با این حال، در میان معانی ذکرشده برای این ماه مبارک، شاید سوختن و گداختن (گناهان) بر تن و روح آدمی، اشاره دقیقتر و آشکارتری به جنبههای خودسازی و تربیتی آن داشته باشد. در واقع از گرسنگی، تشنگی و پرهیز از محرمات میتوان به دوری از گناهان یا سوختن آنها تعبیر کرد. از همینرو، با این مجاهدت یکماهه انسانی زاده میشود با فطرت الهی و عید فطر جشن زایش این انسان است. به تعبیری دیگر، رمضان بازگشت به فطرت اصیل الهی یا همان اصلی است که انسان در 11 ماه سال از آن غافل مانده است و اینک رمضان آمده تا زمینه پیوند و آشتی انسان را با این خود فراموششده فراهم سازد. با این حال تصور اشتباهی است اگر فکر کنیم که رمضان، بعدی فردی دارد و آثار تربیتی آن تنها از منظری فردی قابل بررسی و تحلیل است. از این حیث، رمضان تلاشی است برای ارتباط با خود و دیگری از طریق بازگشت به فطرت الهی. مطلبی که در پی میآید، گفتوگویی است با حجتالاسلام سید محمد غروی درباره فلسفه ماه رمضان و ابعاد خودسازی روزهداری. حجتالاسلام غروی با بررسی و تحلیل خطبه معروف پیامبر(ص) درنزدیک ماه رمضان، به برخی مؤلفههای تربیتی این ماه مبارک اشاره میکند.
- با توجه به معانیای که برای «روزه» برشمرده شده است، چه فلسفهای را میتوان برای آن درنظر گرفت؟
ماه رمضان، ماه خودسازی است. ماهی است که در آن فرصتی برای انسان پیش میآید که به وسیله آن راجع به رفتار و کردار خودش تجدیدنظر کند. انسان از این طریق (ماه رمضان) تلاش میکند تا خصلتهای نیک را در خودش پدید آورد و احیانا خصلتهایی را که با رشد و کمال او سازگار نیستند، کنار بگذارد. بنابراین رمضان فرصت بسیار خوب و مهمی است. از خود روایات برجایمانده از پیامبر(ص) و امامان معصوم، این معنا استفاده میشود. همچنان که در دعاهای مختلفی که در اوقات گوناگون روز در این ماه خوانده میشود، به خوبی این مفاهیم قابل استنباط است. برای نمونه یکی از روایاتی که در این زمینه در دست است، خطبهای است که پیامبر(ص) در سه روز قبل از حلول ماه مبارک انشاد کردند. البته این خطبه به شکلهای مختلفی بیان شده است اما این خطبه دورنمای ماه رمضان را برای ما به درستی ترسیم میکند.
- میتوانید مهمترین مؤلفههایی را که در این خطبه وجود دارند و در واقع فلسفه ماه رمضان و روزهداری بهشمار میآیند، بررسی و تحلیل کنید؟
پیامبر اکرم(ص) خطبه را اینگونه آغاز میکنند؛ ای مردم به شما ماه برکت و رحمت و مغفرت رو کرده است. این ماهی است که بهترین ماهها و روزهایش، بهترین روزهاست. شبهایش، بهترین شبهاست و ساعاتش بهترین ساعات است. در ادامه این خطبه میخوانیم (رمضان) ماهی است که شما به ضیافت خداوند فراخوانده شده و مورد کرامت وی قرار گرفتهاید. حتی نفسهای شما در این ماه ثواب تسبیح را دارد. خواب شما هم (در این ماه) عبادت است، اعمال شما هم (در این ماه) مقبول درگاه الهی است و دعای شما هم برآورده میشود. با نگاه به همین چند جمله آغازین خطبه درمییابیم که ماه رمضان چگونه معرفی شده است.
