بشار اسد، رئیسجمهور فعلی سوریه مدت کوتاهی پس از فوت پدرش حافظ اسد، در ۱۰ ژوئن سال ۲۰۰۰ جانشین او شد. حافظ اسد پس از مدتی خدمت در ارتش، در نیروی هوایی سوریه به درجه ژنرالی رسید و پس از به عهده گرفتن مقامهایی مانند وزارت دفاع و فرماندهی نیروی هوایی، نخستوزیری و دبیر کلی حزب بعث، از ماه مارس ۱۹۷۱ رئیسجمهور سوریه شد. او سیاست آشتیجویانهای را با اعراب دنبال میکرد و بهدنبال گسترش اتحاد دنیای اسلام و عرب در برابر دشمنان خارجی بود. در جنگ تشرین بین اعراب و اسرائیل دولت او توانست قسمتهایی از بلندیهای جولان را آزاد کند.بیشتر افسران عالیرتبه نظامی و امنیتی سوریه از همکیشان خانواده اسد، یعنی علویان هستند اما سنیها در کمیته مرکزی حزب بعث، حزب حاکم و تنها حزب قانونی کشور اکثریت دارند.
بشار اسد سومین فرزند حافظ اسد است که در تخصص چشم پزشکی در دمشق و لندن تحصیل کرده است. در سال ۱۹۹۴ نام او پس از آن برای جایگزینی پدرش مطرح شد که باسل برادر بزرگترش و فرزند ارشد حافظ اسد در یک سانحه رانندگی کشته شد. زمانی که بشار در لندن دوره تخصصی جراحی چشم را طی میکرد برادرش باسل فعالیت سیاسی گستردهای داشت. از ویژگیهای مهم باسل اسد علاقه شدید وی به جریانهای سیاسی شیعه بود بهطوری که پدرش پرونده محرمانه حزبالله لبنان را به او سپرده بود. این مسئله باعث شد که انگلیس، فرانسه و آمریکا که حساسیت فوقالعادهای نسبت به حزبالله وارتباط باسل اسد با رهبران این جنبش داشتند تمامی تحرکات او را تحت نظر بگیرند.
در 21 جولای 1994 باسل اسد همراه رامی مخلوف، پسر دایی خود و محافظ شخصیاش خالد الحسین برای سفر به آلمان عازم فرودگاه دمشق در حومه این شهر شد. دوکیلومتر مانده به فرودگاه دمشق کنترل اتومبیل از دست راننده خارج شده و تصادفی رقمخورد که به کشته شدن باسل منجر شد. همان زمان شایعه شده بود که عدهای ازافسران گارد ریاستجمهوری سوریه که فرماندهی آن بهعهده آصف شوکت، همسر بشری، تنها دختر حافظ اسد بود ترمز اتومبیل باسل را دستکاری کرده بودند؛ مسئلهای که در حد شایعه باقی ماند. شوکت که اکنون ژنرال است بهعنوان یکی از فرماندهان مهم امنیتی سوریه شناخته میشود. پست او در سال ۲۰۱۰ از فرمانده اطلاعات ارتش به معاون فرمانده ستاد نیروهای مسلح تغییر کرد. شایعاتی هم درباره اختلاف بین شوکت و ماهر اسد برادر کوچکتر بشار، وجود داشته است.
تا ساعتها پس از مرگ باسل مقامهای سوری جرأت دادن این خبر به حافظ اسد را نداشتند. پس از این حادثه بشار اسد در سال ۱۹۹۴ به ارتش پیوست و در سال ۱۹۹۹ به درجه سرهنگی رسید. در شش سالی که او برای بهدست گرفتن قدرت آماده میشد، با رهبران کشورهای عربی دیدار کرد و با افراد صاحب نفوذ در سیاست سوریه آشنا شد. حافظ اسد در ۱۰ژوئن ۲۰۰۰ هنگام مذاکره تلفنی با امیل لحود، رئیسجمهور لبنان بر اثر حمله قلبی در سن ۶۹ سالگی درگذشت. مدت کوتاهی بعد، بشار اسد ریاستجمهوری سوریه را برعهده گرفت. در سال ۲۰۰۷ هم او بار دیگر در یک همهپرسی، برای یک دوره هفتساله دیگر بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
ماهر اسد برادر کوچکتر بشار هم فرماندهی گارد رئیسجمهور و لشکر چهارم زرهی سوریه را برعهده دارد که در جریان ناآرامیهای این کشور شایعه غیرواقعی کشته شدن او به همراه آصف شوکت پخش شد.
در میان دوستان و دشمنان
سوریه با کشورهایی همسایه است که همگی از مهمترین، چالشیترین و پرخبرترین کشورهای جهان هستند.
لبنان
هیچ کشوری بیشتر از لبنان تحولات در سوریه را پیگیری نمیکند چون این کشور تحت بیشترین تأثیر از حوادث در سوریه قرار دارد. تأثیرگذاری دمشق در تحولات لبنان باعث شد تا پس از ترور رفیق حریری سوریه بهدستداشتن در این پرونده متهم شود. روابط نزدیک این کشور با حزبالله و جنبش امل باعث بسیاری از سنگاندازیها برای دولت سوریه شده است. جریان ۱۴مارس(به رهبری سعد حریری) به همینخاطر در تضاد با روابط نزدیک با سوریه قرار دارد و مقابله با نفوذ سوریه در لبنان از اصلیترین شعارهای این جریان است. این در حالی است که جریان ۸ مارس به رهبری حزبالله اتحاد با همسایه مهم خود، سوریه را بهویژه در مقابل رژیم صهیونیستی حیاتی میداند.
روابط سوریه و لبنان
ارزش مبادلات تجاری: بیش از 2/5میلیارد دلار (در سال۲۰۱۰)
نیروهای سوری ۲۹سال( از سال۱۹۷۶) در لبنان مستقر بودند.
در سال ۲۰۰۵ و بهدنبال ترور رفیق حریری نیروهای سوری از لبنان خارج شدند.
ترکیه
زمانی که ناآرامیها در سوریه شروع شد روابط آنکارا و دمشق در بهترین وضعیت ممکن بود. با گسترش ناآرامیها در سوریه اما بهصورت ناگهانی موضعگیری دولت ترکیه تغییر کرد و این کشور در کنار آمریکا و کشورهای غربی در مقابل دولت اسد قرار گرفت. پیش از این اتفاقها، دو کشور حتی تا آستانه امضای توافقنامه همکاری استراتژیک پیش رفته بودند. مقامهای ترکیه بهصورت صریح بارها خواستار تغییر رژیم در کشور همسایه خود شدهاند. سوریه راه ارتباطی ترکیه به بازار کشورهای عربی بهحساب میآید و به همینخاطر این کشور برای آنکارا بسیار مهم به شمار میرود.
روابط ترکیه و سوریه
ارزش مبادلات تجاری: 2/7میلیارد دلار (در سال ۲۰۱۰)
در دهه۱۹۹۰ بر سر اتهام حضور شورشیان کرد در خاک سوریه روابط دو طرف دچار تنش شد.
اختلاف بر سر استفاده از آب رودهای دجله و فرات میان دوطرف زیاد بوده است.
ترکیه با تغییر موضع نسبت به دولت بشار اسد از تحریمها علیه این کشور از سوی اتحادیه عرب حمایت کرد.
عراق
دولت عراق در جریان ناآرامیهای اخیر در کنار دولت سوریه بوده است هر چند تا دو سال پیش این دو کشور اختلافهایی بر سر بمبگذاریهای بغداد داشتند. برخی مقامهای عراقی حزب حاکم سوریه(بعث) را در آن زمان به حمایت از بعثیهای این کشور متهم کردند با وجود این اکنون دولت عراق حمایت خود را از دولت بشار اسد ادامه داده است. تغییر رژیم بشار اسد به هیچ عنوان مورد علاقه مقامهای عراق نیست چون این مسئله ممکن است به ناآرامیها در مناطق مرزی این کشور منجر شود.
روابط عراق و سوریه
ارزش مبادلات تجاری: 5/3میلیارد دلار(در سال ۲۰۱۰)
یک تا 1/4میلیون عراقی در سوریه ساکن هستند.
