حاصل کار این فیلمسازان، مجموعهای غنی از انیمیشنهای به یادماندنی بود که مورد توجه محافل جدی هنری هم قرار گرفت. در سالهایی که سینمای ایران یکسره در اختیار فیلمفارسیسازان بود و راه به جشنوارههای جهانی نداشت، این انیمیشنهای ایرانی بودند که جوایز فراوانی از فستیوالهای بینالمللی به دست میآوردند.
منتها رویکرد روشنفکرانه به انیمیشن باعث شد تا اغلب تولیدات داخلی، آثاری درباره کودک باشند تا برای کودک. این روند در سالهای بعد هم حفظ شد. در شرایطی که انبوهی از کارتونهای خارجی خوراک اصلی کودکان و نوجوانان این سامان را تأمین میکردند، انیمیشنهای ایرانی راهی جداگانه را در پیش گرفته بودند.
در دهه 60، انیمیشنهای ژاپنی یکسره میدان را در اختیار گرفته بودند و در سالهای اخیر هم شاهد پخش کارتونهایی هستیم که بسیاری از آنها با ذائقه و فرهنگ ایرانی نسبتی برقرار نمیکنند. در چنین شرایطی جدی گرفتن محصولات پویانمایی (انیمیشن) ایرانی میتواند، بستر فرهنگی متفاوتی را رقم بزند. نکتهای که نورالدین زرین کلک از برجستهترین انیماتورهای ایرانی بر آن تکیه دارد، گذر سینمای پویانمایی از هنر به صنعت است.
به این معنا که پویانمایی به گستره مخاطبان بیندیشد؛ مخاطبانی که در محاصره انیمیشنهای خارجی قرار گرفتهاند. آن هم در شرایطی ما گنجینهای فوقالعاده در اختیار داریم که متأسفانه هنوز بکر باقی مانده است.
چشماندازی که زرینکلک از سینمای پویانمایی ترسیم میکند اگر اتفاق بیفتد، کودک ایرانی به جای الگو گرفتن از کاراکترهای خشن کارتونهای خارجی، با آدمهایی بومی و در عین حال جذاب آشنا شده و به جای فرهنگ بیریشه و وارداتی، از فرهنگ اصیل ایرانی تأثیر میپذیرد.