- چرا این ماه را، ماه ضیافت الهی میدانند؟
البته انسانها در همه روزها و ماهها و ساعات در میهمانی خداوند هستند اما این ماه (رمضان) ویژگی منحصربهفردی دارد که آن را از ماهها و روزهای دیگر متمایز میسازد. همانگونه هم که پیش از این گفتیم حتی در نفسی هم که میکشیم، در حضور او هستیم. در واقع ضیافت الهی، به معنای در محضر خداوند بودن است. البته این حضور خاصی است که از قبل به آن فراخوانده شدهایم. به هر صورت، ضیافتی که در این ماه برای ما ترسیم شده است، روزه، دعا، مناجات، صلهرحم و... است. اگر به دقت این خطبه را بخوانیم به همه این موارد میتوانیم پی ببریم. در عباراتی دیگر از همین خطبه آمده است که خداوند را با نیات و قلبهای پاک بخوانید تا خداوند شما را به روزهداری در این ماه موفق گرداند. همچنین در این خطبه آمده که کتاب خداوند را پیوسته در این ماه تلاوت کنید. این مهم است که انسان برای روزهداری توفیق پیدا کند. از سوی دیگر، ماه رمضان، انگیزهای است برای انس بیشتر با قرآن. در بخش دیگری از این خطبه اشاره شده است که بدبخت کسی است که از غفران خداوند در این ماه محروم بماند. یکی از اهدافی که در پس روزهداری ماه رمضان قرار دارد و اتفاقا کمتر به آن توجه میشود، این است که انسان بتواند با تحمل گرسنگی و تشنگی در طول روز به یاد گرسنگی روز قیامت بیفتد. این نشان میدهد که انسان نباید فقط به دنیا توجه داشته باشد. درواقع بخش کوچکی از زندگی انسان در این جهان سپری میشود، نیز پیامبر(ص) در بیان دیگری میفرمایند؛ به بیچارگان و درماندگان برسید و به آنها کمک کنید. بزرگان را مورد اکرام قراردهید. با کوچکترها مهربانی کنید. همانگونه که میبینید، این خطبه مانیفست روزه و روزهداری به حساب میآید. اهمیت این ماه به اندازهای است که انسان باید حتی در خانهاش هم این را احساس کند.
به این معنا که همانگونه که در بالا ذکر شد به بزرگترها احترام کند و کوچکترها را مورد مهر و محبت خود قرار دهد. در همین رابطه میتوان به اهمیت صلهرحم در این ماه اشاره کرد. انسان در این ماه باید ببیند که بستگانش چه مشکلاتی دارند تا درصدد رفع آنها برآید و همواره با دوستان و آشنایان ارتباط بیشتری برقرار سازد. باز همچنین در تعبیری دیگر از این ماه(رمضان) پیامبر(ص) میفرمایند: زبانهایتان را کنترل کنید و از دروغگویی و نسبتهای ناروا و تهمت به دیگران پرهیز کنید. نیز در ادامه میفرمایند که با چشموگوشتان گناه نکنید و از محرماتی که به این اعضا مربوط میشود، دوری کنید و به یتیمها نیکی کنید؛ به خودتان بیایید و از گناهان خودتان توبه کنید. دستهایتان را در هنگام نماز به سوی خداوند دراز کنید، چرا که این بهترین وقت برای اجابت دعاست. شما در برابر کردارهایتان هستید.
رفتارها و کردارهایتان شما را در واقع اسیر میکند. بنابراین تلاش کنید تا خود را از اسیری رهایی بخشید. این نکته بسیار مهمی است به این معنا که در بسیاری از موارد انسان، رفتار و کردارهایی که ملکات نفسانی را پدید میآورند، اسیر هویوهوس میشود. حضرت میفرمایند که شما اسیر رفتارهایتان هستید و پس با استغفار خودتان را از اسارت آزاد سازید در ادامه هم تعبیر کنایی زیبایی در همین رابطه دارند پشتهای شما از آنچه که انجام دادهاید، سنگین شده است پس با سجدههای طولانی خودتان را سبک کنید. همچنین تعبیرهای دیگر در ادامه این خطبه میخوانیم که ما را به فراگیری و گستردگی فلسفه رمضان در همه شئون زندگی رهمنون میشود ازجمله این تعبیرها میتوان به خوشخلقی و خوشاخلاق بودن در این ماه اشاره کرد. پیامبر(ص) در این خطبه میفرمایند؛ هرکسی که در این ماه خلق خود را خوش گرداند به آسانی از «صراط» در روز قیامت گذر خواهد کرد.