روابط دوطرف در سال ۲۰۰۹ با اتهامها درباره حمایت از بعثیهای عراق و بمبگذاریهای بغداد دچار تنش شد.
اردن
این کشور با سوریه در گذشته بخشی از شام بوده است و تحولات در سوریه تأثیر زیادی در دارد. صدها دانشجوی اردنی در دانشگاههای سوریه تحصیل میکنند و قبایل ساکن در مناطق مرزی دو کشور، روابط گستردهای با یکدیگر دارند. از لحاظ سیاسی اما برخی، دو کشور را مانند کارد و پنیر توصیف میکنند. اردن روابط بسیار نزدیکی با آمریکا و غرب دارد و در سال ۱۹۹۴ پس از مصر، دومین کشور عربی بود که با رژیم صهیونیستی توافقنامه صلح امضا کرد. در جریان ناآرامیهای سوریه گزارشهای مختلفی از قاچاق سلاح برای مخالفان این کشور از مرزهای اردن منتشر شد. ملک عبدالله، پادشاه اردن در ماه نوامبر بهعنوان نخستین رهبر یک کشور عربی اعلام کرد که بشار اسد باید از سمت خود کنارهگیری کند که به صراحت موضعگیری اردن را در راستای سیاست کشورهای غربی و آمریکا نشان داد.
روابط اردن و سوریه
ارزش مبادلات تجاری: 0/6میلیارد دلار
سوریه یک شاهراه برای انتقال کالا به اردن بهحساب میآید.
قبایل مختلف در مناطق مرزی دوکشور روابط تجاری دارند.
ملک عبدالله، پادشاه اردن نخستین رهبر یک کشور عربی بود که اعلام کرد بشار اسد باید از سمت خود کنارهگیری کند.
رژیم صهیونیستی
درگیریهای مختلفی میان سوریه و رژیم صهیونیستی از جمله سهجنگ وجود داشته است. رژیم صهیونیستی سالهاست که بلندیهای جولان را که متعلق به سوریه است اشغال کرده است.ترکیه دو سال پیش تلاش کرد تا نقش میانجیگر را میان دو طرف بازی کند که با شکست مواجه شد.روابط نزدیک سوریه با حماس و حزبالله باعث شده تا مقامهای اسرائیلی هر کاری برای سرنگونی بشار اسد انجام دهند. سوریه محور حرکت مقاومت در مقابل اسرائیل بهحساب میآید و به همینخاطر رژیم صهیونیستی سقوط دولت اسد را معادل ضربهای سخت به جریان مقاومت ارزیابی میکند.
روابط سوریه و رژیم صهیونیستی
دو طرف هیچ روابط تجاری یا سیاسی ای ندارند.
جنگهای دو طرف در سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ رخ داد.
اختلافها درباره اشغال منطقه جولان از سوی رژیم صهیونیستی همچنان ادامه دارد.
۴۹۵هزار آواره فلسطینی در سوریه ساکن هستند.
طرحی با شش ماده از سوی کوفی عنان
1 - توجه حکومت سوریه به درخواستها و نگرانیهای مردم.
2 - توقف خشونتهای مسلحانه به هر شکل و توسط همه طرفها، با نظارت سازمان ملل و برای حفاظت از غیرنظامیان.
3 - همه طرفها باید ارائه کمکهای انساندوستانه به مناطق درگیری را تضمین کرده و دو ساعت در روز برای این منظور درگیریها را متوقف کنند.
4 - دولت باید روند و تعداد آزادی دستگیرشدگان را سرعت ببخشد و بالا ببرد.
5 - دولت باید آزادی رفتوآمد خبرنگاران در کشور را تضمین کند.
6 - دولت باید به آزادی اجتماعات و تظاهرات مسالمتآمیز احترام بگذارد.
مخالفان چه می خواهند؟ دولت چه کرده است؟
درخواستهای مخالفان
کنارهگیری بشار اسد
پایان حکومت در وضعیت فوقالعاده بعد از 48سال
پایان فوری کشتارها و شکنجههای بدون حکم قضایی
آزادی زندانیان سیاسی و معترضان دستگیرشده
گذار به دمکراسی و جامعه آزاد و پلورالیستی
کارهایی که دولت انجام داده
اسد تأکید کرده که قصد کنارهگیری ندارد.
دولت اسد قانون وضعیت اضطراری را در 21 آوریل سال2011 لغو کرد.
دولت ادعای مخالفان در این زمینه را قبول ندارد.
تاکنون 3بار برای زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان اعتراضهای اخیر عفو عمومی اعلام شده است.
در فوریه، قانون اساسی جدید که شامل آزادی احزاب سیاسی است به همهپرسی گذاشته و تصویب شد.
همه مخالفان اسد
عقبه حمام ( خبرنگار سوری)-ترجمه: عبدالله آلبوغبیش:اصطلاح اپوزیسیون سوریه اصطلاحی است که کمکم و پس از درگرفتن بحران در سوریه، شروع به ظهور و نمود کرده است و در پی آغاز این بحران، رسانهها بدان پرداختند.در اینجا قصد پرداختن به تاریخ این اپوزیسیون، میزان محبوبیت یا مشروعیت آن، شکاف یا یکپارچگی، قوت یا ضعف، استقلال یا دنبالهروی از آن را نداریم و صرفا به ساختار این اپوزیسیون خواهیم پرداخت.مخالفان سوریه را باید به سه بخش مخالفان داخلی، مخالفان خارجنشین و گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه تقسیم کرد.
مخالفان خارجی
در همان ابتدای سخن از اپوزیسیون خارج، نخستین گروهی که به ذهن متبادر میشود، شورای ملی سوریه است که خود را چتری معرفی میکند که بیشترین شمار از گروههای مخالف را در برمیگیرد. این شورا پس از تلاشهای انجام گرفته برای یکپارچهسازی اپوزیسیون و بهویژه اپوزیسیون خارج، بهمنظور گرفتن مشروعیت از برخی طرفها و کشورها و به رسمیت شناختن آن با هدف اعمال فشار بر نظام حاکم در سوریه در دوم اکتبر 2011 در شهر استانبول ترکیه تشکیل و برهان غلیون بهعنوان رهبر آن معرفی شد.این شورا آنگونه که رهبرانش میگویند از اعضایی شکل گرفته که دربرگیرنده گروههای جنبش انقلابی، گروه مستقلهای لیبرال، اعلامیه دمشق، سازمان آشوری، اخوان المسلمین و متحدانشان، بهار دمشق، گروه ملی کرد، گروه ملی و شخصیتهایی دیگر است. سیاست این شورا ، مخالفت کامل با گفتوگو با حکومت، برانداختن نظام و دعوت به مسلح کردن مخالفان داخل و دعوت به دخالت بینالمللی بهمنظور حمایت از غیرنظامیان اعلام شده است.این شورا مورد حمایت آمریکا، فرانسه، ترکیه، قطر، عربستان و لیبی است. لیبی تنها کشوری است که این شورا را بهعنوان تنها نماینده مشروع مردم سوریه معرفی کرده است.
مخالفان داخلی
این گروه زیر چتر سازمان هماهنگی ملی برای گروههای تغییر دمکراتیک قرار میگیرد و متشکل از احزاب ملی گرا، عرب، کرد، سوسیالیست، مارکسیست و شخصیتهای مستقل از داخل و خارج بوده و ریاست آن به دست حسن عبدالعظیم است و در کنار شورای ملی سوریه، از مهمترین گروهها معرفی شده است. این گروه هم اواخر سال گذشته میلادی در دمشق اعلام موجودیت کرد.استراتژی این سازمان با شورای ملی متفاوت بوده و شدیدا با دخالت خارجی و اقدام نظامی مخالف است؛ طرفدار گفتوگو است و بر مسالمتآمیز بودن اعتراضات تأکید میکند. هدف آن هم آنگونه که اعلام کردهاند ایجاد نظامی دمکراتیک و تقویت وحدت ملی است و برانداختن دولت سوریه را مقدمه آشوب و نابسامانی کشور میداند. این گروه از 11حزب، گروه و جنبش شکل گرفته است.علاوه بر این دو گروه، کمیتههای محلی هماهنگی هم وجود دارند که نماینده برگزاری اعتراضات در شهرها و روستاها هستند. این کمیتهها نیروی اساسی در میدان بوده و در چارچوب آنها جوانانی فعال هستند که هیچ سابقه مبارزاتی ندارند و با وجود نادیده گرفتنشان در شورای ملی سوریه، خود را زیرمجموعه این شورا میدانند.
