مهاجم سابق تیم ملی انگلیس که در 16 سال فعالیتش نه تنها هیچگاه از زمین اخراج نشد، بلکه حتی یک کارت زرد هم دریافت نکرد، 48 گل برای این تیم به ثمر رسانده و از این حیث پشت سر اسطوره فوتبال انگلیس، "سر بابی چارلتون" (با 49 گلِ زده) قرار دارد.
او در بازیهای باشگاهی (از جمله در تیمهای بارسلونا، اورتون و تاتنام هاتسپر) در مجموع 300 گل زده است.
وی همچنین به عنوان یک مجری موفق تلویزیونی فوتبال در انگلیس و دنیا را با دیدی کارشناسانه تعقیب میکند. سایت فیفا در خصوص نتایج احتمالی تیم ملی انگلیس در لهستان و اوکراین، فوتبال اسپانیا و سطح فوتبال لیگ برتر انگلیس با لینهکر 51 ساله گفتگو کرده است.
- شانس انگلیس را در مسابقات یورو 2012 چگونه میبینید؟
من فکر میکنم این بار نباید توقع زیادی از این تیم داشته باشیم. ما اغلب هیاهوی زیادی اطراف خودمان ایجاد میکنیم. الان نسل فوتبالیستهای خوب ما در حال تمام شدن است و نسل جوان هم هنوز خیلی کار دارد. در این بین، طبیعتا به استثنای وین رونی، بازیکنی در سطح جهانی نداریم و این کارمان را خیلی سخت میکند. حالا اگر با انتظارات کمتر وارد جام ملتهای اروپا شده و باهوش بازی کنیم، میتوانیم یک دفاع زنجیرهای ایجاد کرده و با استفاده از چند بازیکن که قدرت حفظ توپ دارند، کاری از پیش ببریم. در خط حمله که چیز زیادی برای گفتن نداریم و در دو بازی اول هم رونی را در اختیار نداریم. اما اگر با این شیوه بازی کنیم، و به ضدحمله روی بیاوریم، شاید بتوانیم به موفقیتی برسیم.
- یعنی برای انگلیس بهتر است که با انتظارات کمتر قدم به این جام بگذارد؟
خب اگر توقعات زیاد نباشد، فشار روی تیم هم کم میشود. به نظر من خیلی مهم است که از لحاظ تاکتیکی هوشمندانه بازی کنیم. ما نمیتوانیم خیلی هجومی بازی کنیم، چون آن وقت میبازیم. تیمها از نظر هوش و تکنیک بسیار قوی هستند. ما میدانیم که از نظر تکنیکی، کارایی چند تیم دیگر حاضر در تورنمنت را نداریم. اگر بخواهیم شانسی داشته باشیم، باید خیلی زیرکانه و با هوشیاری بازی کنیم.
- شما فکر میکنید کدام تیم قهرمان جام ملتهای اروپا میشود؟
از اسپانیا اصلا نمیتوان گذشت. اسپانیا طوری بازی میکند که در هر بازی میدانی 70 درصد مالک توپ خواهد بود. هرگز قبلا چنین تیمی ندیده بودم. آنها شیوهای از بازی را باب کردهاند که سبب پیشرفت فوتبالشان میشود. ضمنا حالا برخی تیمها سعی دارند نحوه بازی اسپانیا را کپی کنند، نه فقط در زمان مالکیت توپ، بلکه حتی وقتی توپ را در اختیار ندارند. این شیوه کاملا کاربرد دارد و مانع پیشرفت بازی حریف میشود. این روشی حیرتانگیز است.
گفتم که بعضی از تیمها سعی دارند از بازی اسپانیا کپیبرداری کنند. این فوقالعاده است. متوسل شدن به این روش، یعنی بازگشت به فوتبال زیبا بسیار عالی است. در جامهای جهانی قبلی بیش از حد محتاطانه بازی میشد و خیلی از تیمها در درجه اول سعی داشتند که بازی حریف را خراب کنند. آنوقت ناگهان تیمی را می بینیم که بازی را به نیمه زمین حریف منتقل کرده، توپ را به حرکت میاندازد و با لذت و خلاقیت عمل میکند.
