سردار اسکندر مومنی یا دکتر اسکندر مومنی، که پیش از سمت کنونی، رئیس مرکز فوریتهای پلیسی 110 بوده است، وقتی درباره کار بیزمان رئیس پلیس ترافیک ایران و خانوادهاش مورد پرسش قرار میگیرد، لبخند میزند و میگوید: «روزهای تعطیل کار ما بیشتر میشود... خانواده تحمل میکنند».او که جوانیاش را در لشکر25 کربلا جنگیده و در جبهههای گوناگون فرمانده گردان بوده، بیش از هر کلمه دیگری بر «قانون» تاکید میکند؛ قانونی که هم برای مردم وضع شده و هم برای دستگاههای اجرایی و کسی از اجرای قانون، مستثنی نیست.
- سردار! قانون تازه راهنمایی و رانندگی برای مردم و از سوی دیگر برای دستگاههایی که در رابطه با ترافیک وظایفی دارند، به اندازه کافی الزامآور هست؟
قانون راهنمایی و رانندگی بعد از چهار دهه تغییر کرده است؛ یعنی از سال 1350 که قانون راهنمایی و رانندگی نوشته شد، تا سال90 این قانون تغییر چندانی نکرد تا اینکه قانون جدید در سال1390 تصویب شد.قانون قدیمی جریمهمحور، پولمحور و رانندهمحور بود اما در قانون جدید راهنمایی و رانندگی همه مولفههای دخیل در امر ترافیک دیده شد؛ مانند عامل راه، عامل خودرو، عامل انسان و سیستم امداد و نجات.درباره عامل انسان و به ویژه مردم، بازدارندگی قانون خیلی بهتر شده و تغییرات اساسی کرده است. بازدارندگی هم تنها جریمه کردن نیست. یکی جریمه است، دیگری توبیخ و دیگری نمره منفی است که منجر میشود به محرومیت موقت یا دائم از رانندگی و ابطال گواهینامه.
درباره عوامل دیگر دخیل در ترافیک پیشبینیهای لازم در این قانون شده است. اما ضمانتهای اجرایی آن درباره ملزم کردن سایر دستگاهها، مثل ضمانتهای اجرایی که برای مردم دیده شده نیست درحالی که باید بازدارندگی برای سایر متغیرها هم مانند عامل انسانی قوی باشد.
- اینکه برخی از نهادهای مجری همین نبود ضمانت اجرایی را حاشیه امن خود میدانند، نشانه آسانگیری پلیس نیست؟
پلیس راهور کاملا مصمم است. گذشت آن زمانی که قانون تصویب میشد و اجرا نمیشد. این شعار ماست و هیچ تفاوتی هم برای پلیس ندارد که آن کسی که تخلف میکند، راننده است یا خودروساز یا هر عامل دیگری. اما پلیس این کار را بر اساس اختیار قانونیاش انجام میدهد. از افتخارات پلیس راهور این است که سر ساعت که موعد استانداردسازی یک خودرو تمام میشود، شمارهگذاری هم قطع میشود. آنها همچون از قاطعیت پلیس راهور خبر دارند، تلاش میکنند که قانون را تغییر دهند.این تلاش از آنجا ناشی میشود که هیچ کوتاهی یا سازشی از طرف پلیس راهور نمیبینند.
- و نهایتا هم میتوانند قانون را تغییر دهند. اشکال کجاست که این اتفاق میافتد؟
ببینید دو عامل باعث رشد کیفیت و ایمنی میشود؛ رقابت و نظارت. وقتی رقابت محدود است، باید نظارت افزایش پیدا کند.دستگاه نظارتی نمیتواند بخشی از همان دستگاه اجرایی باشد. این از نظر ساختاری غلط است.در دنیا وقتی یک ایراد در یک خودرو پیش میآید، چند میلیون خودرو را فراخوان میکنند و پس میگیرند؛ نه اینکه اخلاقمحور یا دینمحورند بلکه دقیقا به این خاطر که سودمحورند این کار را میکنند؛ چون رقیب دارند و بازارشان را از دست میدهند.این درست نیست که یک وزارتخانه خودش خودرو وارد کند، خودش تولید کند، خودش صادر کند و خودش استاندارد وضع کند.
- سردار، مردم اجرای بسیاری از قوانین را صرفا در سختگیریهای موضعی و مقطعی پلیس راهور میبینند و این باعث میشود که تمام قوانین را بهطور دائم تمرین نکنند. این بیتمرینی با خود بیمبالاتی آورده و رفتهرفته به فرهنگ تبدیل شده است. چطور میشود اجرای همه بندهای قانون راهنمایی و رانندگی را همیشگی کرد؟
یک راه رسانهها و آموزش همگانی است بهطوری که مردم بدانند قوانین راهنمایی و رانندگی به نفع خودشان است. اما راه دومی هم هست که نباید کارآمدی آن را نادیده گرفت؛ ببینید، در ایران سالانه بیش از یکمیلیون و 600خودرو شمارهگذاری میشود؛ خیلی رقم بالایی است. امکان ندارد به صورت دستی بتوان قانون را اعمال کرد.اولویت ما این است که بسترها و زیرساختهای لازم فراهم شود تا نظارت الکترونیک فراگیر شود. باید این اتفاق بیفتد که مردم در خیابان به ندرت پلیس را ببینند اما پلیس آنها را همه جا ببیند؛ برای مثال در جادهای که پیش از این دوربین نداشتیم، در سه سال گذشته در چندین مرحله نمونه گرفتم. روزهای اول نصب دوربینها حدود 10درصد خودروهای عبوری تخلف داشتند. شش ماه بعد این عدد رسید به حدود 5درصد، دوسال بعد به 0/4 درصد. نصب دوربین در جادهها رفتار مردم را هم تغییر داده. ما چه تعداد پلیس در مسیر تهران- مشهد بگذاریم که شبانهروزی این کار را انجام دهند؟
- علاوه بر زیرساخت و سیستمهای الکترونیک که واقعا یک ضرورت است، آیا این قاطعیت در مأموران راهنمایی و رانندگی وجود دارد که اجرا نشدن قانون برای آنها عمل زشتی باشد؟
من نمیگویم همه اینطور هستند. مأمور ما هم روبات نیست، احساسات دارد و گاهی تحتتأثیر چانهزنیها قرار میگیرد.اما بگذارید مثالی درباره نوروز بزنم. نوروز معیار مناسبی است برای اینکه رفتار ترافیکی مردم را بسنجیم.نوروز امسال نسبت به سال گذشته، 16درصد از تلفات رانندگی کم شد. سال گذشته هم 14درصد از کشتهها کم شده بود. امسال بیش از 20درصد تصادفها کم شده و 20هزار نفر کمتر کشته و مجروح شدهاند؛ این نشان میدهد که رفتار ترافیکی مردم در حال بهتر شدن است.
- این تغییر چگونه اتفاق افتاده؟ با قاطعیت پلیس و اعمال دقیق قانون.
همانطور که ما مردم را ملزم به آگاهی میکنیم خودمان را هم ملزم میدانیم و به لطف خدا رو به رشد هستیم.طی سه سال گذشته برای پرسنل خودمان دورههای آموزشی گذاشتیم. تمامی پرسنلمان را از سراسر کشور بدون استثنا به تهران آوردیم و در دورهای یک هفتهای به آنها آموزش دادیم که چگونه باید هم قاطع باشند و هم برخورد درست با مردم داشته باشند. بعد از آن هم دورههای آموزش استانی برگزار شد.
- آیا مردم در تابستان91 هم نشانههای این قاطعیت را خواهند دید؟
تابستان امسال، ما هشت تخلف حادثهساز را در اولویت قرار میدهیم. این به آن معنا نیست که بقیه تخلفات را کنترل نمیکنیم. این هشت تخلف به این دلیل که عامل بیش از 80درصد از تخلفات هستند، در اولویت ترددهای تابستانیاند. کسانی که این هشت تخلف را مرتکب شوند، مطمئن باشند که هم توقیف میشوند و هم نمره منفی میگیرند. تا امروز گواهینامه بیش از هزار نفر ضبط شده و تابستان امسال نمیتوانند رانندگی کنند. بیش از چهار هزار نفر هم در آستانه ضبط گواهینامه هستند. پس رانندگان باید بیشتر رعایت کنند.
- این هشت تخلف حادثهساز کدام تخلفها هستند؟
نبستن کمربند ایمنی، سرعت غیرمجاز، سبقت غیرمجاز و تجاوز به چپ و حرکات مارپیچ، توقف دوبله، تجاوز به گذرگاه عابر پیاده، عدم استفاده از کمربند برای خودروها و کلاه ایمنی برای موتورسیکلتها، حرکت با دنده عقب در بزرگراهها و صحبت با تلفن همراه. ما این هشت تخلف را به هر وسیلهای رصد کنیم- از حضور فیزیکی مأموران راهور، گزارش بازرسان نامحسوس، گزارشهای مردمی و دوربینهایی که در سطح کشور داریم- هم توقیف میشوند و هم نمره منفی میگیرند.