سه‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶ - ۰۵:۲۲
۰ نفر

صابر محمدی: پول تو جیبی بچه‌ها، از مواردی است که اغلب در خانواده مشکل‌آفرین می‌شود.

ریشه اصلی این مشکلات نگرش اشتباه ما نسبت به آن است. ما گمان می‌کنیم «پول تو جیبی»، پاداشی برای رفتار خوب یا حق‌الزحمه‌ای برای کارهای روزانه بچه‌هاست.

به همین خاطر، از آن به عنوان وسیله‌ای برای فشار آوردن بر کودک و واداشتن او به اطاعت استفاده می‌کنیم. آنچه که باید به آن توجه کرد این است که «پول تو جیبی» یک وسیله آموزشی و تربیتی است که هدف و غایتی مشخص دارد: ما می‌خواهیم از طریق «حق انتخاب» و «مسئولیت»، به فرزند خود یاد بدهیم که چگونه از پولش استفاده کند و او را در اندوختن تجربه در این راه یاری کنیم.

به همین جهت نظارت و تجسس بیش از اندازه بر «پول تو جیبی» و طریقه خرج کردن آن و نیز استفاده از آن به عنوان وسیله‌ای برای تنظیم پاداش و تنبیه کودک، هدف اصلی این وسیله تربیتی را خنثی می‌کند. یکی از راه‌های مهمی که والدین می‌توانند فرزندان خود را از نظر جنبه‌های پولی و اقتصادی آموزش دهند،

یکی از نکات مهم در تربیت اقتصادی فرزندان، درست خرج کردن و فراگیری آینده‌نگری اقتصادی فرزندان است. عده زیادی از کودکان و نوجوانان از میزان پولی که به عنوان پول تو جیبی از والدین خود دریافت می‌کنند، ناراضی هستند و معتقدند این مبلغ فقط برای مخارجشان کافی است.

 در مقابل، والدین نیز معتقدند که میزان پول دریافتی فرزندانشان زیاد است. البته مبلغ و میزان پول تو جیبی بچه‌ها ارتباط مستقیم با شناخت والدین از نیازهای فرزندانشان و شناخت مناسب فرزندان از وضع مالی والدینشان دارد. اینکه پول تو جیبی چه‌قدر باشد، خیلی مهم نیست؛ مهم این است که بچه‌ها استفاده درست را بلد باشند. مطالعات نشان داده که پول هفتگی یا ماهیانه بستگی به سن اطفال دارد.

کودکانی که سن کمتری دارند ظرفیت و توانایی نگهداری پول خود را تا آخر ماه نداشته و تمام پول را یکجا خرج می‌کنند. بنابراین بهتر است کودکان 7 تا 9 ساله به‌طور هفتگی و کودکان بالای 10 سال به‌طور ماهیانه پول تو جیبی‌شان را دریافت کنند.

 همچنین روان‌شناسان معتقدند پرداخت پول تو جیبی باید از قاعده منظم و خاصی برخوردار باشد که می‌توان در زمان‌های مختلفی چون روزانه، هفتگی و یا ماهیانه باشد تا کودک یا نوجوان بتواند براساس آن نظم، برای پول ثابتی که به او پرداخته می‌شود، برنامه‌ریزی کند. اطلاعات موجود نشان می‌دهد خانواده‌های با درآمد متوسط به مستمری هفتگی یا ماهانه کودکان خود اهمیت بیشتری می‌دهند.

 عامل دیگر، جنسیت فرزندان است. گاهی خانواده‌ها به دلایل فرهنگی نیازهای فرزندان دختر را نادیده می‌گیرند و به فرزندان پسر پول بیشتری می‌دهند. تحقیقات به عمل آمده نشان می‌دهد که پسرها بیشتر از دخترها پول دریافت می‌کنند.

 به‌طور کلی پول دریافتی بچه‌ها نباید آنقدر زیاد باشد که ارزش خود را از دست بدهد و نه آن‌قدر کم که کودک یا نوجوان برای رفع خواسته‌های خود به اعمال نادرست دست بزنند. رابطه پول تو جیبی و اعتیاد «مطالعات محققان نشان می‌دهد دادن پول توجیبی‌های زیادی به دانش‌آموزان و عدم نظارت بر مصرف آن، خطر اعتیاد آنان به مواد مخدر را افزایش می‌دهد.»

به نقل از پایگاه خبری اکسپرس ایندیا، مطالعات نشان می‌دهد عدم نظارت والدین به نحوه مصرف پول تو جیبی کودکان و دانش‌آموزان، خطر معتاد شدن آنان به مواد مخدر و مشروبات الکلی را در پی دارد. براساس این گزارش مسئله عدم نظارت بر نحوه مصرف پول تو جیبی دانش‌آموزان در میان والدینی که هر دو شاغل هستند، شایع‌تر است و این افراد نظارت کمتری به ریخت و پاش‌های فرزندان خود دارند.

بنا بر همین گزارش، هر چه پول توجیبی دانش‌آموزان بیشتر شود، آنان میل بیشتری به ریخت و پاش پیدا می‌کنند و احتمال اینکه آنان از این مبالغ برای خرید مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده نمایند، افزایش می‌یابد. محققان به والدین توصیه می‌کنند میزان پول توجیبی دانش‌آموزان را طوری تنظیم کنند که آنان نه با کمبود پول مواجه شوند و نه آنقدر با پول اضافی روبه‌رو گردند که وسوسه خلاف به سر آنان بزند.

رویا زارع متخصص علوم تربیتی، در این رابطه می‌گوید: «خانواده‌ها موظفند با آشنا کردن وضعیت اقتصادی و شغلی خود، به فرزندان خود در اوایل نوجوانی بیاموزند که در چارچوب امکانات مالی خانواده قدم بردارند.

بسیار دیده شده که خانواده‌های متوسط برای همسانی فرزندانشان با همسالانی که وضع مالی بهتری دارند، پول توجیبی زیادی در اختیارشان قرار می‌دهند! که در این صورت کودک یا نوجوان با عدم درک صحیح از وضعیت مالی و امکانات اقتصادی خانواده خود، در آینده توقع بیشتری از والدین داشته و زیاده‌خواه می‌شود که در سنین بالاتر مشکل‌دار خواهد شد. پول توجیبی باید به اندازه نیاز کودک و در حد امکانات مالی خانواده پرداخت شود.

 اگر کودک ناچار است در خارج از منزل غذا بخورد، اگر برای ایاب و ذهاب خود احتیاج به پول دارد و اگر دوست دارد گاهی همکلاس‌های خود را مهمان کند، والدین می‌توانند متوسط مخارج فرزندانشان را برآورد کرده و به همان مقدار او را تأمین سازند. در برخی موارد دیده می‌شود که میان خانواده‌هایی که از رفاه نسبی نیز برخوردارند، کودکان برای تأمین نیازهایشان دست به کارهای نادرست می‌زنند که بیانگر ناکافی‌بودن یا بی‌توجهی والدین به نیازهای آنهاست.

توصیه کاربردی روان‌شناسان و آگاهان امور تربیتی این است که به اطفال مقرری مختصری داده شود تا حس اعتماد والدین و امنیت مالی، در کودکان ارضا شود و چنانچه فرزندشان نیاز به پول بیشتری داشت، این مبلغ را در مقابل کار اضافی مثل شستن اتومبیل، کمک به مادر، خوب درس خواندن و نگهداری از خواهر یا برادر کوچکتر دریافت کند.

 به این ترتیب کودکان و نوجوانان علاوه بر کسب توانایی عملی، به ارزش پول نیز پی می‌برند. در حقیقت فرزندان با دریافت مبلغی مشخص، برحسب سن، شخصیت و شرایط اقتصادی خانواده خود با مسائل مالی پیرامون آشنا شده و یاد می‌گیرند که چگونه از پولی که در اختیارشان گذاشته می‌شود، می‌توانند بیشترین و مناسب‌ترین استفاده را ببرند.

از طرفی پول توجیبی می‌تواند زمینه‌سازی مناسب برای ورود کودکان و نوجوانان به دنیای بزرگسالان باشد. بنابراین دقت در تعیین مقرری مناسب برای فرزندان، با توجه به شرایط و امکانات اقتصادی خانواده، وضعیت روحی و شخصی، همچنین در نظر گرفتن سن آنها از عوامل مهم و زیربنایی برای رشد شخصیتی- اجتماعی فرزندانمان مبدل کند.

 رابطه پول توجیبی و اقتصاد در بررسی این موضوع، استیسی نتیجه می‌گیرد که: «در دهه اول زندگی به نظر نمی‌رسد زمینه‌های اجتماعی زندگی کودکان در اجتماعی‌کردن اقتصادی آنان، به جز کودکان بسیار ثروتمند و یا بسیار فقیر، تأثیر زیادی داشته باشد. اما در دهه دوم زندگی به نظر می‌رسد، تأثیر تفاوت‌های اجتماعی در روند رشد آنان مشخص‌تر باشد.»

 در انگلستان بردزآی والس درباره پول توجیبی پژوهش پیمایشی منظمی انجام داد. این بررسی نشان می‌داد که میانگین پول توجیبی کودکان در 1989، مبلغ 40/1 پوند در هفته است که با توجه به سن کودک افزایش می‌یابد، همچنین پسران کمی بیش از دختران پول توجیبی دریافت می‌کنند. بالاترین میزان پرداخت پول توجیبی در اسکاتلند است که میانگین این پرداخت‌ها تقریباً 50درصد بیشتر از جنوب غربی انگلیس است.

 سال‌هاست که میزان پول توجیبی کمتر از میزان تورم افزایش یافته است، ولی در سالیان بعد این میزان، در مقایسه با افزایشی که از سال 1975 همپای میزان تورم می‌توانست داشته باشد، در سال 1989، به میزان 25درصد بیشتر بود.

 بررسی‌های فرانسوی‌ها نیز نتایج مشابهی را نشان می‌دهد و همچنین حاکی است مبلغ پول توجیبی والدین به فرزندانشان کمتر از مقداری بوده است که فرزندان آنها در گزارش خود اظهار داشته‌اند؛ که شاید بدین علت باشد که والدین فقط پول توجیبی را مدنظر دارند، در حالی که فرزندان تمام پول‌های دریافتی را محسوب می‌کنند.

 این امر نشان می‌دهد که در چه سنی پول توجیبی عامل مهم اجتماعی کردن کودکان قلمداد می‌شود. اوایل قرن جاری، والدین به خاطر دادن پول در قبال کار به فرزندان خود تشویق می‌شدند، در حالی که دیدگاه امروزی، از دادن مقرری منظمی که ملزم به کارکردن کودک نباشد، حمایت می‌کند.

 به نظر می‌رسد که در طول سال‌های 1903 تا1940 تب بررسی‌ها و مقاله‌های پژوهشی در مورد آموزش نحوه استفاده از پول به کودکان همه جا را فراگرفته بود. از این رو، پری‌وی، 100خانواده آمریکایی را که به نوجوانان خود درباره پول آموزش می‌دادند، مورد مطالعه قرار داد.

 آنان به این نتیجه رسیدند که به هنگام استفاده از پول پسران بیش از دختران از تجربه‌های آموزشی خود استفاده می‌کنند. این امر به خصوص در تشویق والدین به کسب تجربه هنگام گفت‌وگو با کودکان خود درباره وضعیت مالی خانواده، مشکلات، مخارج و اهداف بسیار مؤثر واقع شد.

 آنان پی‌بردند که آموزش والدین درباره پول به فرزندان، با توانایی آتی کودکان در استفاده سودمند از منابع مالی در اوایل بزرگسالی (سال‌های اولیه دبیرستان) ارتباط مثبتی دارد. رفتارهای پولی این نوجوانان در آینده، آشکارا با تجربه‌ای مرتبط بود که از والدین خود در تشویق به کسب درآمد، و گفت‌وگو درباره مسائل مالی خانواده و یا هزینه‌ها به دست می‌آورند.

در مجموع، رابطه بین تجربه‌های دوران کودکی در نحوه استفاده از پول و توانایی بعدی آنان در مدیریت پول، بر اهمیت برنامه‌ریزی والدین به عنوان تجربه‌هایی بسیار ارزشمند برای کودکان می‌افزاید. آشنا کردن نوجوانان دبیرستانی با تجربه کسب درآمد و در کل با مسائل مالی خانواده، اهمیت بسیاری دارد.

 به نظر می‌رسد بررسی‌های مارشال و مگرو در نخستین پژوهش درباره ارتباط بین آموزش والدین به کودکان در خصوص پول و دانش استفاده کودکان از آن باشد. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، آنان به این نتیجه دست یافتند که اطلاعات کودک درباره پول با میزان تجربه‌های او از پول ارتباط مستقیمی دارد. همچنین با نگرش والدین نسبت به پول و عادت‌های مصرفی آنان نیز مرتبط است.

 از این‌رو آموزش و اجتماعی کردن کودک، آثار مهمی در درک آنان از امور اقتصادی بر جای می‌گذارد. چنین به نظر می‌رسد که والدین برای اجتماعی کردن کودکان خود از همه توانشان استفاده نمی‌کنند.

سونوگا - برک و وبلی در خصوص اینکه والدین پول توجیبی را به منظور آموزش پس‌انداز به کودکان می‌دهند، پژوهشی انجام دادند و نتیجه گرفتند که اغلب والدین پول توجیبی را برای خرج کردن می‌دهند نه برای پس‌انداز کردن. با وجود این، تلاش‌های ناتمامی برای آموزش پس‌انداز کردن انجام گرفت (برای مثال والدینی که با فرزند خود برای پس‌انداز مسابقه می‌گذارند) اما این فرصت‌ها به ندرت وجود داشت.

 فرنهام و توماس در تخصص و استفاده از پول توجیبی، تفاوت‌های طبقاتی، جنسی و سنی را تعیین‌کننده می‌دانند. آنان از 400 کودک 7 تا 12 ساله انگلیسی آزمونی به عمل آوردند، نتیجه نشان داد که کودکان بزرگ‌‌تر پول بیشتری دریافت می‌کردند و در فعالیت‌های اقتصادی از قبیل پس‌انداز، وام دادن یا وام گرفتن بیشتر شرکت داشتند.

 تفاوت‌های طبقاتی نیز میان آنان وجود داشت: برای مثال کودکان خانواده‌های کارگری پول بیشتری می‌گرفتند ولی کمتر از کودکان طبقه متوسط پس‌انداز می‌کردند. همچنین کودکان طبقه‌های متوسط بیشتر از کودکان متعلق به اقشار کارگری گزارش می‌کردند که برای گرفتن پول توجیبی در خانه مجبور به کارکردن بودند، و آن را پس از پس‌انداز برای نگهداری به والدین خود می‌سپردند.

 در مجموع، میزان تفاوت‌های طبقاتی به نحو شگفت‌آوری پایین بود. اجتماعی شدن کودکان فرنهام و توماس استنباط والدین از اجتماعی کردن کودکان خود را با اطلاع از نظر آنان درباره دادن پول توجیبی ارزیابی کردند، نتایج نشان داد که مادرها بیشتر از پدرها به مواد زیر تمایل داشتند: اینکه با کودکان خود درباره نوع کالایی که با پول توجیبی تهیه می‌شود، به توافق برسند، به کودکان بزرگتر پول توجیبی ماهیانه پرداخت شود؛ در مقدار پول توجیبی کودک هر سال تجدید نظر شود.

از این‌رو، همه این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که زنان بیشتر مایلند تا فرزندان خود را افراد مسئولی بارآورند که علت آن می‌تواند به دلیل ویژگی زن بودن آنان باشد، که تماس بیشتری با کودکان در خانه یا محل کار دارند. بنابراین درک بهتری نیز از توانایی‌های آنان خواهند داشت.