- در واقع میتوان گفت که بنا به این خطبه، ماهرمضان یک دستور العمل زندگی است که تمام جزئیات را شامل میشود؛ از ارتباط فرد با خودش،خدایش و دیگران.
دقیقا همینگونه است. به همین خاطر- همانگونه که در آغاز بحث اشاره کردم- این خطبه هم به بهترین نحوی ابعاد گوناگون این دستور عمل را برمیشمرد و به نظرم از این خطبه، کاملتر نمیتوان به این مسئله اشاره داشت. جایی دیگر از این خطبه به چگونگی روابط فرد با دیگران اشاره میکند. پبامبر(ص) میفرمایند؛ در اینماه شما از کسی که برای شما کار میکند، کار را سبکتر بخواهید. این باعث میشود تا خداوند هم در روز قیامت بر او آسان گیرد. یا در ادامه میخوانیم که اگر کسی شر خود را از دیگران باز دارد خداوند هم وی را از غضب خویش دور میدارد. اگر هم کسی یتیمی را در این ماه گرامی دارد، خداوند هم او را در روز قیامت بزرگ میدارد. یا در تعبیر زیبای دیگری میفرمایند: کسی که واجبی را در این ماه انجام دهد، ثواب کسی را دارد که هفتادبرابر همین واجب را در ماههای دیگر انجام داده است.
در همین رابطه گفته شده که اگر کسی یک آیه از قرآن را در این ماه بخواند، مثل این است که ختم کل قرآن را در ماهدیگر کرده باشد. باز در بیانی دیگر میفرمایند که درهای بهشت در این ماه باز است. بنابراین کاری نکنید که درهای رحمت الهی برروی شما بسته شود. در مقابل این، از خداوند بخواهید که درهای جهنم بر روی شما بسته بماند و هرگز به روی شما بازنشود. مقصود از درهای جهنم در این تعبیر پیامبر(ص) گناهان هستند.
پیامبر(ص) میفرمایند که نگذارید که شیطان بر شما مسلط شود. خوب مقصود از این بیانات چیست؟ بهنظرم پیامبر(ص) میخواهند با این خطبه این نکته را به ما یادآور شوند که ماهمبارک رمضان یک قداست روحی را در انسان پدید میآورد. این قداست همان پرهیزگاری از گناهان و التفات به کارهای نیک و شایسته است. بنابراین اگر انسان بتواند از این فرصت گرانبهایی که ماه رمضان فراهم میآورد، به بهترین نحو بهره ببرد، درهای بدی و گناه بر روی وی بسته و درهای بهشت به روی وی گشوده میشود.
- براین اساس آیا میتوان گفت، ماه رمضان تمرین و تکنیکی روانی را برای ارتقا و بالندگی روحی و روانی انسان عرضه میکند؟
همینطور است. در واقع ماه رمضان تمرین و ممارستی است تا انسان بتواند به درون خویش رجوع کند و خودسازی کند. ماهمبارک کولهبار و توشهای معنوی و روحی برای بقیه سال فراهم میآورد.
