به گزارش ایسنا، این تهیهکننده سینمای ایران در نوشتاری درباره تحریم اسکار آورده است: «در میان تمام کشورهای مسلمان و معترض به فیلم موهن و بیارزش یک نادان مصری،ایران تنها کشوری است که قادر است پاسخ یک جرم سینمایی را با زبان سینمایی بدهد.
شعارهای مرگبار دادن، آتش زدن، کشتن آدمهای با ربط و بیربط و قهر کردنهای خودآزار، کاریست که ملتها و دولتهای دیگر میتوانند به آن اکتفا کنند، اما ایران با توجه به صنعت فعال سینماییاش، دارای گنجینهای از فیلمهای انسانی و مبتنی بر مکارم اخلاقی اسلامی است که تماشای آنها از سوی ملتهای دیگر میتواند چهرهای واقعی و مهربان از اسلام و مسلمان به دنیا عرضه کند.
آیا واقعا تماشای فیلم لطیفی چون «یک حبه قند» چهره بهتری از مسلمانان به ملتهای دیگر ارائه میکند، یا تماشای صحنههای خونین و خشمگین اعتراضات مردمی که جواب یک فیلم مزخرف 14 دقیقهای را دارند با دشنه و دشنام میدهند؟...آیا کنار کشیدن و خود-حذفی بدون انعکاس سینمای ایران از یک عرصه رقابت جهانی مانند اسکار، که هیچ ربطی به آن فیلم و سازندهاش ندارد، گام موثرتری است یا حضور متمدنانه و مجهز به یک پاسخ سینمایی، با فیلمی که اینهمه رنگ و بوی مهر مسلمانی دارد؟...
در تمام هشت سال دفاع مقدس، همه دشمنان ایران با انواع سلاحهای فیزیکی و شیمیایی به میدان آمدند و ما جز شرف و عزت و عرفان و حرف حق چیزی به میدان نبردیم و همین شد که ایران با آبرویی ماندگار از آن تجربه بیرون آمد.
بهتر است در این نبرد تازه هم ایران که صاحب سینمایی سربلند و جهانی است، با زبان سینما به اعتراض برخیزد.
فقط به این فکر کنیم که سینمای ایران با راه یافتن به اسکار، میتواند جهانیترین تریبون را برای اعتراض به همین فیلم موهن در اختیار داشته باشد...واقعا کدام روش به تدبیر نزدیکتر است؟ اینکه قهر کنیم و کنج خانهمان بنشینیم و کسی هم خبر نشود، یا اینکه به یک میدان سینمایی برویم و حرفمان را چنان بزنیم تا همه دنیا بشنود؟...البته متاسفانه سیاستگذاران فرهنگی ثابت کردهاند که پای اینگونه تصمیمهایشان محکمتر میایستند و تصحیح تصمیمهای اعلام شده را کسر شان خود میدانند.
...و سئوال آخر اینکه چرا چنین تصمیمی پیش از طی مراحل کارشناسی برای انتخاب گرفته نشد؟...شاید منتظر بودند که فیلم دیگری انتخاب شود!...شخصا رفتن همان فیلم را هم -هر چه که هست- از تحریم اسکار بهتر میدانم».