مهم نیست خیلی اهل سینما باشی یا حتی اینکه چهقدر زندهیاد علی حاتمی را میشناسی و چندتا از فیلمهایش را دیدهای. هر سنی که داشته باشی، اهل سینما باشی یا نباشی، علی حاتمی را خوب بشناسی یا نشناسی، به احتمال بسیار زیاد حداقل یکبار فیلم «مادر» را دیدهای. «مادر» از آن فیلمهایی است که میشود بارها و بارها دید.
اولینبار فیلم «مادر» را در سینما دیدم. با اینکه خیلی کمسن بودم اما دیدن این همه نماهای خوشرنگ مثل نقاشی و شنیدن این جملههای شعرگونه برایم جذاب بود. با اینکه احتمالاً معنی خیلیهایش را نمیفهمیدم.
بعدها یادم است هر سال منتظر بودم روز مادر برسد تا در تلویزیون فیلم مادر را ببینم. تلویزیون هم در حقم نامردی نمیکرد و هر سال این فیلم را روز مادر پخش میکرد! آخر آن زمانها «شبکهی خانگی فیلم» معنی نداشت و مثل امروز نبود که هر فیلمی را که بخواهی بتوانی حتی از سوپرمارکت سر کوچه بخری و بیاوری خانه تا هر وقت خواستی ببینی. من بودم و یک تلویزیون و سالی یکبار «مادر».
حالا چند سالی است که «مؤسسهی رسانههای تصویری» نسخهی ویدیویی و سیدی فیلم مادر را منتشر کرده و هر وقت که بخواهم میتوانم آن را ببینم؛ حتی بیشتر از سالی یکبار، شاید ماهی یکبار!
اما واقعاً چرا؟ چرا خیلی از ما با هرسلیقه و علاقهای که داریم، میتوانیم بارها و بارها فیلم مادر را ببینیم و از آن خسته نشویم؟! در حالی که خیلی از فیلمهای امروزی یکبار دیدنش هم کار دشواری است! «مادر» که نه فیلمی پلیسی است با صحنههای تعقیب و گریز هیجانانگیز و نه یک فیلم کمدی که هربار دیدنش غم و غصههایمان را دور کند و ساعتی را با آن خوش باشیم. حتی ممکن است، هربار دیدن فیلم مادر اشکمان را هم در بیاورد. بهخصوص اگر دلتنگ نوازش مادرمان باشیم.
شاید مهمترین دلیلش این باشد که فکر و اندیشهی علی حاتمی پشت این فیلم است. کسی که اهالی سینما لقب خوبی برایش در نظر گرفتند: «شاعر سینما».
واقعیت هم همین است. فیلمهای حاتمی پیش از اینکه به فیلم تبدیل شوند، یک متن شاعرانهی دلنشین هستند. با آن دیالوگهای عجیب و غریب، اما دلنشینش که بعید است کس دیگری بتواند این شیوهی دیالوگنویسی را ادامه دهد.
او یک نویسندهی کاملاً باهوش است. همهچیز را سر جای خودش میگذارد، با اینکه با داستان پیچیده و پر فراز و نشیبی روبهرو نیست. در فیلم مادر، یک مادر میخواهد روزهای آخر زندگیاش را در خانهی خودش سپری کند و از خانهی سالمندان به خانهاش میآید. شش فرزندش که حالا هر کدام درگیر مشکلات زندگی خودشان هستند و شخصیتهای متفاوتی دارند، بعد از سالها این روزهای آخر را مثل قدیم و کنار هم سپری میکنند.
اما حاتمی از دل همین داستان ساده، شخصیتهایی بیرون میکشد که هر کدام نمادی از آدمهای اجتماع هستند. شخصیتهایی که برعکس خیلی از فیلمهای امروزی، هر کدام کاملاً سر جای خودشان در دل داستان مینشینند و ماندگار میشوند.
همهی دیالوگهای فیلم مادر فکرشده است و حتی بعد از بارها شنیدن آن، باز هم ممکن است از شنیدن چیزی که میشنوید، شگفتزده شوید! هم از مفهوم کلامها، هم از آوای زیبای کلمات فارسی که حاتمی پشت هم ردیف کرده و تجربهای مثل شنیدن شعر است.
حاتمی یک نقاش خیلی خوب هم هست. خیلی خوب قاب تصویر را میشناسد و بیشتر نماهایش مانند نقاشی است. این نماهای زیبا که نظیرش را در فیلمهای دیگرش مثل «حاجی واشنگتن»، «کمالالملک»، «دلشدگان» یا سریال «هزار دستان» هم دیدهاید. این نماهای دلنشین، چشم را خسته نمیکنند و در هربار دیدنش، باز هم شگفتانگیز است.
پس شاید دلیل ماندگاری «مادر» بعد از 23 سال، «علی حاتمی» باشد. علی حاتمی، دیالوگهای ماندگارش، گروه بازیگرانش، موسیقی فیلمهایش و نماهای بینظیرش که یکجا جمع شوند، فیلم «مادر» ساخته میشود. فیلمی که میتواند محبوب پدران و مادران ما، ما، فرزندان ما و حتی فرزندان فرزندان ما باشد و باقی بماند و ماندگار.