ارتش آزاد سوریه
ارتش آزاد سوریه اصلیترین گروه مخالف مسلح در سوریه است. این گروه در ماه آگوست سال گذشته میلادی شکل گرفته و دربرگیرنده افرادی است که از ارتش سوریه جدا شدهاند. ریاض الاسعد رهبری آن را به دست دارد. وی سرهنگ سابق در نیروی هوایی سوریه است. این گروه میگوید که در اغلب استانها وابستگانی دارد اما برخی از گروهها که ارتباطی با این گروه ندارند، سعی میکنند تحت نام این گروه فعالیت کنند.این گروه هنگام شکلگیری هدف خود را تحقق آزادی و کرامت و برانداختن نظام و حمایت از انقلاب و داراییهای کشور و رویارویی با ارتش سوریه اعلام کرد اما در عین حال تأکید میکند که قادر به رویارویی با ارتش سوریه نیست. مقر این گروه در مرزهای سوریه و ترکیه است. پیش از کشتار الحوله، رهبر آن از ترکیه رانده شد و به منطقه طرابلس در شمال لبنان پناه برد. افراد مسلح در این گروه در استانهای مختلف از جمله ادلب، حمص، حما و در برخی از حومههای دمشق اقدامات مسلحانه انجام میدهند و بهرغم ادعای خود در حمایت از شهروندان، علاوه بر هدف قرار دادن مقرهای نظامی، غیرنظامیان را هم هدف حمله قرار میدهند و اقدام به ترور و آدم ربایی میکنند.
مهم ترین چهره های مخالفان
بـرهـان غـلـیون: استـاد جامعه شناسی سیاسی. وی از بدو شکلگیری شورای ملی سوریه ریاست آن را به دست گرفت. او اخیرا در پی انتقاد از ابقای مکرر وی در این سمت، مجبور به کناره گیری شد.
هیثم المالح: وکیل و از سال 1989 در سازمان عفو بینالملل فعال است و در پایهگذاری جمعیت حقوق بشر سوریه سهیم بود.وی از پایه گذاران شورای ملی سوریه بود اما به علت اختلاف با رهبران آن، از شورا جدا شد.
هیثم مناع: روشنفکر سوری و سخنگوی کمیته عربی حقوق بشر. در سال 1978 بهصورت مخفیانه کشور را ترک کرد و کمیته عربی حقوق بشر را به همراه منصف المروزقی رئیسجمهور کنونی تونس تاسیس کرد.
ریاض الترک: زندانی سابق که پیش از این سمت دبیرکل حزب کمونیست سوریه را به دست داشت و پدر معنوی جنبش مخالفان سوریه از دهه80 میلادی به شمار میرود. وی عضو شورای ملی مخالفان سوریه است.
میشل کیلو: رئیس مرکز آزادیها برای دفاع از آزادی بیان در سوریه. در کمیتههای احیای جامعه مدنی فعال است. وی در دهه70 به فرانسه رفت اما در اواخر دهه80 قرن گذشته میلادی به سوریه بازگشت.
ریاض الاسعد: سرهنگ سابق در ارتش سوریه و پایهگذار گروه مسلح ارتش آزاد سوریه. وی ابتدا به ترکیه گریخت اما در پی فروکش کردن ناآرامیها و دیدارهای عنان با رهبران ترکیه، از این کشور رانده شد.
جورج صبرا: عضو حزب کمونیست سوریه. 8 سال در زندان بوده است. عضو دبیرخانه موقت اعلامیه دمشق و عضو کادر رهبری مرکزی تجمع ملی دمکراتیک است. پس از بحران به فرانسه رفت و به شورای ملی پیوست.
یاسین الحاج صالح: نویسنده مخالف که عضو حزب کمونیست سوریه بوده است. وی با عضویت در اپوزیسیون بهعنوان یک فرد سیاسی، مخالفت کرده و در کمیتههای مردمی هماهنگی، فعال است.
