متهم 21ساله که دارا نام دارد، چهارم اردیبهشتماه به دختر جوانی که پشت فرمان خودروی پژو 206خود نشسته و قصد پارککردن ماشینش را داشت حمله کرد و با تهدید از او خواست از ماشین پیاده شود. او با عکسالعملی سریع خودش را به پشت فرمان ماشین رساند و بعد از آنکه دختر جوان را زیر گرفت، پا به فرار گذاشت. اما فرار او دوماه بیشتر طول نکشید و سرانجام زمانی که برای ترک اعتیاد به کمپ رفته بود در محاصره پلیس قرار گرفت. او بعد از اعتراف به جنایت، عصر 17تیرماه به محل حادثه منتقل شد تا صحنه قتل را بازسازی کند.
بازسازی در مقابل مردم
ساعت 18:45شنبه، متهم 21ساله درحالیکه سوار بر خودروی پلیس آگاهی تهران بود در محل حادثه یعنی خیابان هشتم خیابان گاندی حضور یافت. این در حالی بود که سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، چهار شاهد، پدر و تعدادی از دوستان و همکلاسیهای مقتول نیز در محل بازسازی حضور داشتند.
متهم که با دیدن مردم حاضر در محل وحشت کرده بود از خودروی پلیس پیاده شد و درحالیکه دستهایش میلرزید به کنار خیابان رفت. او با نشاندادن محل کشتهشدن دختر جوان به مأموران گفت: من اصلا فکر نمیکردم که مرتکب قتل شدهام. تا زمانی که دستگیر شدم و خودم را در اداره دهم پلیس آگاهی تهران دیدم، تصور میکردم مأموران به جرم سرقت پژو مرا دستگیر کردهاند.
درحالیکه جمعیت زیادی در محل جمع شده و هرکس با دوربینی، مشغول فیلمبرداری از صحنه حادثه بود پسر جوان شروع به تعریف از لحظه جنایت کرد. او گفت: چهارم اردیبهشتماه بود. من شب قبلش خیلی شیشه کشیده بودم و اصلا رفتارم تحت کنترلم نبود. ساعتی قبل از سرقت دختر موردعلاقهام با من تماس گرفت و خواست تا یکدیگر را ببینیم. من هم با مادرم تماس گرفتم و از او خواستم که ماشینش را در اختیارم قرار دهد تا برای دیدن دختر مورد علاقهام به محل قرار بروم اما مادرم گفت که کار دارد و نمیتواند ماشینش را به من بدهد.
من هم به سمت خانه میرفتم و مشغول قدمزدن در خیابان بودم که ناگهان در خیابان هشتم دختر جوانی را سوار بر خودروی پژو دیدم. او در حال پارککردن ماشینش بود که حس کردم بهخودروی دیگری برخورد کرد. بلافاصله به سمتش رفتم و به او گفتم که ماشین پشت سر متعلق به من است و خواستم از ماشین پیاده شود تا خودم آن را پارک کنم. وقتی پیاده شد، پشت فرمان نشستم. در همان لحظه موبایل او زنگ خورد و من وسوسه شدم تا ماشین را سرقت کنم و با آن به دیدن دختر موردعلاقهام بروم.
در آن لحظه به تنها چیزی که فکر میکردم سرقت خودرو بود نه قتل و آدمکشی. برای همین دندهعقب گرفتم. خیابان شیب داشت و بعد به سمت جلو حرکت کردم. وقتی دیدم دختر جوان سر و صدا میکند و مردم خودشان را به ماشین رساندهاند ترسیدم و باز دندهعقب گرفتم و پا به فرار گذاشتم. اصلا متوجه نشدم که دختر جوان را که پشت ماشین فریاد میزد و از مردم کمک میخواست زیر گرفته و چند متر روی زمین کشیدهام. در حال فرار متوجه شدم که راننده یک خودرو در تعقیب من است، برای همین ناچار شدم وارد خط ویژه اتوبوس شوم و توانستم از محل فرار کنم. بعد از آن بهدنبال دختر مورد علاقهام رفتم و همراه او به گردش رفتیم.
متهم ادامه داد: چند روز بعد از این حادثه درحالیکه با دوستم سوار خودروی مقتول بودیم به سمت یک پسر جوان که در خیابان قدم میزد رفتیم و من به بهانه اینکه شارژ موبایلم تمام شده، تلفن همراه او را گرفتم و در همان لحظه پا به فرار گذاشتم. بعد از آن هم تلفن همراه سرقتی را فروختم. لحظه به لحظه بر تعداد مردمی که برای تماشای صحنه بازسازی قتل به محل حادثه آمده بودند، افزوده میشد.
جوان جنایتکار نحوه فرار از محل را هم توضیح داد و پس از او چهار شاهد که در صحنه بازسازی حضور داشتند شهادت دادند که این پسر شیشهای در جریان سرقت خودروی دختر جوان، وی را زیر گرفته و روی زمین کشیده و باعث قتلش شده بود. یکی از شاهدان به مأموران گفت: با فرار سارق بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم تا دختر مجروح را به بیمارستان برسانند. دختر جوان هوشیار بود و در آن لحظه شماره موبایل پدرش را در اختیار ما قرار داد که با او تماس گرفتیم و خبر دادیم که دخترش تصادف کرده است و او خودش را فورا به محل حادثه رساند.
پدر دختر 26ساله نیز به مأموران گفت: همه حرفهای این قاتل دروغ است. او باید در محل جنایت اعدام شود تا درس عبرتی برای دیگران باشد. من وقتی شنیدم که دخترم تصادف کرده فورا موتور گرفتم و خودم را به خیابان گاندی رساندم. زمانی رسیدم که آمبولانس در حال حرکت بود. دخترم پیش از مرگ به من گفت که پسر جوانی به بهانه پارککردن خودرو به سمت او رفته اما تینا دخترم دستفرمان خوبی داشت و راننده ماهری بود و به گفته خودش پیش از مرگ ماشینش را در اختیار او قرار نداده اما سارق شیشهای به زور تینا را از ماشین به بیرون پرتاب کرده و هنگام فرار او را زیر گرفته و روی زمین کشیده است. دختر 26سالهام کارشناس ارشد مهندسی پزشکی بود و دو اختراع نیز به ثبت رسانده بود. من خواستار قصاص قاتل دخترم هستم و آرزویم این است که هرچه زودتر او به سزای اعمالش برسد.