این خبر، مطمئنا برای دلار آمریکا خبر خوشایندی نیست و نویددهنده آینده مطلوبی نیز برای آن نخواهد بود. مقامات وزارت نفت ایران اعلام کردهاند که هماکنون بیش از 60 درصد مبادلات نفتی این کشور با ارزهای غیر دلار صورت میگیرد، اما در هفته جاری برای نخستین بار این امر از سوی منابع خارجی نیز تایید شد.
مقامات شرکت دولتی ژوهای ژنرونگ چین تایید کردند که از اواخر سال 2006 پرداخت یورو به ایران در قبال واردات نفت از آن را آغاز کردهاند. این شرکت بزرگترین خریدار نفت از ایران محسوب میشود و بیش از یک دهم کل نفت صادراتی ایران را دریافت میکند و روزانه 240 هزار بشکه نفت از ایران وارد میکند.
علاوه بر این، پالایشگاههای نفت ژاپن نیز که روزانه مجموعا 500 هزار بشکه نفت خام از ایران وارد میکنند (تقریبا یک چهارم کل 2.3 میلیون بشکه در روز نفت صادراتی ایران) برای پرداخت ین به ایران در برابر نفت وارداتی از این کشور اعلام آمادگی کردهاند. مقامات ژاپنی اظهار داشتهاند که آمادهاند در صورت درخواست ایران نفت از این کشور را به جای دلار با ین خریداری کنند.
این واکنشها نخستین مواضع خارجی نسبت به اقدام ایران در فروش نفت به ارزهای غیردلاری محسوب میگردد؛ البته نفت ایران همچنان بر اساس دلار قیمتگذاری میشود.
اقدام ایران در تغییر پرداختهای ارزی مربوط به مبادلات نفتی، مورد توجه جدی فعالان بازارهای تجاری جهان قرار گرفته است، خصوصا آنکه این اقدام با افزایش مجادلات لفظی تهران- و اشنگتن نیز همراه بوده است.
چین که 12 درصد نفت وارداتی خود را از ایران تامین میکند، به علت همین وابستگی تجاری، بارها از مواضع سیاسی ایران حمایت کرده است و در قضیه هستهای نیز از عوامل کاهش شدت قطعنامههای شورای امنیت علیه تهران بوده است. ایران در سال گذشته میلادی به طور متوسط روزانه 335 هزار بشکه در روز نفت به چین صادر کرد.
ایران برای مقابله با تهدیدات پولی و ارزی آمریکا از یک سو و کاهش ارزش دلار از سوی دیگر، از مدتها پیش اقدام به کاهش ذخایر دلاری خود نموده است و برخی خبرها حکایت از آن دارد که اکنون فقط 20 درصد از ذخایر ارزی 50 تا 100 میلیارد دلاری ایران را دلار تشکیل میدهد و با افزایش تنشها میان این کشور و آمریکا، خرید ین و یورو را سرعت بخشیده است.
تغییر ارز مبادلاتی از سوی ایران از دلار به دیگر ارزها خصوصا یورو، علامت نگرانکنندهای برای اقتصاد آمریکا به شمار میرود. دلار به عنوان ارز غالب ذخایر ارزی کشورهای دنیا، در اکثر مبادلات مالی در سراسر جهان نیز مورد استفاده قرار میگیرد و این وضعیت ویژه، به اقتصاد آمریکا اجازه داده بیش از ظرفیت خود مصرف کند که این امر به کسریهای عظیم تجاری در آمریکا (البته بدون عواقب طبیعی آن همچون کاهش ارزش نرخ ارز و افزایش نرخهای بهره و تورم) منتهی شده است که مزیتی است که آمریکا از داشتن دلار قوی میبرد و برده است.
البته ایران تنها کشوری است که در عمل اقدام به فروش نفت به ارزهای غیردلار نموده است. حجم ارزی نفتی که ایران میفروشد از کل مبادلات تجاری مبتنی بر دلار در جهان، رقم اندکی است، اما در صورتی که امواج این اقدام گستردهتر گردد، قدرت و سلطه جهانی دلار با تهدید روبرو خواهد شد.
خطر واقعی در آن است که دیگر کشورها نیز اقدام به متنوع ساختن ذخایر ارزی خود نمایند که البته این امر به اقدامی طبیعی در بانکهای مرکزی جهان تبدیل شده است.
اقتصاد آمریکا که بر اثر بار فراوان بدهیهای عظیم، ناترازی گسترده تجاری و جنگهای پرهزینه در سالیان اخیر روی به تضعیف گذارده است، در برابر حمله ارزی نیز آسیبپذیر شده است.
مطمئنا زمان اثبات خواهد کرد که دیگر کشورها نیز با سرعت زیادی در حال شکست سلطه دلار هستند و با کاهش نقش دلار در ذخایر ارزی کشورهای جهان و مبادلات کالاها در بازارهای بینالمللی، اقتصاد آمریکا با مشکل اساسی مواجه خواهد گردید.