همان‌گونه که انتظار می‌رفت تفاوت‌های سنی نشان داد که والدین مسن‌تر بیشتر از والدین جوان، اصرار داشتند که فرزندانشان پول توجیبی خود را بیشتر صرف خرید کتاب کنند و کمتر به تفریحات بپردازند. آنان، هم چنین بیشتر موافق بودند که پول توجیبی بیشتری به پسرانشان بدهند.

 در عوض اغلب والدین جوان‌تر، پول توجیبی، را در ازای انجام دادن کارهای منزل به فرزندانشان می‌دادند. بنابراین آنان پول توجیبی را بیشتر نوعی قرارداد توافق شده میان کودک و والدین می‌دانستند. استنباط نوجوانان از پول توجیبی میلر و یونگ استنباط نوجوانان آمریکایی از «پول توجیبی» را مورد بررسی قرار دادند. برخلاف باورهای والدین، آنان نتیجه گرفتند که نوجوانان پول توجیبی را فرصتی آموزشی برای کسب بیشتر اعتماد به خویشتن در تصمیم‌گیری‌های مالی و مدیریت پول نمی‌دانند. اکثر نوجوانان، پول توجیبی را برای برخوردار شدن از مواهب ضروری زندگی می‌دانستند، یا آن را نوعی درآمد قلمداد می‌کردند.

 صاحبنظران بر این باورند که اهمیت پول توجیبی برای نوجوانان، گرفتن خود پول نیست، بلکه ارزیابی شرایط دریافت آن، میزان وظایف در قبال آن، محدودیت در مبلغ آن و خرج یا نگهداری آن است. در میان خانواده‌ها، مقرری یا پول توجیبی در ارتباط تنگاتنگ با همه زمینه‌های اجتماعی کردن است.

 خودپنداره نوجوان و تأخیر انداختن ازدواج، مساوات‌طلبی از نظر جنسی و غیره با روابط اجتماعی، شرکت در مراتب مختلف تصمیم‌گیری و تجربه‌های پول توجیبی مرتبط است. مؤلفان خاطرنشان می‌کنند: «دادن پول توجیبی به فرزندان را نمی‌توان بد یا خوب دانست؛ بلکه روش اداره آن می‌تواند منجر به پیدایش ارزش‌ها و میزان‌ها و غیره شود... آنچه می‌توان گفت این است که زمانی که مقرری باعث خود رهبری و مساوات‌طلبی در کنش‌های متقابل می‌شود، می‌تواند توسعه و پیشرفت‌های بعدی را در پی داشته باشد.»

 تمامی این پژوهش‌ها درباره پول توجیبی این نتیجه را دربردارد که هر چند اجتماعی کردن کودکان از نظر اقتصادی مهم است، اما به تنهایی قابل توجه نیست. همچنین والدین، پول برای نیازهای دیگر (تعطیلات، سرگرمی‌ها، و غیره) را نیز تأمین می‌کنند که «همه موارد تأمین مالی» را باید در کل در نظر گرفت.

پول تو جیبی هفتگی یا ماهیانه، بدون قید و شرط در ازای انجام دادن کار است که آمریکایی‌ها آن را «مقرری» و انگلیسی‌ها «پول تو جیبی» می‌نامند. نکته قابل توجه این که تا این اواخر، پژوهش‌های علمی کمی در این زمینه وجود داشت و بیشتر اطلاعات، از مطالعات بازاریابی تهیه می‌شد.

یکی از نکات مهم در تربیت اقتصادی فرزندان، درست خرج کردن و فراگیری آینده‌نگری اقتصادی فرزندان است. عده زیادی از کودکان و نوجوانان از میزان پولی که به عنوان پول تو جیبی از والدین خود دریافت می‌کنند، ناراضی هستند و معتقدند این مبلغ فقط برای مخارجشان کافی است. در مقابل، والدین نیز معتقدند که میزان پول دریافتی فرزندانشان زیاد است.

البته مبلغ و میزان پول تو جیبی بچه‌ها ارتباط مستقیم با شناخت والدین از نیازهای فرزندانشان و شناخت مناسب فرزندان از وضع مالی والدینشان دارد. اینکه پول تو جیبی چه‌قدر باشد، خیلی مهم نیست؛ مهم این است که بچه‌ها استفاده درست را بلد باشند.

 مطالعات نشان داده که پول هفتگی یا ماهیانه بستگی به سن اطفال دارد. کودکانی که سن کمتری دارند ظرفیت و توانایی نگهداری پول خود را تا آخر ماه نداشته و تمام پول را یکجا خرج می‌کنند. بنابراین بهتر است کودکان 7 تا 9 ساله به‌طور هفتگی و کودکان بالای 10 سال به‌طور ماهیانه پول تو جیبی‌شان را دریافت کنند.

همچنین روان‌شناسان معتقدند پرداخت پول تو جیبی باید از قاعده منظم و خاصی برخوردار باشد که می‌توان در زمان‌های مختلفی چون روزانه، هفتگی و یا ماهیانه باشد تا کودک یا نوجوان بتواند براساس آن نظم، برای پول ثابتی که به او پرداخته می‌شود، برنامه‌ریزی کند. اطلاعات موجود نشان می‌دهد خانواده‌های با درآمد متوسط به مستمری هفتگی یا ماهانه کودکان خود اهمیت بیشتری می‌دهند.

