این نوشته میکوشد به این مسئله بپردازد که در فیلم «آتشبس» چه نکاتی مورد توجه تماشاگر قرار گرفته که فروش آن را در پایتخت از مرز یک میلیارد تومان هم فراتر برده است؟
رکوردشکنی «آتشبس» را میتوان با این عوامل توجیه کرد:
1 - حضور ستارهها: دو بازیگر اصلی فیلم به عنوان ستارههایی محبوب و پولساز جایگاهی تثبیت شده دارند. ضمن این که حضور توأمان گلزار و مهناز افشار در یک فیلم، سابقه ذهنی مثبتی در مخاطب ایجاد میکند. سابقهای که از سه سال پیش با فیلم پروفروش «کما» و با فراز و نشیبهایی در فیلمهای بعدی دیگر، این دو ادامه یافت.
2 - روایت سرراست: تماشاگر ایرانی این سالها نشان داده که حوصله رمزگشایی از داستانهای پیچیده و چند لایه را ندارد. این تماشاگر که بنا به شرایط اجتماعی، بدیهی است کم حوصله هم باشد، بیش از هر چیز به دنبال روایتهای سر راست است. نکتهای که در «آتشبس» لحاظ شده است.
3 - طنز موقعیت: «آتش بس» مناقشات یک زن و شوهر را در بستری طنزآمیز روایت میکند؛ طنزی که در لایههایی از مفاهیم روانشناسانه قرار گرفته و این مفاهیم روانشناسانه هم به صورتی همه فهم ارائه شده است. نکته اساسی این است که تماشاگر در بسیاری از دقایق فیلم به اتفاقات روی پرده میخندد. در این سالها این اتفاق برای هر فیلمی رخ داده به فروش بالایش منجر شده است.
4 - زن محور بودن: تهمینه میلانی در فیلمهایش عموماً به حمایت از کاراکترهای زن پرداخته است. این حمایت خیلی وقتها با نگاهی بدبینانه به مردها همراه بوده است. در «آتشبس» گرچه این دیدگاه به واسطه لحن طنزآمیز فیلم تلطیف شده اما کماکان به عنوان اثری از میلانی، کاری زن محور است. در شهرهای بزرگ فیلمهایی از این جنس به مذاق مخاطبان که بخش قابل توجهی از آنها را زنان تشکیل میدهند، خوش میآید.
5 - طبقه متوسط شهری: در این جا میشود به این نکته رسید که فیلم چون تصویری از طبقه متوسط شهری با تمام مظاهرش ارائه میدهد، مورد توجه شهروند کلانشهرها قرار میگیرد ولی در شهرستانهایی که بافت سنتیتری دارند، چندان توجهی را جلب نمیکند. در این شهرها کمدیهایی از جنس «زیر درخت هلو» که با مفاهیم سنتیتری سروکار دارند، مورد توجه تماشاگر قرار میگیرند.
6 - نقش کلیدی پخشکننده: اکران فیلمها در سینمای ایران مناسبات پیچیدهای دارند. مناسباتی که میتوان گفت تفاوت چندانی با دهههای چهل و پنجاه ندارد. به همین خاطر است که دفاتر تولید و پخش قدرتمند، امکان نمایش بهتری برای فیلمهایشان فراهم میآورند. پخش مناسب یک فیلم بیش از هر چیز نیازمند توانایی متقاعد کردن سینمادار است. در مورد «آتش بس» این کار با توجه به پیشینه پخشکننده، به بهترین شکل انجام گرفته شده است.
7 - روح زمانه: فیلمهایی که منعکسکننده روح زمانهاند و تم ملموس و باورپذیری دارند، شانس بیشتری برای موفقیت در گیشه مییابند. روح زمانه در «آتش بس» به این شکل متجلی شده است: فیلم از استقلال و هویت فردی و اجتماعی زن در دل جامعه معاصر سخن میگوید.
8 - فضای شیک: سینمای ایران در سالهای اخیر بیش از هر چیز به سمت فضاهای شیک و لوکس گرایش داشته است. این نمایش تجملات زندگی شهری بر پرده سینما، به خودی خود در جذب مخاطب مؤثر است و نمود آن را به خوبی میتوان در فیلم «آتش بس» هم مشاهده کرد. در این «آقا و خانم اسمیت» ایرانی، طراحی صحنه و لباس هم به نوعی در خدمت جلب توجه تماشاگر و در نهایت فتح گیشه بوده است.