درصورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات بغداد و مسکو این تحریمها اعمال نگردد و یا حداقل به تعویق بیفتد اما با کارشکنی گسترده جناح غربی گروه 1+5 و مطرحکردن پیش شرطهای خارج از چارچوب و قواعد مذاکرات عملا شرایطی بهوجود آمد که دستاورد مذاکرات مسکو به حداقل رسید و اتحادیه اروپا اعلام نمود که براساس تصمیمات شش ماه گذشته خود تحریمهای نفتی علیه ایران را از چند روز دیگر اعمال خواهد کرد. این تحریمها اگر چه به لحاظ قواعد و معیارهای بینالمللی پذیرفته نیست ولی به جهت آثار و نتایجی که در عرصه بینالمللی، منطقهای و داخلی دارد حائز اهمیت است.
شدت عمل اتحادیه اروپا در این خصوص بهگونهای بود که حتی یونان که بهشدت از آثار این تحریم آسیب میدید از این روند مستثنا شد. این تحریمها مسلما وضعیت اقتصادی برخی از کشورهای اتحادیه اروپا را که تحتتأثیر بحرانهای شدید مالی قرار دارند بیشتر آسیب پذیر میسازد و علاوه بر این فشارهایی را به برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی که صنایع آنها بهشدت وابسته به نفت ایران هستند وارد میکند و در مجموع التهابات بازار و اقتصاد جهانی را بیشتر میکند.
علاوه بر این اگرچه این روزها قیمت نفت بهخاطر مداخلات گسترده برخی کشورهای نفت خیز بهویژه عربستان روند نزولی را طی میکند ولی با اعمال این تحریمها بازار نفت نیز با التهابات جدید مواجه خواهد شد و کشورهای واردکننده نفت را دچار چالش مینماید. اثرات این تحریمها در بعد داخلی ایران نیز از دو جنبه قابل بررسی است.
یکی اینکه به لحاظ حقوق بینالملل اعمال تحریمها نباید به تضعیف وضعیت حقوق اقتصادی، اجتماعی و انسانی آن جامعه بینجامد که مسلما اعمال اینگونه تحریمها از آنجا که میتواند بر زندگی روزمره مردم تأثیر منفی بگذارد، خلاف اصول و چارچوبهای حقوق بشری مورد ادعای کشورهای غربی است. در واقع آنها بدین علت این تحریمها را اعمال میکنند تا با فشار وارد کردن بر مردم و تضعیف وضعیت مالی و اقتصادی آنها به نوعی رفتار حکومت و نظام سیاسی ایران را تحتتأثیر قرار دهند که این قضیه با بدیهیترین اصول و قواعد حقوق بشری مغایرت دارد؛
اگر چه اعمال این تحریمها در طول سه دهه گذشته نه تنها نتوانسته رفتار مسئولان و تصمیمگیران نظام سیاسی ایران را تغییر دهد بلکه اراده و عزم مردم را در حمایت از نظام سیاسی قویتر و جدیتر کرده است. از جنبه دیگر اگرچه با اعمال تحریمهای جدید مسلما فشارها و محدودیتها در عرصه اقتصادی به کشور و مردم وارد میشود اما با هماهنگی و انسجام بین قوای سهگانه و همدلی مردم و مسئولان امکان فائق آمدن بر تبعات این تحریمها وجود دارد، ضمن اینکه ایران هم در عرصه بینالمللی و هم در عرصه منطقهای از پتانسیلها و ظرفیتهایی برخوردار است که میتواند در جهت واکنش به این فعالیتها حرکتهای ایذایی انجام دهد و به نوعی در جهت تغییر رفتار و عملکرد کشورهای اروپایی مؤثر واقع شود.
به هر حال با توجه به تحریمهای یکجانبه و چند جانبهای که در طول سه دهه گذشته علیه ایران اعمال شده و نحوه مقابله با این اقدامات بارها توسط مقامات و مردم ایران آزموده شده، بعید بهنظر میرسد که اعمال تحریمهای جدید حتی در سطح نفتی بتواند به تغییر رفتار و عملکرد نظام جمهوری اسلامی آن هم بهنحوی که مطلوب غربیها باشد بینجامد اما با رادیکالیزه شدن فضا، مسلما میبایست شاهد کنشها و فعل و انفعالاتی بود که فضای امنیتی و اقتصادی منطقه خلیجفارس را دچار تغییرات اساسی مینماید و این حرکتی است که از سوی غرب شروع شده و پایان دادن به آن نه تنها با تغییر رفتار یکجانبه ایران امکان پذیر نیست بلکه مشارکت و تعامل مؤثر و سازنده غرب با ایران را میطلبد که شاید بهترین مسیر آن تداوم منطقی و اصولی مذاکرات گروه 1+5 باشد که میتواند ثبات نسبی را به عرصه اقتصادی منطقه و جهان باز گرداند.
* استاد روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی