این درحالی است که آمریکا تاکنون 17کشور را از اعمال این تحریمها معاف کرده و بسیاری از کشورها ازجمله چین، هند و ژاپن اعلام کردهاند این تحریمها را علیه ایران اعمال نخواهند کرد. ایران نیز پیشتر فروش نفت خود را به چند کشور اروپایی ازجمله انگلیس، فرانسه، بلژیک، هلند، یونان،اسپانیا و آلمان، متوقف ساخته بود. درخصوص این تحریمها و آثار آن با حسن بهشتیپور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاست خارجی گفتوگو کردهایم.
- آثار تحریمهای نفتی که از 11تیرماه آغاز خواهد شد چیست؟
این تحریمهای نفتی که از چند روز دیگر آغاز میشود، مقدمات آن از مدتها پیش یعنی از بهمنماه سال 90آغاز شده بود و حتی برخی از مفاد آن به مرحله اجرا درآمده است. این تحریمها چند ویژگی دارد. اولا این تحریمها یک عمل غیرقانونی و فرا قطعنامهای است.
در واقع آمریکا و همپیمانان غربی آن چون نتوانسته بودند این تحریمها را در قطعنامههای سازمان ملل بگنجانند، مجموعهای از تحریمها را درخصوص فروش نفت و گاز ایران درنظر گرفتند تا فشار مضاعفی بر دولت و مردم ایران وارد کنند. از سوی دیگر محدودیتهایی برای بانک مرکزی درنظر گرفتند تا ایران نتواند پول نفتی که میفروشد را دریافت کند.
این ماجرا البته تأثیراتی هم بر اقتصاد ایران خواهد داشت که بخشی از این تأثیرات جنبه روانی دارد که امیدوارم مردم متوجه اهداف خبیثانه پشت این تحریمها باشند و با یک عزم و اراده و همیاری جدی آثار روانی این تحریمها را کاهش دهند. با این حال این تحریمها قطعا دارای آثار واقعی هم خواهد بود که نمیتوان منکر آن شد. اما این بدان معنی نیست که نمیشود در مقابل این تحریمها کاری کرد و دست ما در این موضوع بسته است. ما باید تلاش کنیم تا این تهدیدها را به فرصت ملی تبدیل کنیم و این با وجود یک اراده ملی قوی، شدنی است.
- تبدیل این تهدیدها به فرصت از چه طریقی ممکن است؟
یک راه آن خنثیسازی بعد روانی این تحریمهاست که باید از طریق رسانهها پیگیری شود. رسانهها باید از پرداختن به موضوعاتی که به نوعی آب در آسیاب دشمن ریختن است خودداری نکنند و در میدان دشمن بازی کنند و از سوی دیگر باید واقعیتها را هم به مردم گفت. بیان اینکه تحریمها هیچ تأثیری ندارد و مهم نیست نهتنها کمکی نمیکند بلکه آثار منفی زیادی هم به همراه دارد. در بعد آثار واقعی تحریمها نیز باید هماهنگی کاملی میان همه بخشهای اقتصادی کشور بهوجود بیاید و اینطور نباشد که هر بخشی ساز خودش را بزند.
نهادهای اقتصادی ما باید در یک راهبرد اساسی و هماهنگ عرصه تحریمها را مانند یک جهاد ببینند و با شناسایی همه ظرفیتهای موجود و راههای کماثرنمودن تحریمها، اقدام عملی در راستای مقابله با تهدیدهای موجود بیابند. همچنین دستگاه دیپلماسی کشور باید به سمتی برود که تنشهای موجود میان ایران و کشورهای اروپایی و سایر کشورها را کاهش دهد. در چنین شرایطی هنر ما باید این باشد که از ائتلاف کشورهای دشمن خودمان جلوگیری کنیم نه اینکه کشورهای بیتفاوت را به سمت دشمنی و کشورهای دشمن را به سمت تخاصم بیشتر سوق دهیم.
- آمریکا 17کشور را از تحریمهای نفتی ایران معاف کرد. آیا این معافیت بهدلیل مقاومت این کشورها بود؟
ببینید این کشورهایی که استثنا شدهاند به این معنا است که این کشورها نیاز به فرصت بیشتری برای اعمال این تحریمها داشتند. بهعنوان مثال باید جایگزینهای مناسبی مییافتند و یا پالایشگاههای خودشان را با نفت کشور جایگزین تطبیق دهند. ضمن اینکه برای این کشورها انتخاب جایگزین برای نفت ایران صرفه اقتصادی ندارد. یعنی شاید بتوانند نفت را از کشور دیگری مانند لیبی وارد کنند اما شریک بزرگی مانند ایران را از دست میدهند و بازار لیبی ظرفیت جایگزینی بازار ایران را ندارد.
برای کشورهایی مانند ژاپن بازار ایران فوقالعاده پراهمیت است. اینکه بگوییم حجم مبادلات ژاپن یا کشورهای اروپایی با آمریکا قابل مقایسه با مبادلات این کشور با ایران نیست، حرف درستی نیست. چون در وضعیت رکود سرمایهداری که الان در جهان حاکم است و بحرانی که دامنگیر اروپا شده یک دلار هم برای اینها یک دلار است و نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند.
- یعنی خود غرب هم از این تحریمها آسیب خواهد دید؟
قطعا. یک سوی این ماجرا هم آسیبی است که خود غرب از تحریم نفتی ایران متحمل خواهد شد. کشورهایی مانند یونان و ایتالیا و اسپانیا روابط تجاری بسیار نزدیکی با ایران داشتند و در شرایط بحرانیای که الان گرفتار آن هستند، روابط تجاری با ایران برای آنها بسیار بااهمیت و حیاتی است و ضربه قابل توجهی به اقتصاد ورشکسته این کشورها وارد میکند. اما این زوری است که ایالات متحده و صهیونیستها به این کشورها وارد میکنند و اروپا هم بهرغم اینکه میداند منافعش بهخطر میافتد اما به این فشارها تن دادهاند.