اما در کمال تعجب نرخ تعیین شده در این مرکز روزبهروز به تبعیت از نرخ بازار آزاد افزایش یافت و در نتیجه این بازار آزاد است که مرتبا با افزایش نرخ درصدد تحمیل خود به مرکز مبادلات ارزی بهعنوان یک مرکز رسمی خرید و فروش ارز بوده که این در واقع یک نقض غرض است؛ حال آنکه اگر ارز با نرخی کمتر از اتاق ارزی در اختیار صرافان قرار میگرفت، احتمال کنترل بازار آزاد وجود داشت و با پایین آوردن نرخ در اتاق ارزی، قیمتهای بازار آزاد هم کاهش مییافت.
با تداوم روند فعلی شاهد رکوردزنیهای مجدد نرخ ارز در بازار آزاد خواهیم بود که پایین آوردن آن روزبهروز دشوارتر میشود. از طرف دیگر از آنجا که ساختار اقتصاد کشور بر مبنای واردات است، افزایش نرخ ارز موجب تورمی میشود که تحمل آن بسیار مشکل خواهد بود.
شاید برخی احتمال دهند که زمان این مسئله را حل خواهد کرد و در روزها یا هفتههای آینده شاهد روند نزولی نرخ ارز در بازار آزاد خواهیم بود اما اصلا اینگونه نیست. در حال حاضر مسیر بهطور معکوس پیموده میشود و تا در ابتدای راه به سر میبریم باید در رویه فعلی تغییر ایجاد شود و بهنظر میرسد که اصولیترین تغییر، وابسته کردن نرخ بازار به نرخ اتاق مبادلات ارزی است. این اتاق باید به سمت تأمین نیاز واردکنندگان برود و همچنین امکانی برای صادرکنندگان بهمنظور فروش دلار فراهم کند.
اساسا هر طرحی که توسط هر دولتی اجرا میشود باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد و آثار آن بر متغیرهای کلان اقتصادی مانند اشتغال، رشد اقتصادی و فاصله طبقات درآمدی به دقت استخراج شود. در این شرایط اجرای طرحها میتواند اقشار مختلف جامعه را منتفع کند. حال آنکه با اجرای طرحی با عنوان مرکز مبادلات ارزی به شیوه کنونی تمام امکانات به سمت عدهای که توانایی خرید دلار با قیمتهای بالاتر را دارند هدایت میشود.
در حال حاضر چارهای نیست جز اینکه مسئولان نسبت به افزایش این نرخ بیش از پیش حساسیت نشان داده و ارز بازار آزاد را با نرخی حدود دو تا سه درصد کمتر از نرخ تعیین شده در اتاق ارزی تحویل دهند. ضمانت کاهش نرخ با این شیوه هم این است که رقم مذکور در اتاق ارزی باید بهتدریج کاهش یابد و این کاهش آنقدر با ظرافت ادامه داشته باشد که ارز بازار آزاد هم به ارقام پایینتر هدایت شود. البته در این میان مدیران اقتصادی نباید به همین کاهش اکتفا کنند؛
حرکتهای دیگری باید در وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت کشاورزی و سیستم بانکی صورت بگیرد و از طریق سیاستهای خاصی به فعالیتهای اقتصادی کمک شود. بهعبارت دیگر مجموعهای از اقدامات باید صورت بگیرد تا با کاهش تدریجی نرخ در اتاق ارزی علامتهایی به بازار آزاد داده شود که نرخها افزایش نیابد.
در اقتصاد فرمول محاسبه ارزش دلار در هر کشوری با توجه به پارامترهای اقتصادی همان کشور وجود دارد. به همین علت است که نرخ سایه ارز در محاسبات اعمال شده و اجرای یک پروژه با توجه به همان نرخ سایه صورت میگیرد تا بازده واقعی مشخص شود.
بنابراین کاهش نرخ ارز در اتاق مبادلات ارزی هم یک کار نشدنی و ناشناخته نیست. البته این روش یک راه فوق العاده خوب نیست اما از کاری که الان در حال اجراست بهتر بوده و مستقل از بازار آزاد عمل میکند.