 عامل دیگر، جنسیت فرزندان است. گاهی خانواده‌ها به دلایل فرهنگی نیازهای فرزندان دختر را نادیده می‌گیرند و به فرزندان پسر پول بیشتری می‌دهند. تحقیقات به عمل آمده نشان می‌دهد که پسرها بیشتر از دخترها پول دریافت می‌کنند.

 به‌طور کلی پول دریافتی بچه‌ها نباید آنقدر زیاد باشد که ارزش خود را از دست بدهد و نه آن‌قدر کم که کودک یا نوجوان برای رفع خواسته‌های خود به اعمال نادرست دست بزنند.

رابطه پول تو جیبی و اعتیاد

 «مطالعات محققان نشان می‌دهد دادن پول توجیبی‌های زیادی به دانش‌آموزان و عدم نظارت بر مصرف آن، خطر اعتیاد آنان به مواد مخدر را افزایش می‌دهد.» به نقل از پایگاه خبری اکسپرس ایندیا، مطالعات نشان می‌دهد عدم نظارت والدین به نحوه مصرف پول تو جیبی کودکان و دانش‌آموزان، خطر معتاد شدن آنان به مواد مخدر و مشروبات الکلی را در پی دارد.

براساس این گزارش مسئله عدم نظارت بر نحوه مصرف پول تو جیبی دانش‌آموزان در میان والدینی که هر دو شاغل هستند، شایع‌تر است و این افراد نظارت کمتری به ریخت و پاش‌های فرزندان خود دارند.

بنا بر همین گزارش، هر چه پول توجیبی دانش‌آموزان بیشتر شود، آنان میل بیشتری به ریخت و پاش پیدا می‌کنند و احتمال اینکه آنان از این مبالغ برای خرید مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده نمایند، افزایش می‌یابد. محققان به والدین توصیه می‌کنند میزان پول توجیبی دانش‌آموزان را طوری تنظیم کنند که آنان نه با کمبود پول مواجه شوند و نه آنقدر با پول اضافی روبه‌رو گردند که وسوسه خلاف به سر آنان بزند.

رویا زارع متخصص علوم تربیتی، در این رابطه می‌گوید: «خانواده‌ها موظفند با آشنا کردن وضعیت اقتصادی و شغلی خود، به فرزندان خود در اوایل نوجوانی بیاموزند که در چارچوب امکانات مالی خانواده قدم بردارند. بسیار دیده شده که خانواده‌های متوسط برای همسانی فرزندانشان با همسالانی که وضع مالی بهتری دارند، پول توجیبی زیادی در اختیارشان قرار می‌دهند! که در این صورت کودک یا نوجوان با عدم درک صحیح از وضعیت مالی و امکانات اقتصادی خانواده خود، در آینده توقع بیشتری از والدین داشته و زیاده‌خواه می‌شود که در سنین بالاتر مشکل‌دار خواهد شد.

 پول توجیبی باید به اندازه نیاز کودک و در حد امکانات مالی خانواده پرداخت شود. اگر کودک ناچار است در خارج از منزل غذا بخورد، اگر برای ایاب و ذهاب خود احتیاج به پول دارد و اگر دوست دارد گاهی همکلاس‌های خود را مهمان کند، والدین می‌توانند متوسط مخارج فرزندانشان را برآورد کرده و به همان مقدار او را تأمین سازند.

در برخی موارد دیده می‌شود که میان خانواده‌هایی که از رفاه نسبی نیز برخوردارند، کودکان برای تأمین نیازهایشان دست به کارهای نادرست می‌زنند که بیانگر ناکافی‌بودن یا بی‌توجهی والدین به نیازهای آنهاست.

 توصیه کاربردی روان‌شناسان و آگاهان امور تربیتی این است که به اطفال مقرری مختصری داده شود تا حس اعتماد والدین و امنیت مالی، در کودکان ارضا شود و چنانچه فرزندشان نیاز به پول بیشتری داشت، این مبلغ را در مقابل کار اضافی مثل شستن اتومبیل، کمک به مادر، خوب درس خواندن و نگهداری از خواهر یا برادر کوچکتر دریافت کند. به این ترتیب کودکان و نوجوانان علاوه بر کسب توانایی عملی، به ارزش پول نیز پی می‌برند.

در حقیقت فرزندان با دریافت مبلغی مشخص، برحسب سن، شخصیت و شرایط اقتصادی خانواده خود با مسائل مالی پیرامون آشنا شده و یاد می‌گیرند که چگونه از پولی که در اختیارشان گذاشته می‌شود، می‌توانند بیشترین و مناسب‌ترین استفاده را ببرند.

 از طرفی پول توجیبی می‌تواند زمینه‌سازی مناسب برای ورود کودکان و نوجوانان به دنیای بزرگسالان باشد. بنابراین دقت در تعیین مقرری مناسب برای فرزندان، با توجه به شرایط و امکانات اقتصادی خانواده، وضعیت روحی و شخصی، همچنین در نظر گرفتن سن آنها از عوامل مهم و زیربنایی برای رشد شخصیتی- اجتماعی فرزندانمان مبدل کند.

 رابطه پول توجیبی و اقتصاد

در بررسی این موضوع، استیسی نتیجه می‌گیرد که: «در دهه اول زندگی به نظر نمی‌رسد زمینه‌های اجتماعی زندگی کودکان در اجتماعی‌کردن اقتصادی آنان، به جز کودکان بسیار ثروتمند و یا بسیار فقیر، تأثیر زیادی داشته باشد. اما در دهه دوم زندگی به نظر می‌رسد، تأثیر تفاوت‌های اجتماعی در روند رشد آنان مشخص‌تر باشد.»

در انگلستان بردزآی والس درباره پول توجیبی پژوهش پیمایشی منظمی انجام داد. این بررسی نشان می‌داد که میانگین پول توجیبی کودکان در 1989، مبلغ 40/1 پوند در هفته است که با توجه به سن کودک افزایش می‌یابد، همچنین پسران کمی بیش از دختران پول توجیبی دریافت می‌کنند.

 بالاترین میزان پرداخت پول توجیبی در اسکاتلند است که میانگین این پرداخت‌ها تقریباً 50درصد بیشتر از جنوب غربی انگلیس است. سال‌هاست که میزان پول توجیبی کمتر از میزان تورم افزایش یافته است، ولی در سالیان بعد این میزان، در مقایسه با افزایشی که از سال 1975 همپای میزان تورم می‌توانست داشته باشد، در سال 1989، به میزان 25درصد بیشتر بود. بررسی‌های فرانسوی‌ها نیز نتایج مشابهی را نشان می‌دهد و همچنین حاکی است مبلغ پول توجیبی والدین به فرزندانشان کمتر از مقداری بوده است که فرزندان آنها در گزارش خود اظهار داشته‌اند؛ که شاید بدین علت باشد که والدین فقط پول توجیبی را مدنظر دارند، در حالی که فرزندان تمام پول‌های دریافتی را محسوب می‌کنند.

 این امر نشان می‌دهد که در چه سنی پول توجیبی عامل مهم اجتماعی کردن کودکان قلمداد می‌شود. اوایل قرن جاری، والدین به خاطر دادن پول در قبال کار به فرزندان خود تشویق می‌شدند، در حالی که دیدگاه امروزی، از دادن مقرری منظمی که ملزم به کارکردن کودک نباشد، حمایت می‌کند.

به نظر می‌رسد که در طول سال‌های 1903 تا1940 تب بررسی‌ها و مقاله‌های پژوهشی در مورد آموزش نحوه استفاده از پول به کودکان همه جا را فراگرفته بود. از این رو، پری‌وی، 100خانواده آمریکایی را که به نوجوانان خود درباره پول آموزش می‌دادند، مورد مطالعه قرار داد. آنان به این نتیجه رسیدند که به هنگام استفاده از پول پسران بیش از دختران از تجربه‌های آموزشی خود استفاده می‌کنند.

 این امر به خصوص در تشویق والدین به کسب تجربه هنگام گفت‌وگو با کودکان خود درباره وضعیت مالی خانواده، مشکلات، مخارج و اهداف بسیار مؤثر واقع شد. آنان پی‌بردند که آموزش والدین درباره پول به فرزندان، با توانایی آتی کودکان در استفاده سودمند از منابع مالی در اوایل بزرگسالی (سال‌های اولیه دبیرستان) ارتباط مثبتی دارد.

 رفتارهای پولی این نوجوانان در آینده، آشکارا با تجربه‌ای مرتبط بود که از والدین خود در تشویق به کسب درآمد، و گفت‌وگو درباره مسائل مالی خانواده و یا هزینه‌ها به دست می‌آورند.

در مجموع، رابطه بین تجربه‌های دوران کودکی در نحوه استفاده از پول و توانایی بعدی آنان در مدیریت پول، بر اهمیت برنامه‌ریزی والدین به عنوان تجربه‌هایی بسیار ارزشمند برای کودکان می‌افزاید. آشنا کردن نوجوانان دبیرستانی با تجربه کسب درآمد و در کل با مسائل مالی خانواده، اهمیت بسیاری دارد.

به نظر می‌رسد بررسی‌های مارشال و مگرو در نخستین پژوهش درباره ارتباط بین آموزش والدین به کودکان در خصوص پول و دانش استفاده کودکان از آن باشد. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، آنان به این نتیجه دست یافتند که اطلاعات کودک درباره پول با میزان تجربه‌های او از پول ارتباط مستقیمی دارد. همچنین با نگرش والدین نسبت به پول و عادت‌های مصرفی آنان نیز مرتبط است.

 از این‌رو آموزش و اجتماعی کردن کودک، آثار مهمی در درک آنان از امور اقتصادی بر جای می‌گذارد. چنین به نظر می‌رسد که والدین برای اجتماعی کردن کودکان خود از همه توانشان استفاده نمی‌کنند. سونوگا - برک و وبلی در خصوص اینکه والدین پول توجیبی را به منظور آموزش پس‌انداز به کودکان می‌دهند، پژوهشی انجام دادند و نتیجه گرفتند که اغلب والدین پول توجیبی را برای خرج کردن می‌دهند نه برای پس‌انداز کردن.

 با وجود این، تلاش‌های ناتمامی برای آموزش پس‌انداز کردن انجام گرفت (برای مثال والدینی که با فرزند خود برای پس‌انداز مسابقه می‌گذارند) اما این فرصت‌ها به ندرت وجود داشت.

فرنهام و توماس در تخصص و استفاده از پول توجیبی، تفاوت‌های طبقاتی، جنسی و سنی را تعیین‌کننده می‌دانند. آنان از 400 کودک 7 تا 12 ساله انگلیسی آزمونی به عمل آوردند، نتیجه نشان داد که کودکان بزرگ‌‌تر پول بیشتری دریافت می‌کردند و در فعالیت‌های اقتصادی از قبیل پس‌انداز، وام دادن یا وام گرفتن بیشتر شرکت داشتند.

تفاوت‌های طبقاتی نیز میان آنان وجود داشت: برای مثال کودکان خانواده‌های کارگری پول بیشتری می‌گرفتند ولی کمتر از کودکان طبقه متوسط پس‌انداز می‌کردند. همچنین کودکان طبقه‌های متوسط بیشتر از کودکان متعلق به اقشار کارگری گزارش می‌کردند که برای گرفتن پول توجیبی در خانه مجبور به کارکردن بودند، و آن را پس از پس‌انداز برای نگهداری به والدین خود می‌سپردند. در مجموع، میزان تفاوت‌های طبقاتی به نحو شگفت‌آوری پایین بود.

اجتماعی شدن کودکان

فرنهام و توماس استنباط والدین از اجتماعی کردن کودکان خود را با اطلاع از نظر آنان درباره دادن پول توجیبی ارزیابی کردند، نتایج نشان داد که مادرها بیشتر از پدرها به مواد زیر تمایل داشتند: اینکه با کودکان خود درباره نوع کالایی که با پول توجیبی تهیه می‌شود، به توافق برسند، به کودکان بزرگتر پول توجیبی ماهیانه پرداخت شود؛ در مقدار پول توجیبی کودک هر سال تجدید نظر شود.

 از این‌رو، همه این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که زنان بیشتر مایلند تا فرزندان خود را افراد مسئولی بارآورند که علت آن می‌تواند به دلیل ویژگی زن بودن آنان باشد، که تماس بیشتری با کودکان در خانه یا محل کار دارند. بنابراین درک بهتری نیز از توانایی‌های آنان خواهند داشت.

همان‌گونه که انتظار می‌رفت تفاوت‌های سنی نشان داد که والدین مسن‌تر بیشتر از والدین جوان، اصرار داشتند که فرزندانشان پول توجیبی خود را بیشتر صرف خرید کتاب کنند و کمتر به تفریحات بپردازند. آنان، هم چنین بیشتر موافق بودند که پول توجیبی بیشتری به پسرانشان بدهند.

در عوض اغلب والدین جوان‌تر، پول توجیبی، را در ازای انجام دادن کارهای منزل به فرزندانشان می‌دادند. بنابراین آنان پول توجیبی را بیشتر نوعی قرارداد توافق شده میان کودک و والدین می‌دانستند.

استنباط نوجوانان از پول توجیبی

میلر و یونگ استنباط نوجوانان آمریکایی از «پول توجیبی» را مورد بررسی قرار دادند. برخلاف باورهای والدین، آنان نتیجه گرفتند که نوجوانان پول توجیبی را فرصتی آموزشی برای کسب بیشتر اعتماد به خویشتن در تصمیم‌گیری‌های مالی و مدیریت پول نمی‌دانند. اکثر نوجوانان، پول توجیبی را برای برخوردار شدن از مواهب ضروری زندگی می‌دانستند، یا آن را نوعی درآمد قلمداد می‌کردند.

 صاحبنظران بر این باورند که اهمیت پول توجیبی برای نوجوانان، گرفتن خود پول نیست، بلکه ارزیابی شرایط دریافت آن، میزان وظایف در قبال آن، محدودیت در مبلغ آن و خرج یا نگهداری آن است. در میان خانواده‌ها، مقرری یا پول توجیبی در ارتباط تنگاتنگ با همه زمینه‌های اجتماعی کردن است.

 خودپنداره نوجوان و تأخیر انداختن ازدواج، مساوات‌طلبی از نظر جنسی و غیره با روابط اجتماعی، شرکت در مراتب مختلف تصمیم‌گیری و تجربه‌های پول توجیبی مرتبط است. مؤلفان خاطرنشان می‌کنند: «دادن پول توجیبی به فرزندان را نمی‌توان بد یا خوب دانست؛ بلکه روش اداره آن می‌تواند منجر به پیدایش ارزش‌ها و میزان‌ها و غیره شود... آنچه می‌توان گفت این است که زمانی که مقرری باعث خود رهبری و مساوات‌طلبی در کنش‌های متقابل می‌شود، می‌تواند توسعه و پیشرفت‌های بعدی را در پی داشته باشد.»

تمامی این پژوهش‌ها درباره پول توجیبی این نتیجه را دربردارد که هر چند اجتماعی کردن کودکان از نظر اقتصادی مهم است، اما به تنهایی قابل توجه نیست. همچنین والدین، پول برای نیازهای دیگر (تعطیلات، سرگرمی‌ها، و غیره) را نیز تأمین می‌کنند که «همه موارد تأمین مالی» را باید در کل در نظر گرفت.

