم در زمان اجرا مکانیسمهای مربوط به مقابله با زلزله در آنها رعایت و تعبیه شده است. بهطور کلی میتوان گفت با توجه به نبود مصالح استاندارد و نبود کارگران آموزش دیده و ماهر و عدم نظارت درست و نداشتن یک سیستم پایش منسجم برای تمام عواملی که در چرخه ساخت و ساز قرار میگیرند، متأسفانه میزان سرمایهگذاری انجامشده در پروژههای عمرانی و ساخت و سازها، و ابنیه هم در برابر زلزلههای احتمالی آسیبپذیر هستند و هم نتوانستهایم با هزینهای که کردهایم عمر مفید آنها را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم. به عبارت دیگر کل چرخه ساخت و ساز نیاز به ارزیابی کلی دارد تا مشکلات آنها مشخص شود.
ناگفته نماند که با مطالعات انجامشده اشکالات و مسائل این حوزه شناسایی شدهاند ولی چون ساخت و سازها پیوسته در حال انجام است و سازمانها و بخشهای مختلفی درگیر آن هستند، هماهنگی لازم برای راندمان و خروجی با کیفیت بالا در این عرصه صورت نگرفته است.
- چرا دانش ما تبدیل به محصول نمیشود با توجه به اینکه مقالات علمی زیادی در این زمینه داریم و بسیار شنیده میشود که پژوهشگران ما در بحث ساخت و ساز به دستاوردهایی رسیدهاند ولی عملا تاثیری در بهبود کیفیت ساخت و سازهای ما حس نمیشود؟
سطح دانش ما در این حوزه بالا است ولی پیادهسازی و اجرای آن به خاطر فقدان نظارت و کنترل چه در هنگام فراوری مصالح و چه در هنگام ساخت، به درستی انجام نمیشود بنابراین عمده ساختمانهای ما با مشکلات زیادی روبهرو هستند. ما در تولید دانش و مهندسی زلزله در زمره 5 کشور اول دنیا هستیم اما متأسفانه وضعیت ساخت و سازها و بناهای ما شاید در دنیا کمتر از رتبه70 یا 80 باشید. علت این است که ما مقید به اجرای قوانین و ضوابط نیستیم نه مدیران و نه مهندسان و نه مجریان و مردم از نظر فرهنگی به این نقطه نرسیدهاند که قوانین موجود در این زمینه را به درستی اجرا کنند.
در نبود یک سیستم نظارتی عملا دانشی که وجود دارد قابل پیادهسازی نخواهد بود. طراحی ساخت یک بنا باید مطابق با آییننامهها و مقررات باشد ولی مهندسین محاسب بدون توجه کافی امضا میکنند و مهندس ناظر بدون حضور مداوم اقدام به تایید میکند؛ به عبارتی مالک یا سازنده بدون رعایت ضوابط کار خود را میکند. بنابراین از یک سو مقررات رعایت نمیشود و از سوی دیگر متخلفین هم مجازات نمیشوند.
طاهره ساعدی