آلمان هم بازیکنان قدرتمند بسیاری دارد و بازهم جایش آن بالاهاست. همچنین برای هلند هم میتوان شانسی قائل شد، و شاید هم فرانسه.
- لیگ برتر فصل 12/2011 را چگونه ارزیابی میکنید؟
تا جایی که به شور و هیجان مربوط میشود، یکی از بهترین فصلها بود. اما از لحاظ سطح فوتبال، قبلا دورههای بهتری را تجربه کرده بودیم. ولی این فصل چند نتیجه کاملا غیرعادی، چند بازی عجیب با گلهای بسیار، بازگشت اسکولز، و معجزه موآمبا را داشتیم. همیشه داستانهای جالب وجود دارد و به نظر میرسد که پس از دیدن بازیهای مهم، پایان فصلی بسیار هیجانانگیز را هم تجربه خواهیم کرد. مثل همیشه رقابت در انتهای جدول هم بسیار تنگاتنگ خواهد بود. بالاخره همیشه موضوعی هست که بتوان راجع به آن صحبت کرد.
- آیا سطح بازیهای لیگ برتر در سالهای اخیر افت داشته است؟
وقتی به حذف تیمهایمان از جامهای اروپایی نگاه میکنیم، میبینیم که دیگر مثل گذشته قوی نیستیم. چلسی البته استثناست و بازهم میتواند کارهای بزرگی انجام دهد. اسپانیا پنج تیم در نیمه نهایی لیگ قهرمانان و لیگ اروپا داشت و ما فقط یک تیم داشتیم که موفقیت را برایش بسیار سخت کرده بود. و دو تیم درجه یک ما از منچستر از جامهای اروپایی حذف شدند. همینها نشان میدهد که ما مثل گذشته قدرتمند نیستیم. میتوان گفت که افت داشتهایم.
- آیا ارزش جامهای حذفی نزد تیمها تغییر کرده است؟
سوال جالبی است. هر تیمی را باید با موقعیتش در لیگ ارزیابی کرد، چون این بهترین و درستترین کار است. در بازیهای حذفی روزهای خوب و بد وجود دارد. میتوان به لیورپول نگاه کرد. تیمی با چنین پیشینه را نمیتوان فقط در یک جام مدنظر قرار داد.
لیورپول در لیگ مشکلات زیادی داشت، البته با وجود این کی جام هم آورد (جام اتحادیه). موفقیتهای آخر لیورپول به چندین سال پیش برمیگردد. وقتی کنی دالگیش هدایت آن را در دست گرفت، این تیم خیلی از آن روزها دور بود، اما امسال این تیم به کسب یک جام دیگر بسیار نزدیک شده بود. این یعنی این که یک تیم باید کم کم ساخته شود. برای این کار به حمایت هواداران نیز نیاز است. فوتبال یک بازی خیلی متغیر است. اول همه میخواستند کنی را داشته باشند، بعد یک سری عدم موفقیت پیش آمد، آنوقت سروصداهایی آمد که تقاضا داشتند او را اخراج کنند. تغییرناپذیرترین تیم در 15 سال اخیر منچستر یونایتد و آرسنال هستند. اینها هم تیمهای هستند که مربیان خوبشان را حفظ کردهاند.
- تیم سابق شما، تاتنهام هاتسپر، زمانی که شایعه شد هری ردنپ احتملا سرمربی تیم ملی انگلیس میشود، با مشکلات زیادی مواجه شد. میتوانید این مشکلات را تشریح کنید؟
مشکلات تیم همزمان با شایعه تغییر احتمالی مربی شروع شد. گرچه این چیزی بیش از یک تصادف نبود. من خودم زیر دست مربیانی کار کردهام که میدانستم به زودی میروند. من زیر نظر تری ونبلز، قبل از این که مربی تیم ملی شود، بازی میکردم، و در سال 1990 هم در تیم بابی رابسون بازی میکردم و همه می دانستیم که او خواهد رفت. اما این موضوع روی هیچ چیز تاثیر نمیگذاشت. من فکر میکنم که تاتنهام چند نتیجه بد کسب کرد و بعد هم تیم اعتماد به نفسش را از دست داد. فکر نمیکنم چیزی بیشتر از این باشد.