حجتالله جودکی، رایزن سابق فرهنگی کشورمان در مصر و تحلیلگر امور کشورهای عربی معتقد است اعلام رسمی نام محمد مرسی بهعنوان پیروز انتخابات ریاستجمهوری نتیجه مذاکره پشت پرده اخوان با ارتش بوده است. وی اقتصاد ورشکسته مصر را بزرگترین چالش فراروی مرسی میداند. وی در گفتوگویی با همشهری، به نکات مختلف در اینباره میپردازد.
- تأخیر در اعلام رسمی نتایج انتخابات ریاستجمهوری مصر باعث گمانهزنیها و شایعات زیادی شد. بهنظر شما، دلیل این تأخیر چه بود؟
انتشار شایعاتی که در واقع شایعه نبود بلکه اخبار قریب به یقین بود، طبیعی بود؛ شایعاتی چون احتمال تغییر نتیجه انتخابات و فشار نظامیان و مواردی از این دست. اینها حدسهایی بر پایه شناختی بود که مردم و تحلیلگران از نظامیان مصر داشتند. چون آنان را طی سال گذشته بارها آزموده بودند. نظامیان ثابت کرده بودند که حاضر نیستند به این سادگی کنار بروند. آنان شب انتخابات بیانیهای دادند و در آن قانون معروف به متمم قانون انتخابات را اعلام کردند. در آن بیانیه، قدرت خود را افزایش دادند، یعنی با انحلال پارلمان، گفتند انتخابات پارلمانی تا مدتی برگزار نمیشود و در این مدت شورای نظامی حق قانونگذاری و تصویب بودجه دارد، فرماندهی کل قوا با ریاستجمهوری نیست و فقط رئیسجمهور حق اعلام جنگ و صلح را دارد، آن هم صرفاً پس از تأیید شورای نظامی. به هر حال قدرت رئیسجمهور را کاهش دادند تا جایی که میخواستند کاری کنند که رئیسجمهور، قدرت و اقتدار آنها را در همه جا بپذیرد که ملت مخالفت کرد اما آنها به هر حال کار خودشان را کردند. ارتش مایل بود از صندوقی که اعلام نتیجه آن را این قدر طول دادند، اسم احمد شفیق درآید اما در آخرین لحظات این کار را نکردند.
- رابطه آقای مرسی با سلفیهای تندرو چگونه است و آیا آنان هم در پی سهم گرفتن در دولت وی هستند؟
سلفیها سهم خود را در مجلس گرفته بودند که آن را از دست دادند، یعنی وقتی مجلس منحل شد، سهم خود را از دست دادند. در دور اول انتخابات، سلفیها به جای مرسی از ابوالفتوح حمایت کردند. در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری، تمام کسانی که میخواستند با نظام حاکم مخالفت کنند، اعم از لیبرالها، اسلامگرایان و دیگر مخالفان به مرسی رأی دادند، هر چند که شاید برخی از آنان دل خوشی از وی نداشتند. این اتفاقی بود که در عمل افتاد. ولی اینکه سلفیها در کابینه آینده سهمی خواهند داشت، معلوم نیست.
- آیا اخوان به ارتش امتیاز داده است؟
قطعا امتیاز داده است چون چارهای جز این نداشت. اگر این رویارویی بدون دادن امتیاز ادامه مییافت، اخوانیها به بنبست میرسیدند. اینکه آقای مرسی گفت اگر نتیجه جور دیگری اعلام شود، در میدان تحریر سوگند ریاستجمهوری میخورد و مراسم تحلیف را به جا میآورد، شعار انتخاباتی بود. مذاکرات سری زیادی بین گروههای سیاسی و همچنین بین اخوان و ارتش صورت گرفت. اگر این مذاکرات انجام نمیگرفت، ارتش به این راحتی نمیپذیرفت که کوتاه بیاید.