قدری جمیل: دکتری اقتصاد از دانشگاه مسکو، عضو پارلمان سوریه و کادر رهبری کمیته مردمی آزادی و تغییر. وی مخالف دخالت خارجی است. وی هماکنون سردبیر روزنامه کمونیستی قاسیون هم هست.
اسکادهای سوریه
سیدمحمدرضا موسوی: ائتلاف بینالمللی که با حضور غرب و متحدان عربش علیه سوریه شکل گرفته با وجود فشارها و حملات لفظی و تحریمهای فلجکننده بسیار، هنوز تصمیمیدرباره مداخله نظامیدر سوریه نگرفته است. در کنار همه ملاحظات منطقهای و داخلی و قومیکه مانع از این مداخله نظامیشده، یکی از موضوعات اصلی که غرب را در این حمله مردد میکند، توان نظامیو بهویژه موشکی دمشق است.بسیاری از کارشناسان مسائل خاورمیانه براین باورند که درصورت تهاجم بینالمللی به سوریه این کشور قطعا از تواناییهای موشکی خود بهره کافی و وافی را خواهد برد و در این میان بیشترین توجه به موشکهای اسکاد سوریه معطوف شده است.اسکاد در اصل یک موشک روسی است که روسها طی سالهای جنگ سرد آن را طراحی و عملیاتی کردند و بعد از مدتی آن را دراختیار برخی از کشورهای دوست و متحد خود قرار دادند و در این میان تعداد قابل ملاحظهای از آن به دولت سوریه واگذار شد. موشکهای اسکادی که روسها دراختیار سوریه قرار دادند عمدتا از نوع اسکاد- بی بودند که با سوخت مایع و بهصورت تکمرحلهای کار میکردند و قادر بودند از سکوهای ثابت و متحرک به سوی اهداف مورد نظرشان شلیک شوند.امروزه موشکهای اسکاد- بی دیگر اهمیت دهههای گذشته را ندارند ولی با تمام اینها این موشکها همچنان یک فناوری راهبردی محسوب میشوند. با وجود این سوریه به مقادیر قابل ملاحظهای از گونههای پیشرفته و تقویتشده آن یعنی موشکهای اسکاد- سی و اسکاد- دی نیز دست یافتهاست.
موشکهای اسکاد- بی قادر بودند نقاطی را در فواصل 300 کیلومتری هدف قرار دهند و این در حالی است که اسکاد- سی میتواند تا شعاع 500 کیلومتری اهداف خود را نابود کند و کلاهکهای تخریبی، شیمیایی و میکروبی را تا وزن 700کیلوگرم حمل کند.اولین اسکادهای سی در سال1991 میلادی به دست سوریها افتاد که ظاهرا به تعداد 150 فروند از کرهشمالی خریداری شده بود. بعد از آن مورد، همکاریهای فنی گستردهای میان دمشق و پیونگیانگ صورت گرفت تا ارتش سوریه به مدلهای پیشرفتهتری از موشکهای اسکاد مجهز شود. سوریه به غیراز کرهشمالی تماسهایی را با چینیها بدینمنظور برقرار کرد و تکنیسینهای چینی نیز در توسعه فناوریهای موشکی سوریه به میزان مهمی سهیم شدند.سال2000 میلادی در تقویم تحولات نظامیسوریه سال مهمیمحسوب میشود چرا که مهندسین نظامیاین کشور موفق شدند یک فروند موشک اسکاد- دی را با موفقیت آزمایش کنند؛ موشکی با قدرت برد 700 کیلومتر که توان موشکی سوریه را به طرز چشمگیری افزایش داد. چند سال بعد در سال2005 وزارت دفاع سوریه سه فروند از انواع موشکهای اسکاد را از پایگاه مناخ واقع در شمال شهر حلب شلیک کرد که این موشکها نزدیک مرز اردن با موفقیت به اهداف مورد نظرشان اصابت کردند.منابع اسرائیلی در سال2000 میلادی اعلام کردند که تعداد موشکهای اسکاد سوریه در زرادخانههای این کشور به 400 فروند بالغ میشود و چندی قبل نیز بنا به برآوردهای یکی از رسانههای صهیونیستی این آمار و ارقام به 1200 فروند افزایش یافته است.