این نتیجه ارزیابی جدیدی است که در گزارشی با عنوان یک دهه جنگ توسط ستاد مشترک ارتش آمریکا منتشر شده است. به نوشته سایت اینساید دیفنس، در این گزارش تصریح شده است که در خلال 10سال گذشته، پنتاگون در دو جنگ عراق و افغانستان نتوانست محیط عملیاتی را به خوبی درک کند، تجارب دردناکی آموخت مبنیبر اینکه روشهای متعارف نظامی ناکارآمد است و از نیاز به تأثیرگذاری بر افکار و برداشتهای مردم برای تحقق اهداف غافل شد.
عنوان کامل این گزارش «یکدهه جنگ: درسهای ماندگار از دهه عملیاتی گذشته» است. نویسندگان این گزارش بهوجود اشتباهها و چالشهای متعدد در نیمه اول دهه گذشته اذعان میکنند و مدعی شدهاند در نیمه دوم سازگاری موفقیتآمیزی برای غلبه کردن بر این چالشها صورت گرفتهاست.
گزارش یادشده 11درس عمده را در ارتباط با فهمیدن محیط عملیاتی، پرداختن به تهدیدهای متعارف و غیرمتعارف، جذب و تأثیرگذاری بر افکار عمومی، مدیریت دوران گذار در عملیات نظامی، سازگاری، ادغام کردن نیروهای عادی و نخبه، همکاری با دیگر سازمانها، عملیات نیروهای ائتلافی، مشارکت با کشورهای میزبان و گروههای وابسته و تهدیدهای فوقالعاده به دست میدهد.
این گزارش نشان میدهد از نظر آمریکا، تجربه دو جنگ عراق و افغانستان در یک دهه گذشته، تجربه ناکارآمدی بوده است. به همین دلیل اکنون با تهیه گزارشی، نواقصی که به این ناکامی منجر شده مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش درحالی منتشر میشود که هفته گذشته گزارش آماری دیگری نشان داد، تلفات خودکشی در میان نظامیان آمریکایی از تلفات در جنگ بیشتر بودهاست. این آمار که توسط منابع نظامی آمریکا منتشر شده نشان میدهد، در سالهای اخیر نظامیان آمریکایی هر روز یک خودکشی داشتهاند.
اولین درسی که پنتاگون از یک دهه جنگ خود در خاورمیانه گرفته این است که دنیا را باید همانگونه دید که وجود دارد. پنتاگون بارها نتوانست محیطی را که در آن ارتش عملیات انجام میداد، درک کند. در عملیات عراق، افغانستان و نقاط دیگر، تشخیص ندادن و تعریف نکردن دقیق محیط عملیاتی سبب شد که بین نیروها، ظرفیتها، مأموریتها و اهداف ناسازگاری وجود داشته باشد. وقایعی مانند بیاحترامی به قرآن در افغانستان ازجمله نشانههای این عدمدرک محیط است.
دومین درسی که فرماندهان ارتش آمریکا از یک دهه جنگ آموختند، این بود که رویکردهای جنگ متعارف اغلب جز در نبردهای بزرگ ناکارآمد است. برخلاف جنگ متعارف، موفقیت در بسیاری از عملیاتها در دهه گذشته مبتنی بر ظرفیتسازی و حفظ کردن دستاوردهایی است که حین عملیاتها به دست آمده است. ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا تأکید کرده است ظرفیتهای مربوط به جنگ سایبری و هواپیماهای بدون خلبان بهطور فزایندهای در آینده اهمیت خواهد داشت. نبرد برای جلب افکارعمومی سومین درسی است که فرماندهان ارتش آمریکا از آن میگویند.
بنابراین گزارش اهمیت اطلاعات و جنگیدن برای تسلط بر روایت غالب بهمنظور تحقق اهداف در تمام سطوح دستکم گرفته شده است. در این گزارش آمده است که عدمهمراهی افکارعمومی با دو جنگ اخیر، بزرگترین مانع موفقیت آمریکا بوده است.
ناتوانی در پشت سر گذاشتن دورههای گذار و انتقال قدرت بهدلیل عدم برنامهریزی بایسته و تأمین منابع، از دیگر مشکلات ارتش آمریکا در یک دهه جنگ بودهاست.
ناهمخوانی سیاستها، آموزش و تجهیزات ارسالی پنتاگون برای نیروهای نظامی درگیر در عراق و افغانستان بهخصوص در خلال نیمه اول دهه گذشته بود که باعث هزینههای گزافی برای آمریکا شد. نیاز به تداوم روند نزدیک شدن نیروهای منظم عادی و نیروهای نخبه، درس دیگر ارتش آمریکاست.