پول توجیبی در کشورهای مختلف

بررسی‌های اخیر در کشورهای مختلف پول توجیبی را مورد مطالعه دقیق قرار داده اند. در استرالیا، فدر، روابط میان ارزش‌ها و منطق والدین و میزان تخصیص پول توجیبی به فرزندان آنان را مورد مطالعه قرار داد. او پی‌برد که مبلغ پول توجیبی معمولاً با سن کودک و همچنین با باور والدین در حفظ خانواده‌ای هماهنگ و قوی مرتبط است. همچنین پول توجیبی با سایر ارزش‌ها و عادات والدین بستگی دارد.

 در کانادا، پلینر و همکارانش به بررسی سیستم تخصیص پول توجیبی در خانواده‌ها پرداختند. آنها معتقدند اغلب خانواده‌ها در کشورهای غربی این سیستم را ترجیح می‌دهند ولی پژوهش‌های اندکی در زمینه مکانیسم آموزشی آن انجام شده است. آنان برای مقایسه کودکانی که پول توجیبی می‌گرفتند و آنانی که نمی‌گرفتند، آزمون‌های مختلفی انجام دادند.

کودکانی که پول توجیبی می‌گرفتند در قیمت‌گذاری کالا و استفاده از کارت اعتباری توانایی بیشتری داشتند. تأمین مهارت‌ها همراه با سن کودک افزایش می‌یافت و به نظر می‌رسید که برخوردار شدن از سیستم‌ پول توجیبی، مهارت‌های مصرف کردن را نیز درپی‌داشته باشد.

پلینر و همکارانش معتقدند که سیستم پول توجیبی از این‌رو مفید است که باعث نوعی اعتماد و انتظار در کودک می‌شود که مستلزم «با سواد» شدن کودک از نظر مالی و مجرب شدن اوست.

 لارساس در فرانسه مشاهده کرد بهترین شیوه تخصیص پول توجیبی، این است که با گفت‌وگو درباره بودجه خانواده همراه باشد. عواملی که باعث کارآیی سیستم پول توجیبی می‌شود، امکان تبادل‌نظر در خصوص امور مالی خانواده است.

 لارساس خاطر نشان می‌کند دلایل مختلفی برای تغییر مقدار پول توجیبی به هنگام بزرگ شدن کودک وجود دارد. پول توجیبی کوششی برای کنترل تقاضاهای روبه افزایش کودک است. از این‌رو پول توجیبی اولین گام پنداشته می‌شود، که بعدها به تدریج به سیستم کاملی تبدیل می‌شود که وظایف متنوعی برای دو طرف دربردارد.

روشن است که برقراری سیستم پول توجیبی یا مقرری فرصت عالی برای والدین پدید می‌آورد تا کودکان خود را با پول و عملکرد آن آشنا کنند. نتایج حاکی است که تفاوت‌های طبقاتی بسیاری وجود دارد و این بحث که پول چگونه به دست می‌آید و خرج می‌شود به اندازه معرفی سیستم پول توجیبی و مبلغ آن اهمیت دارد.

منابع آموزش امور پولی

 به دلیل درک اهمیت آموزش امور اقتصادی به کودکان و نوجوانان، شماری از کتاب‌ها و مقاله‌ها با هدف آموزش نوجوانان و والدین آنان نوشته شده است.

در کتابی به نام «راهنمای کودکان زرنگ برای پس‌انداز و مصرف» ، یات و هیندن ادعا می‌کنند که «جزوه کاملی در مدیریت پول» تهیه کرده‌اند که به ویژه برای کودکان قشرهای متوسط و مادی‌گرای آمریکای نوشته شده است و برای تسهیل در یادگیری قلکی که به شکل کتاب درآمده پیوست کتاب شده است. در این کتاب کودکان به گفت‌وگو درباره پول توجیبی خود با والدین تشویق می‌شوند.

سؤال‌های پیشنهادی نیز مطرح می‌شود مانند: من چقدر درآمد خواهم داشت؟ انتظار می‌رود با پول خود چه چیزهایی بخرم؟

 کتابهای جالبی نیز درباره موضوع پول برای والدین وجود دارد. دویویس و تیلور که هر دو کارگزار بورس هستند کتابی به نام «کودکان و پول» خطاب به والدین نوشتند، «والدینی که... در قبال دادن پول توجیبی از فرزندانشان پاسخ می‌خواهند... مایلند فرزندشان درآمد خود را پس‌انداز کند... معتقدند کار کردن مسئولیت می‌آورد.... آنان علاقه‌مند هستند که کودکان خود را برای ورود به دنیای بزرگسالان آماده کنند.»

مؤلفین معتقدند والدین با دو مسئله دشوار روبرو هستند: نخست چگونه وضعیت مالی خانواده را اداره کنند و فرزندان را در امور مربوط به آن شرکت بدهند و به آنان آگاهی دهند تا منطقی و عادلانه بیندیشند؛ دوم، چگونه تضمین کنند که کودکان نگرش و مهارت‌های اصلی در امور پولی را کسب می‌کنند که برای تبدیل شدن به انسانی مولد و مسئول به آن نیازمندند.

 آنان معتقدند همه کودکان نیازمند درک واقعیت‌های اقتصادی هستند و داشتن شغل می‌تواند تجربه اجتماعی و تربیتی مورد نیاز را فراهم کند.

کد خبر 18666

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز