ادعیهای که او به طور دایم تکرار میکند بین او و جهان مادی پردهای حایل به وجود آورده اما با وجود تحلیل رفتن قوه حافظه و فاصله گرفتن از جهان مادی خاطرات کابوسگونه اطاق بازجویی فرماندهی امنیتی ارتش کرهجنوبی، جایی او که 43 روز را در سال 1983 بازداشت بود و تحت شکنجه قرار گرفت را هیچگاه نتوانست به راحتی از خاطرش پاک کند.
بوگ در آخرین مصاحبهاش گفت: آنها ما را وادار میکردند برهنه شده و روی صندلی فلزی بنشینیم. میافزاید: سپس زیر صندلی بخاری برقی قرار میدادند و تنها دقایقی بعد سطح فلزی صندلی به اندازهای داغ میشد که تحملاش ممکن نبود.
قبل از آن که بازجویان نظامی فرصت پیدا کنند سایر شیوههای شکنجه را روی بوگ بیازمایند او اقرارنامهای را امضا کرده بود که در آن جاسوس کمونیستها معرفی شده بود.با این اقرار پانزده سال را در زندان سر کرد. در این مدت همسرش، که او نیز تحت شکنجه قرار گرفته بود به طور غیابی طلاق گرفت و بوگ هرگز نتوانست دوباره فرزندانش را ببیند.
او در سال 1998 از زندان آزاد شد و دو سال بعد به کسوت راهبها درآمد.بوگ در ادامه به صدها تن از شهروندان کرهجنوبی پیوست که برای پاک کردن نام خود از فهرست متهمان به طغیان سیاسی در دوران دیکتاتوری نظامیان حد فاصل دهههای 60 تا 80 میلادی مبارزه میکنند.
کمیسیون حقیقتیابی و آشتی ملی که توسط رو موهیون، رئیسجمهور کرهجنوبی در سال 2005 میلادی تشکیل شده در حالی بررسی ادعاهای بوگ و سایر زندانیان سیاسی دهههای گذشته است.
احکام صادره علیه محکومان سیاسی مورد بازبینی قرار گرفته و در پارهای موارد نقض شدهاند. بوگ در آخرین مصاحبهاش که 9 روز قبل از مرگ او انجام شد با حرارت تمام از تلاش خود و هم قطارانش در زندان برای اثبات حقیقت آنچه 24 سال پیش بر او رفته بود، سخن گفت.
از دورانی که دولت نظامی غالبا برای سرکوب اپوزیسیون سیاسی به رویکردهای خشونتآمیز روی میآورد.زندانیان سیاسی سابق از شیوههای شیطانی تعقیب و شکنجه میگویند که به نظر نسل جوان کره ممکن است غیر واقعی به نظر آید.
کرهشمالی در آن دوران نیز پیش از آن که با بحرانهای سیاسی مواجه باشد درگیر معضلات اقتصادی بود. کره سه دهه پیش جایی کاملا متفاوت بود. روز 26 سپتامبر سال 1971 میلادی بود.
لیسانگچون، مردی که بعدها راهب بوگ وانگ شد خدمه قایقی ماهیگیری بود که در آن روز به دلیل وقوع طوفان به اشتباه وارد آبهای کرهشمالی شد. گاردساحلی کرهشمالی این شناور ماهیگیری را توقیف کرد.
به 21 خدمه این شناور پس از یازده ماه و با کاهش تنشها بین دو کره اجازه داده شد به کشور خود باز گردند. بازجویان کرهشمالی قبل از بازگشت لی، عموی او را که در ضمن جنگ 1950 تا 1953 دو کره مفقودالاثر اعلام شده بود با او روبهرو کردند.
به لی هشدار داده شد چنانچه به جاسوسی برای شمالیها تن ندهد ممکن است حادثه بدی برای عمویش به وقوع پیوندد.پس از بازگشت به کرهجنوبی، لی دوره 90 روزه بازجویی برای ارائه توضیحاتی در مورد آنچه در کرهشمالی اتفاق افتاده بود را پشتسر گذاشت.
اواسط این دوره بود که به فرماندهی امنیتی ارتش منتقل شد و اقرار کرد در ضمن اقامت در کرهشمالی برای جاسوسی آموزش دیده بود. خدمه کشتی محاکمه شده و به حبسهای تعلیقی کوتاه مدت محکوم شدند.
لی جوان فکر میکرد دردسرهایش تمام شده اما سیزده سال بعد یعنی 15 نوامبر سال 1983 میلادی عوامل فرماندهی امنیتی ارتش، شاخه اطلاعاتی ارتش که تحت نظارت مستقیم چون دو هوان دیکتاتور نظامی کره جنوبی بود او را که در حال کار روی عرشه شناور ماهیگیری بود دستگیر کرده و با خود بردند.
ماه نوامبر بود که کمیسیون حقیقتیابی و آشتی ملی اقدام به انتشار گزارش خود کرد. در این گزارش از دادگستری خواسته شده بود که به برخی پروندههای جاسوسی که گمان میرود متهم در آنها تحت شکنجه اقرار کرده است دو باره مورد بررسی قرار گیرد.