در واقع خانوده یک سازمان اجتماعی، تربیتی، عاطفی، اقتصادی است که در آن اعضای خانواده میتوانند به اختیار و اراده خود آن را ساخته و پرداخته و لذت سکون و آرامش را تجربه کنند؛ در واقع ازدواج نسخه شفاهی همه دردهاست. اما امروز با تغییر در سبک زندگی و ورود الگوهای مغایر با باورهای دینی و سنتی، ما شاهد آشفتگیها و آسیبهای فراوان در تمام مراحل ازدواج از ارتباط و خواستگاری گرفته تا نامزدی و عقد ازدواج هستیم و اگر نخواهیم اغراق کنیم نگرانی بابت این تزلزل در نهاد محکم و نظامیافته خانواده کمتر از زلزلهای پرخسارت در یک جامعه نیست.
از طرفی آمارها و ارقام در مورد میزان طلاق و کاهش رشد ازدواج آنقدر نگرانکننده است که باید ما و همه مسئولین اعم از قانونگذاران ملی و محلی، جامعه علمی و دانشگاهی و مجریان قانون را وادار سازد تا در اندیشه راهبردهای اساسی برای رونق ازدواج و تحکیم بنیان خانواده باشند، به همین دلیل بهنظر میرسد این موضوعات که طی دهههای گذشته چقدر از وقت، قوانین و بودجه کشور به اقدامات عمیق و اثربخش برای ترویج ازدواج و تحکیم این سنت الهی اختصاص یافته و یا دلایل تزلزل در نهاد خانواده و ازدواجهای صورتگرفته (آن هم با سبک و سیاق امروزی) چیست که با گذر اندک زمانی از هم پاشیده میشود، باید ارزیابی شوند. آنچه قطعی بهنظر میرسد این است که خانواده با توجه به کارکردهای عمیق فردی، اجتماعی و اقتصادیاش چنانچه در نتیجه یک پیوند عمیق دینی، عاطفی و عقلی بهوجود آید میتواند پاسخگوی همه بحرانهای فردی، اجتماعی باشد.
در واقع همه عزت و عظمت و غروری را که ملت ما به واسطه هشت سال دفاع و مقاومت بهدست آوردند در گرو خانوادههای تربیتیافته انقلابی و مسلمان بود که سالهای سخت و دشوار تحریم و بمبارانهای پی در پی و شهادت و رشادتها و ایثارگریها را با افتخار پشت سرگذاشتند و امروز هم همچنان برخوان هشت سال دفاعمقدس نشستهایم که به فرموده حضرت امام (ره) برای ما نعمت بود و آن روز نمیفهمیدیم.
سؤالی که اینجا به ذهن میرسد این است که ما چقدر برای توانمندسازی و ارتقای دانش و مهارت خانوادههایی که در یک پیوند ناگسستنی در کنار یکدیگر بتوانند در مقابل همه فشارها اعم از اقتصادی و اجتماعی و عاطفی مقاومت کنند کار و یا بودجه هزینه کردهایم؟ عمق و اثر بخشی برنامههای توانمندسازی ما چقدر بوده است؟ آمارهای هشداردهنده و روبه افزایش طلاق بهویژه در پنج سال اول زندگی و کند شدن آهنگ رشد ازدواج، برایند تحلیلی و توصیفی خوبی از حجم و کیفیت اقدامات صورت گرفته است.
قطعا با شرایط کنونی برای دستیابی به یک خانواده موفق نیازمند اعمال مدیریت جامع و هماهنگ از سوی دستگاههای قانونگذار و اجرایی هستیم. بعضی از مأموریتها وظایف در حیطه ملی و حاکمیتی است و بعضی در حیطه شهری و محلی، لذا تهیه و تدوین سند ملی حمایت از بنیان خانواده که بتواند تمامی دورههای زندگی نهتنها قبل از ازدواج بلکه بعد از ازدواج و تا انتها زندگی زوجین و خانواده را همراهی کند ضروری است. این سند حمایتی تضمینکننده بهداشت روان آحاد جامعه خواهد بود و نظام مراقبتهای اجتماعی خانواده باید بهطور پیوسته رصد شود.
در ضمن امروز نباید از آمارهای طلاق عاطفی که در دهه دوم زندگی مشترک رخ میدهد غافل شد. زوجینی که بنابر ملاحظاتی بدون پیوندهای عاطفی یا معنوی زناشویی زیر یک سقف زندگی میکنند. راهبردهای خانواده درمانی نسخه شفاهی است برای بسیاری از مشکلات اجتماعی که هم آسان است و هم قابل اجرا فقط نیازمند یکدلی و یکپارچگی سیاستگذاران و مجریان است که امیدوارم این امر به فیض دعای روزهداران و شبهای با فضیلت این ایام محقق شود.
*رئیس کمیته سلامت و عضو کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران