اما تقریباً همهی ما هم لحظهها و شرایط تلخی را تجربه کردهایم که در نتیجهی یک شوخی (گاهی یک شوخی خیلی کوچک) شکل گرفته. این نشان میدهد که «شوخی» مثل یک شمشیر دو لبه است، اگر از آن درست استفاده نشود، میتواند به شما و دیگران آسیب بزند. خیلی چیزها هستند که نوع، اندازه و... شوخی را تعیین میکنند. در این یادداشت سعی کردهایم مهمترینشان را معرفی کنیم.
طرفِ شوخی
قبل از اینکه سرِ شوخی را باز کنی، خوب است چشمهایت را باز کنی و ببینی که داری با کی شوخی میکنی؟ دوستت یا پدرت؟ معلمت یا همکلاسیات؟ بزرگتر از توست یا کوچکتر؟
زمان شوخی
شاید بپرسی مگر زمان شوخی هم مهم است؟ معلوم است؛ فکرش را بکن در اولین برخورد رسمی، با تو یک شوخی خیلی خودمانی بشود؛ حس خیلی خوبی نخواهی داشت، نه؟ در ضمن بد نیست موقع شوخی به این هم دقت کنی که شخص موردنظر در چه وضع و حالی بهسر میبرد؛ خسته است یا کمحوصله؟ خوشحال است یا درست همین یک ساعت پیش یک اتفاق بد را از سر گذرانده است؟
موضوع شوخی
موضوع شوخی خیلی مهم است، گاهی حتی مهمتر از خود شوخی. قبل از اینکه کار به جاهای باریک برسد، به این فکر کن که داری روی چه چیزی انگشت میگذاری: یک نکتهی بامزه یا نقطهضعف دوستت که موجب میشود او تا آخر عمر از تو متنفر بشود؟
مکان شوخی
یکی از نکات تعیینکننده در شوخی، مکان است؛ این که در یک رستوران عمومی هستی یا یک مهمانی خصوصی. مراسم عروسی است یا عزا؟
شوخی با خود
مگر نه اینکه خنده و شوخی دنیا را تبدیل به جای قشنگتری میکند؟ مگر نه که همه دوست داریم بقیه بهجای ناراحت شدن به شوخیهایمان بخندند؟ خب، پس خوب است ما هم «شوخیپذیر» باشیم و تمرین کنیم که نسبت به شوخیهایی که با ما میشود، خیلی سختگیر نباشیم.
اندازهی شوخی
زیاد شوخیکردن این خطر را دارد که کاسهی صبر آدمها لبریز شود و از کوره دربروند. خطر دیگر کش دادن شوخی این است که شوخی از حد شوخی بگذرد و تبدیل به چیزی ناپسند مثل تمسخر بشود.
معنای شوخی
هیچ به این فکر کردهای که شوخیکردن تو با دیگران معناهای خاصی دارد؛ وقتی با کسی شوخی میکنی، یعنی که با او به حدی از دوستی و صمیمیت رسیدهای و مهمتر از آن تلویحاً این حق را به او میدهی که با تو شوخی کند.