- وقتی به معانی واژه «رمضان» نگاه میکنیم، میبینیم که «سوختن»(گناهان) ازجمله معناهایی است که میتواند با این تمرین یا ممارست روانی همسو باشد. جالب اینجاست که این تمرین با نفی یا عدم امور روزمره همراه است. از این «عدم» چه تفسیری را میتوان کرد؟
نکته جالبی است. این «عدم»،«عدم» نقص است نه «عدم» کمال. به معنای دیگر عدم بدیها و زشتی و ناشایستگیهایی است که انسان از خودش دور میکند. به هر حال اگر بخواهیم فلسفه ماه رمضان را خلاصه کنیم، میتوان آن را ماهی برای تمرین خودسازی دانست. البته این تمرین از گونه ریاضت گونه و انزواجویانه نیست؛ بلکه در ارتباط کامل با دیگران صورت میگیرد. بیتردید، این خودسازی برای این است تا انسان بتواند زمینههایی را برای رشد خصلتهای نیکو در خود بپروراند و درواقع آن قداست معنوی را در خود ایجاد کند.
- بنابراین اگر به معنای رمضان که سوختن (گناهان) است، توجه کنیم، میتوان گفت که یک تفسیر از رمضان میتواند همین بازگشت به فطرت پاک و بیآلایش الهی باشد.
بله. در رمضان فطرت خداجویی، فطرت کمالخواهی، فطرت اخلاقی و فطرت دوری از بدی و زشتی توامان نهفته است. بنابراین رمضان مجموعهای است از همه حقایق معنوی اسلامی. از این رو در دعاهای امام سجاد(ع) در خصوص این ماه آمده که این ماه(رمضان) ماه اسلام و ماه پاکی است. در صحیفه سجادیه دو دعا در خصوص ماه رمضان وجود دارد؛ یکی دعای حلول ماه مبارک رمضان و دیگری دعای وداع با ماه رمضان. وقتی انسان این دعاها را میخواند، تحول شگرفی را در خود احساس میکند. تعبیرات بلند زیادی در این دعاها وجود دارد. یا همین دعاهایی که در حین نماز به آنها توصیه شده است. این دعاها به انسان آموزش میدهند که به غیر از خودش به دیگران نیز توجه نشان دهند.
تمام دعاهایی که در این ماه ذکر شدهاند، حاوی درسهای عمیقی هستند. این دعاها دربردارنده اخلاقیات، روابط اجتماعی، پالودگی و رشد روحی و معنوی فردی و اجتماعی و... هستند. بنابراین تعبیر ضیافت الهی از این ماه، به یک مهمانی ویژه اشاره دارد. به این معنا که خداوند با این میهمانی انسان را اهل کرامت قرار داده است. خداوند برای انسان در این ماه شرایط ویژهای فراهم ساخته تا تمام ظرفیت و استعدادش را برای خودسازی و تعالی فردی و اجتماعی به کار گیرد.
- با توجه به آنچه در خصوص معنا و فلسفه ماه رمضان و روزهداری گفتید، شما چه ارزیابیای از برگزاری این ماه در جامعه کنونی ما دارید و آسیبشناسی و تحلیل شما از پیامدهای فردی و اجتماعی روزهداری در سالهای اخیر در جامعه ما چیست؟
گاهی وقتها ما متأسفانه در افطار و سحری افراط و اسراف میکنیم،در حالی که روش پیامبر(ص) و ائمه معصومین و یاران ایشان اینگونه نبود. اینکه سر سفره افطار و سحر غذاهای متنوع باشد، هیچ گاه توصیه نشده است. لازمه روزهداری گرسنگی و تشنگی است. بنابراین هرگز روال این نبوده که مثلا آن اندازه در سحری بخوریم که گرسنه و تشنه نمانیم! همواره به افطاری و سحری ساده و مختصر توصیه شده است. ما گاهی متأسفانه آن اندازه در این زمینه دچار افراط و تفریط هستیم که یکی از اثرات مثبت روزهداری راکه صحت و سلامت بدن است، از میان میبریم. اینگونه غذاخوردن هنگام افطار و سحری به بدن آسیبهای جدی میرساند. اینها عادتهای درستی نیستند. مسلما این عادتها آن خودسازی معنوی و روحیای را که پیشتر به آن اشاره کردیم، مخدوش میسازند. بنابراین شیوههای افطاری و سحریای که در این سالها رواج پیدا کرده، اصلا درست نیستند و از طرفی به اقتصاد خانواده هم لطمه میزنند.
در روایتها داریم که باید به نحوی روزه داشت و افطار کرد تا بتوان درد بیچارگان و فقرا را لمس کرد. وقتی نتوان این درد را لمس کرد، اصلا چگونه میتوان متوجه شد که چنین دردی وجود دارد؟ متأسفانه سبک زندگیای که ما داریم، اصلا خوب و درست نیست. گاهی وقتها هم رسانهها به این مسئله دامن میزنند؛ مثلا در صدا و سیما سفرههای آنچنانی افطاری را نشان میدهند. نکته دیگر آنکه ما اصولا در زمینههای اخلاقی ماه رمضان کمتر سرمایهگذاری میکنیم. این آسیب مهمی است. باید روی فضائل و خصلتهای نیکی که رمضان فرصتی برای ظهور و بروز آنهاست، به لحاظ فردی و اجتماعی سرمایهگذاری کرد؛ برای مثال وقتی رمضان فرا رسید، باید برنامه گستردهای برای عیادت از بیماران تدارک دید یا دیدوبازدید میان اقوام باید به گونهای صورت گیرد که مشکلی بر مشکلات خانوادهها افزوده نشود. همچنین به واسطه رمضان باید بزرگترها و کوچکترها مورد لطف و محبت بیشتری قرار گیرند. خلاصه باید به واسطه این ماه مبارک، خیر و برکت به همه آحاد جامعه برسد به طوری که جامعه از الطاف و محبتهای اجتماعیای که در ماه مبارک رمضان به آنها توصیه شده، سرشار شود.
در ضیافت الهی
وقتی گفته میشود که زبان، چشمو گوشتان را از گناه در این ماه حفظ کنید، به این معناست که دروغ نگویید، غیبت نشنوید، چیزی را که نمیدانید درباره افراد نگویید، تهمت نزنید، به حرام چشم نیفکنید، صلهرحم داشته باشید، حریم بزرگترها را رعایت کنید و... همه و همه با اجتماع سروکار دارد. بنابراین رمضان یک وحدت اجتماعی پدید میآورد، البته به این شرط که به معنای واقعی و راستین روزهداری کنیم. رمضان باید طریقی باشد برای کنار گذاشتن کینهها، بددلیها، بداخلاقیها و در مقابل باید بزرگواریها و خوشخلقیها بر رفتار، کردار و گفتار ما سایه بیفکند. وقتی انسان این احساس را داشته باشد که یک ماه در ضیافت الهی است، خواه ناخواه مراقب اعمال و رفتار خود است. این همواره در حضور خداوند بودن، بسیار مهم است. روزه یک عمل عبادی در برابر خداوند است. روزه تنها یک مرتبه ندارد، مراتب گوناگونی دارد. یک مرتبه آن چشمپوشی انسان از بسیاری از محرمات است. مرتبه دیگرش این است که چشم، زبان و گوش انسان روزهدار باشد. مرتبه دیگر آن، پرهیز از مباحات است.
همچنین مرتبه دیگر روزهداری این است که انسان به غیر از محبت خداوند، چیز دیگری را نبیند. چنین انسانی رفتارش را برای اجر و مزد الهی تنظیم نمیکند. این انسان خود را کاملا در مسیر الهی قرار میدهد. تمام دعاهایی که خواندنشان در روزهای گوناگون ماه رمضان توصیه شدهاند، همه و همه برای نزدیک شدن به خداوند است. دعای ابوحمزه ثمالی، دعای افتتاح و همچنین دعاهای مختلفی که در حین نمازها هستند، همه و همه روحیه عرفانی و معنوی انسان را تقویت میکنند و تقرب قلبی بین انسان و خداوند پدید میآورند. در واقع تمام این دعاها برای نزدیک شدن به خداوند است. انسان با خواندن این دعاها، فطرت خود را که الهی است رشد میدهد و با زدودن زنگارها از آن، به آن کمال میبخشد.