افرادی که یورو را پدید آوردند معتقدند اگر بسته ثبات و رشد تئو ویگل، وزیر دارایی وقت آلمان، به خوبی اجرا میشد چنین بحرانی به لحاظ نظری نباید اتفاق میافتاد. ویگل این بسته را هنگام انتشار یورو در سال 1999مطرح کرد و بر آن اصرار ورزید. در ادامه نظر چند تن از معماران حوزه یورو درباره بحران اخیر آمده است.
گراهام بیشاپ
گراهام بیشاپ، عضو کمیته ماستریخت کمیسیون اروپا بود (این کمیته مقدمه پیدایش اتحادیه اروپا و یورو را فراهم ساخت) و از جمله کسانی است که زمینه حاکمیت یورو را پدید آوردند. او معتقد است اگر الزامات توان مالی که در معاهده ماستریخت به آن اشاره شده است به خوبی رعایت میشد چنین بحرانی اتفاق نمیافتاد. او میگوید: مشکل دیگری را که پیشبینی نمیکردیم بحران عدمبازپرداخت وام مسکن در آمریکا بود. این بحران در مقیاس بالا به اروپا سرایت کرد. همچنین گمان نمیکردیم دولتها مجبور به دخالت شوند.منظور او پیچیدگی نهادهای سیاسی است. او ادامه میدهد: از کمیسیون، دیوان دادگستری و مجلس اروپا تعداد زیادی اتحادیه سیاسی بهوجود آمده است.بیشاپ افزود: اما نه آن زمان و نه هماکنون قرار نبوده و نیست که پا را فراتر گذاشته و استقلال مالی کشورها را از آنها بگیریم و سیاستهای مالیاتی مشترک وضع کنیم.بیشاپ در پایان میگوید: مطمئن هستم حوزه یورو به حیات خود ادامه خواهد داد. میتوان تمهیداتی را برای ارتقای رقابتپذیری اتخاذ کرد همانطور که دولت خانم تاچر 30سال پیش در بریتانیا این کار را انجام داد.
یوآخیم بیترلیخ
یوآخیم بیترلیخ هنگام صدراعظمی هلموت کل در آلمان مشاور امور خارجی و امنیتی بود. او میگوید: در مورد معاهده ماستریخت دو یا سه سؤال مانده که هنوز کسی به آنها پاسخ نداده است. هیچکس انتظار نداشت یونان در همان گام اول به حوزه یورو بپیوندد. نخستین بحث ما و فرانسویها درخصوص استقلال بانک مرکزی اروپا بود. فرانسویها ابتدا مخالف این نظر بودند اما ما بر آن اصرار کرده و به دیگران گفتیم درصورتی پول و نظام مالی مشترک را به رسمیت میشناسیم که شما هم اصول آلمان را بپذیرید.او با اشاره به چگونگی شکلگیری نظام بانکی و حذف نظارت دولت میگوید: امروز بهخاطر آن حسرت میخورم که سیاستمداران اروپا به تغییرات اوضاع توجه کافی نکردند. عجیب است که اروپاییها امروز تحت فشار بحران اقتصادی این مسائل را بررسی میکنند. آنها باید 10 سال پیش چنین کاری میکردند.اما او به آینده خوشبین است: اگر اروپاییها با هم متحد شوند آیندهای خوب خواهند داشت. آنها همچنین علاوه بر دفاع از پول مشترک باید از سیاستهای مالی مشترک هم پشتیبانی کنند.
یوس تیبولت دو سیلگوی
دو سیلگوی در سال 1998عضو کمیسیون امور پولی اروپا بود. او میگوید: فرایند به کارگیری یورو که بین سالهای 1995تا 1999 اتفاق افتاد دقیقا مطابق با معاهده ماستریخت صورت گرفت.او معتقد است بهکارگیری یورو برای اروپا اثرات مثبت داشت چون تجارت را توسعه داد که به نوبهخود موجب سرمایهگذاری بینالمللی و ایجاد اشتغال شد؛ «به گمان من تولد یورو یک موفقیت بود چون بدون آن بازار مشترک به پایان کار خود میرسید. فردا هم بدون یورو اثری از بازار مشترک نخواهد ماند».
نیلز تیگسن
نیلز تیگسن، اقتصاددان دانمارکی میگوید: ما پیشبینی نمیکردیم که ایجاد پولواحد تا این حد وابستگی مالی بین کشورهای عضو پدید آورد و اثراتی اینچنین قابل سرایت داشته باشد.گمان میرفت پول و بازار واحد کشورهای عضو را وادارد هزینهها و قیمتها را کمابیش در یک حد نگاه دارند.او ادامه میدهد: ما گمان میکردیم این برنامهها باعث همگرایی شود اما نهتنها به همگرایی مورد نظر نرسیدیم بلکه حتی با واگرایی مواجه شدیم. روشن است که سازوکار نظارت بر عملکرد کشورهای عضو ناکارآمد بوده است