- بهنظر شما آینده نقش ارتش در سیاست مصر چگونه خواهد بود؟
فعلا کسی که رئیسجمهور شده است، قدرت ارتش را پذیرفته است، مگر اینکه بتواند آن را نفی کند. من بعید میدانم به راحتی بتواند این قدرت را نفی کند چون مشکلات زیادی فراروی وی قرار دارد و قدرتش محدود شده است، ضمن اینکه همانطور که گفتم، بزرگترین چالش وی اقتصاد است. چالش بعدی وی سیاست خارجی است. وی اعلام کرد به هیچ وجه معاهدات بینالمللی را بر هم نخواهد زد. منظور وی آن است که قرارداد کمپدیوید با اسرائیل پابرجاست. حتی درباره ارتباط با ایران جملات سردی گفت و در گزارشها آمدهبود که حاضر نشده با نماینده ایران در مصر دیدار کند. وی علت این تصمیم خود را تقابل موضع ایران در سوریه با موضع مصر دانست. اینگونه اظهارنظرها برای آن است که به طیف مقابل خود اطمینان خاطر دهد و ضمناً کشورهای حوزه خلیجفارس را از خود نرنجاند، زیرا بلافاصله اعلام کرد امنیت کشورهای خلیجفارس امنیت ماست. وی میداند ناچار است مانند یک بندباز ماهر حرکت کند.
- در عرصه سیاست خارجی، مرسی چه اولویتی دارد؟
بهدلیل اقتصاد ورشکسته مصر، آقای مرسی ناچار است امتیازات زیادی بدهد. از این رو، اعلام کرد در نخستین سفر خارجی، به عربستان سعودی میرود. دلیل اول این تصمیم آن است که میخواهد دل سلفیهای تندرو را بهدست آورد و دوم این است که عربستان معمولا منبع کمک اقتصادی بزرگی در اقتصاد مصر است و نمیخواهد کاری کند که عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس از اخوان ناراحت شوند و بترسند، زیرا کافی است که عربستان سعودی و این کشورها استادان و کارگران مصری را اخراج کنند. تعداد زیادی از مصریها درکشورهای عربی حاشیه خلیجفارس کار میکنند. در این صورت، زیان شدیدی به اقتصاد مصر وارد میشود، ضمن آنکه شمار زیادی بیکار هم روی دست مصریها میماند. پس مصر ناچار است که با آنها راه بیاید.
- بهنظر شما تأثیر این انتخابات و نتیجه آن بر تحولات کشورهایی مانند اردن و لیبی چیست؟
قطعا تأثیر خوب میگذارد. هر چقدر که مردم مصر بیشتر پایداری کنند و هر چه را که حق آنان است و حاکمیت به آنها نمیدهد، مطالبه کنند و بگیرند، تأثیر بسیار مثبتی بر کل منطقه میگذارد. هر اتفاقی که در مصر بیفتد، در دیگر کشورهای عربی تأثیر زیادی خواهد داشت چون این کشور برای دیگر کشورهای عربی نقش محوری دارد. مصر 80میلیون جمعیت دارد، بزرگترین کشور عربی است و از نظر تاریخی، فرهنگی و سیاسی حرف اول را در میان کشورهای عربی میزند. پس طبیعی است که اتفاقات کنونی این کشور بر روند تحولات دیگر کشورهای عربی تأثیری عمیق بگذارد.
- اختلاف آرای مرسی و شفیق اندک بود. بهنظر شما، مرسی با جامعه دوقطبیشده مصر چه کار خواهد کرد؟
مرسی برای جبران مافات، در جریان مبارزات انتخاباتی مسائلی را مطرح کرد که اخیراً هم دوباره آنها را تکرار کردهاست. وی اعلام کرد دولتی تشکیل خواهد داد که مدنی، نوگرا و همهجانبه باشد و فرقی بین قبطی و مسلمان در دولت وی نخواهد بود. هر کدام از این موارد، معنای خاصی دارد. وی قبلاً اشتباهاتی کرده بود و حالا میکوشد آن را جبران کند. اینکه وی بر مدنی بودن دولت تأکید میکند، یعنی دولت غیرنظامی و بدون وابستگی حزبی به اخوانالمسلمین است. نوگرا بودن برای نفی اتهام ارتجاعی بودن است که به آنان میزنند. همه جانبه بودن آن برای این است که همه مردم را در بر بگیرد. به همین علت، اخوان اعلام کرد عضویت آقای مرسی در حزب عدالت و توسعه و در جمعیت اخوانالمسلمین به پایان رسیده است و وی دیگر نماینده همه مردم مصر است. به این ترتیب مرسی با این تصمیمها و اقدامات و بهویژه با استعفا از سمتهای حزبیاش و با سخنانی که بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری گفت و خود را رئیسجمهور همه مصریها نامید و از وحدت سخن گفت، تلاش میکند تا جامعه دو قطبی شده مصر را یکپارچه کند و بر مشکلات فائق بیاید.