نیمه شب چهارم مرداد مأموران کلانتری 177تهران در جریان دستبرد سارقان به یک کارگاه لوسترسازی در حوالی شهرری قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. صاحب کارگاه در تشریح ماجرا گفت: یک ساعت پیش نگهبان کارگاه با من تماس گرفت و گفت که چند نفر با ورود به داخل کارگاه با تهدید چاقو و قمه دست و پای او را بسته و دست به سرقت لوازم ساخت لوستر به ارزش 30میلیون تومان زدهاند. من هم با عجله خودم را به کارگاه رساندم و ماجرا را به پلیس اطلاع دادم.
با ارسال پرونده به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران، تحقیقات برای کشف راز سرقت شروع شد. مأموران در نخستین اقدام به بازجویی از نگهبان کارگاه پرداختند و او گفت: ساعت حدود 10شب بود و من داخل اتاق نگهبانی نشسته بودم که دو نفر با شکستن شیشه وارد اتاق شدند. آنها با تهدید چاقو، دست و پایم را بستند و مرا به باد کتک گرفتند. پس از آن با استفاده از یک وانت سفید رنگ همه لوازم باارزش داخل کارگاه را سرقت کردند و متواری شدند.
اظهارات مرد جوان در حالی بیان میشد که وقتی مأموران از وی خواستند به چهره نگاری از دزدان بپردازد و مشخصات وانت آنها را ارائه دهد، او مدعی شد که بهخاطر ترس و وحشت چیزی بهخاطر ندارد. از سوی دیگر صاحب کارگاه نیز در پاسخ به این سؤال که به چهکسی مظنون است؟ جواب داد: من به نگهبان کارگاه شک دارم. او معتاد است و شنیده بودم که شبها تعدادی از دوستانش را برای مصرف مواد به کارگاه میآورد؛ برای همین حدس میزنم که او و دوستانش در سرقت نقش داشته باشند.
با این اطلاعات، نگهبان کارگاه دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او که میدید دستش نزد مأموران رو شده لب به اعتراف گشود و گفت: سرقت را امید و یکی از دوستانش به نام ابوالفضل انجام دادند. آنها قرار بود بعد از سرقت 800هزار تومان به من بدهند و برای همین با نقشه سرقت موافقت کردم. پس از اعترافات مرد جوان، مأموران موفق شدند ابوالفضل را در کارگاهی در جنوب شرق تهران بازداشت کنند.
در بازرسی کارگاه تمامی اموال مسروقه کشف شد و متهم با اعتراف به سرقت گفت: آن شب من و امید با دو خودروی وانت و پراید به کارگاه رفتیم. نگهبان کارگاه به نام احمد در را باز کرد و ما بعد از سرقت، دست و پای احمد را بستیم و او را کتک زدیم تا همه تصور کنند که وی در ماجرای سرقت نقشی ندارد.
با اطلاعاتی که از متهم بهدست آمده بود، مأموران موفق شدند امید را نیز دستگیر و در بازجویی از او طراح اصلی نقشه سرقت را شناسایی کنند. امید به مأموران گفت: فردی به اسم رضا که قبلا در کارگاه لوسترسازی کار میکرد، طراح اصلی نقشه سرقت بود. او بعد از اینکه از کارگاه بیرون آمد، تصمیم به سرقت از آنجا گرفت.
برای همین از من خواست به بهانه تهیه مواد برای نگهبان کارگاه به آنجا بروم و با او طرح دوستی بریزم. بعد از چند روز رفتوآمد، سرانجام توانستم اعتماد نگهبان کارگاه را جلب کنم. وقتی به او نقشه سرقت از کارگاه را گفتم و وعده دادم که بعد از سرقت 800هزار تومان به او میپردازیم، وی قبول کرد و به این ترتیب به کارگاه دستبرد زدیم.
در جریان این سرقت هیچکدام از همدستانم از حضور رضا در پشت پرده ماجرا خبر نداشتند و قرار بود بعد از فروش اموال مسروقه به آنها دستمزدشان را پرداخت کنیم که همهچیز لو رفت.با اعترافات امید، طراح اصلی نقشه سرقت نیز دستگیر شد و به جرم خودش اعتراف کرد.
سرهنگ مرتضی رستمی، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: با کشف تمامی اموال مسروقه برای متهمان قرار قانونی صادر شد و آنها راهی زندان شدند.