یعقوب امدادیان هنرمند نقاش و از کارشناسان موزه هنرهای معاصر تهران یکی از افرادی است که از تابلوهای به نمایش درآمده مذکور دیدن کرده است.
به اعتقاد او این مجموعه ارزشمند که نخستین بار توسط یک شخص حقیقی از هنرمندان خریداری و گردآوری شده است، بهتر است بهجای مزایده و فروش مستقیماً به محلی همچون یک موزه انتقال یابد؛ ضمن اینکه اگر هم تصمیم به مزایده گرفته شده، این مزایده باید کاملاً مشخص و به شکلی شفاف انجام پذیرد؛ چرا که مشخصاً قانونی به نظر نمیرسد.
وی تأکید میکند در شرایطی که سیستم دولتی و نهادهای وابسته به وزارتخانهها شایسته است به منظور حمایت از هنر، به خریداری آثار هنری بپردازند، نمیدانیم چرا عکس آن اتفاق افتاده و یک نهاد وابسته به دولت تصمیم به فروش آثاری که در اختیار دارد، گرفته است. به هر حال شرکتی که چنین تصمیمی گرفته، بهتر بود بهجای فروش، آثار را به یک موزه اهدا کند و یا حداقل از آنها دوباره برای تزئین یا نمایش عمومی در داخل ساختمان خود و ساختمانهای ادارات وابسته بهره ببرد.
امدادیان اضافه میکند که این وظیفه نهادهای ذیربط، موزهها، هنرمندان و مدیران هنری است که واکنش و عکسالعملشان را نشان دهند.
اما پروانه سپهری که تابلویی از برادرش زندهیاد سهراب سپهری در مجموعه تابلوهای به نمایش درآمده در شرکت ساختمانی نوساز وجود دارد، چنین اظهار میدارد که پس از مراجعه به این شرکت برای بازدید از نمایشگاه، اطلاعات روشنی راجع به مالکیت آثار، زمان مزایده و تعداد آثاری که در مجموع در اختیار این شرکت هستند به وی داده نشده و حتی مسئولان مزایده به او گفتهاند که تعداد تابلوهایی که در مجموع در اختیار دارند، همین 60 اثر است که اکنون در ساختمان شرکت به نمایش درآمدهاند؛ نه بیش از 260 اثر! این در حالی است که پیش از این مدیرعامل شرکت مذکور تعداد آثار را بیش از 260 تابلو ذکر کرده بود.
پروانه سپهری اضافه میکند که از مسئولان این مزایده خواسته است تا با این مجموعه هنری، همچون مبل و اثاثیه و... برخورد نکنند. ولی انگار این حرف او خوشایند برگزارکنندگان مزایده نبوده است.
سپهری در نهایت اظهار میدارد که پاسخهای روشنی دریافت نکرده و تأکید میکند اینگونه برخوردها به صلاح هنر و جامعه هنری نیست.
او همچنین یادآور میشود که پس از دیدن این نمایشگاه به حبیبالله صادقی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران پیشنهاد داده است تا به جمعآوری آثار مذکور برای نگهداری در موزه اقدام کند.
فروش؛ برای چه؟
صادق تبریزی از نقاشان معاصری که برخی آثارش در مجموعه تابلوهای مزایدهای شرکت نوساز وجود دارد، معتقد است:«خبرهایی که اخیرا در رابطه با فروش 260 تابلو شایع شده و عنقریب چوب حراج را بر سر این تابلوها وارد خواهد ساخت، این پرسش را مطرح میکند که چرا و چگونه مسئولان به فکر فروش این آثار افتادهاند و اصولا انگیزه فروش این آثار چیست؟ چه چاله اقتصادی سبز شده که با فروش این تابلوها برطرف خواهد شد؟
دولت که خود باید خریدار آثار هنرمندان باشد و بهنحوی برای تولید هنر بازار ایجاد کند جای تعجب است که در این بازار کمرونق هنری و در جامعهای که هنرمندان برای درصد کمی از محصولات خود هم مشتری ندارند، به تورم اثر هنری و کسادی بازار بیافزاید.
چندی پیش در مصاحبهای به موضوع خرید آثار هنرمندان هندی از سوی دولت هند اشاره نمودم که در حراجهای هنر اسلامی در لندن صورت میگرفت. از بیست سال پیش که من شاهد بودهام همواره دو سه اثر از هنرمندان هندی در حراج عمای (آرت اسلامی) در ساتوبی و کریستی لندن حضور داشته که توسط دولت هند خریداری شده و سبب شده که به اعتبار این هنرمندان افزوده شود. بهطوریکه در حراج اخیر کریستی در دوبی، آثار نقاشان هندی با قیمتهای سرسامآوری فروخته شد.
چون این آثار متعلق به یک دوره از تاریخ هنر ایران است، بهتر است یکجا به نمایش گذارده شود.
نظر به اینکه جمعآوری تعدادی اثر همزمان دیگر مقدور نیست و درحالیکه اغلب شهرهای ایران فاقد موزه هستند، میتواند توجیهی برای تأسیس موزه باشد. با توجه به عملکرد موزههای بزرگ جهان که همواره در حال پربار کردن گنجینه خود هستند و آثار ارزشمند را جایگزین دیگر آثار میکنند، برای غنا بخشیدن به موزه هنرهای معاصر نیز میتواند این آثار در اختیار این موزه قرار بگیرد.
شک نیست با فروش این آثار توسط دولت، تابلوها پراکنده شده و امتیازهای یاد شده بالا، منجمله یکپارچه بودن آثار همزمان، به سرعت از هم گسیخته و در مجموعهای شخصی وارد و یا از کشور خارج خواهند شد.
از کارهای ثمربخش دیگر اینکه این مجموعه قبل از آنکه در یک موزه اختصاصی جایگزین شود، توسط اولیای هنر در شهرهای مختلف به نمایش درآید تا مردم سرزمین ما موفق به شناخت هنر نقاشی ایران در دهه چهل باشند.
یکی از اموری که به آن رسیدگی نشده ایجاد مراکز فرهنگی و هنری بخصوص ایجاد موزه در شهرهای مختلف است تا بازاری هم برای این هنر بهوجود آورد.
کاری که قرار بود آرت اکسپو تهران متولی آن باشد که به اضمحلال آن منتهی شد. البته در چند شهر ایران موزهای برای هنر نو تأسیس شده و حتی قرار بود سالیان پیش ساختمان شهرداری رشت به موزه هنر مدرن تبدیل شود.امید است وزارت ارشاد این برنامه را (احداث موزه در تمامی شهرها) در دستور کار خود قرار دهد و شروع آنرا با مجموعه یاد شده آغاز نماید.»