سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۸
۰ نفر

یکی از دلمشغولی‌های کنونی سیاستمداران آمریکایی این است برای حل بحران سوریه مداخله نظامی داشته باشند یا نه؟

نشست - سوریه

شاید در نگاه اول مداخله نظامی به بهانه اهداف بشردوستانه بسیار فکر خوبی به‌نظر برسد و مخالفانی که به درستی تجهیز شده‌اند بتوانند راه خود را به سوی دمشق باز کنند. سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی‌ می‌گویند، شاید هم سوریه را بمباران کرد و بدون مداخله نیروهای زمینی به هدف‌های آمریکا دست یافت بدون اینکه جان سربازان آمریکایی به خطر بیفتد.

اما حقیقت این است که مداخله مستقیم نظامی یا کمک‌های پنهانی به مخالفان، نیازمند راهبردی دقیق و منسجم است که ایالات متحده این روزها از نداشتن آن رنج می‌برد. آنها پیش‌بینی می‌کردند مصر بدون مبارک و لیبی بدون قذافی در مسیر اهدافشان گام بردارند و از گذشته بهتر شوند اما آنچه اکنون شاهدش هستند ظهور جمهوری‌های اسلامی است که میانه خوبی با آمریکا ندارند و از برنامه‌های ضدآمریکایی سخن می‌گویند. از این‌رو به‌نظر نمی‌رسد آمریکایی‌ها بخواهند تجربه مصر و لیبی در سوریه تکرار شود و از اهداف و منافعشان فاصله بگیرند.

از طرفی 3 مداخله نظامی اخیر آنها در خاورمیانه درس مهمی به آمریکاییان آموخته؛ آنهایی که نظامیان آمریکایی با وعده صلح و دمکراسی به کشورشان حمله کرده‌اند روی خوش به اشغالگران نشان نداده‌اند و به اهداف ذکرشده آنها اعتقادی ندارند. در افغانستان پس از یک دهه سرمایه‌گذاری خونین و صرف هزینه‌های هنگفت، چاره‌ای جز عقب‌نشینی برای نظامیان آمریکا و ناتو باقی نماند. در واقع نظامیان آمریکایی که مراحل خروج از خاک افغانستان را می‌گذرانند، بدون دستاوردی مشخص باید به اشغال پایان دهند. این در حالی است که هیچ تضمینی وجود ندارد پس از خروج آنها، طالبان دوباره قدرت را به دست نگیرند. انفجارهای پی‌درپی در اردوگاه نظامیان آمریکایی و اعتراض‌های مردمی به حضور بیگانگان در افغانستان همگی نشان از ناموفق بودن مداخله نظامی آمریکا در این کشور دارد.

در عراق نیز اوضاع بهتر نبوده است. آمریکا موفق شد صدام حسین را از پا درآورد و با نگه‌داشتن هزاران سرباز خود در عراق مدت‌ها به حضورش در این کشور ادامه دهد تا به ظاهر بر شورش و ناامنی غلبه کند و صلح و دمکراسی را به آنها بیاموزد اما نتیجه کار نارضایتی مردم عراق و مردم آمریکا بود. هنوز هم مردم آمریکا معتقدند این حمله بی‌فایده بود و ارزش این همه کشتار و صرف هزینه‌های سنگین را نداشته است.

در لیبی، همه‌‌چیز به سود سازمان ملل پیش رفت و با اینکه دولتمردان آمریکا روی تصویب قطعنامه ضد‌قذافی بسیار مانور دادند و به‌خود می‌بالند که در این تصمیم‌گیری نقش داشته‌اند، بعید است که بتوانند در مورد سوریه نیز چنین چیزی بگویند. اهالی کنگره دیگر مایل نیستند در مسیری قرار بگیرند که همه‌‌چیز به نفع سازمان ملل تمام شود. زیرا آنها پی‌برده‌اند اگر کشورشان بخواهد بدون مداخله مستقیم از راه اعزام نیروهای زمینی وارد میدان شود، نمی‌تواند روی آنچه پیش خواهد آمد تأثیری بگذارد و اثرگذاری‌اش را از دست خواهد داد.

از زمان اشغال افغانستان و عراق، دولت آمریکا بیش از 9‌تریلیون دلار قرض کرده که به کسری بودجه یک تریلیون دلاری منجر شده است. آنها دیگر برای جنگ‌هایشان بهایی نمی‌پردازند اما در عوض از چینی‌ها و سایر کشورهایی که راه‌های درآمدزایی و سود بردن از شرایط بحرانی را می‌دانند، پول قرض می‌گیرند.پس از مداخله‌های بسیار، آمریکایی‌ها دیگر باید آموخته باشند که اصلاح گران عرب به‌ویژه آنها که در غرب تحصیل کرده‌اند آنها را به خاطر حمایت از دیکتاتورها نفرین می‌کنند و پس از برکناری دیکتاتور‌ها هیچ تمایلی به دخالت بیگانگان در امور داخلی خود ندارند البته با وجود همه اینها دولت آمریکا خود را از صحنه کنار نخواهد کشید و در مواردی نظیر سوریه ساکت نخواهد ماند اما بعید به‌نظر می‌رسد در اندیشه مداخله مستقیم نظامی باشد و بخواهد تجربه‌های ناموفق قبلی خود را تکرار کند.اگر مداخله نظامی در سوریه برای دفاع از حقوق بشر و کمک‌های بشردوستانه است، در دیگر نقاط دنیا نیز کشورهایی هستند که شرایط دشوارتری دارند. استبداد در قاره آفریقا نیز قربانیان دیگری می‌گیرد و بشردوستان آمریکایی می‌توانند به آنجا لشکرکشی کنند.

نشنال ریویو

کد خبر 173860

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز