طی یک دهه اخیر مسئولان وزارت جهادکشاورزی با تأکید بر افزایش تولید برنج و گسترش کشت ارقام پرمحصول، هربار وعدههای تازهای را برای افزایش تولید و خودکفایی در تولید این کالا مطرح کردهاند. این وعدهها در حالی مطرح میشود که آمارهای رسمی گمرک ایران از افزایش روند واردات برنج به کشور حکایت داشته و قیمت این محصول در بازار داخلی با افزایش بیسابقهای مواجه شده است. تأکید مسئولان بخش کشاورزی بر نیل به خودکفایی در تولید برنج در حالی است که بسیاری از دستاندرکاران تولید و کارشناسان بخش کشاورزی، با تکیه بر توانمندیهای تولید برنج در کشورمان و افزایش هزینه تمامشده تولید این محصول، بهدلیل فرسودگی فناوری و مشکلات تأمین نهادههای تولید، خودکفایی در تولید برنج را بیمعنا و فاقد توجیه اقتصادی قلمداد میکنند. دیدگاههای جمیل علیزادهشایق، دبیر انجمن تولیدکنندگان برنج ایران در زمینه خودکفایی درتولید برنج را میخوانید.
- میزان تولید و نیاز بازار داخلی به برنج تا چه حد منطبق با دیدگاههای مطرح در زمینه خودکفایی برنج است؟
سطح زیرکشت برنج در کشورمان 630هزار هکتار است که از این میزان اراضی زیرکشت، امسال دومیلیون و 400هزار تن برنج سفید بهدست آمده است اما این میزان سطح زیرکشت همیشه در معرض خطر ریسک و از بین رفتن قرار دارد چرا که مناطق مناسب کشت برنج در کشور 530هزار هکتار بوده و 100هزار هکتار از سطح زیرکشت این محصول در مناطقی است که همیشه در خطر کم آبی بوده و با خشکسالی، این میزان سطح زیرکشت یا به کلی از بین رفته و یا بخشی از آن از چرخه تولید خارج میشود. بنابراین در برنامهریزی برای کشت برنج هرگز نباید این 100هزار هکتار را لحاظ کنیم. باید تلاش کنیم تا عملکرد تولید برنج در واحد سطح افزایش یافته و میزان محصول هدفگذاریشده در همان 530هزار هکتار اراضی موجود، کشت شود. میزان کشت برنج طی سه سال گذشته بین دومیلیون و 200تا دومیلیون و 400هزار تن در نوسان بوده است. درواقع این رقم با رشد 100هزار تنی، هر ساله از دومیلیون و 200هزار تن در سال 89 به دومیلیون و 400هزار تن در سال 91افزایش یافته است. این امر بیانگر آن است که توفیق چندانی در افزایش تولید برنج برای نیل بهخودکفایی نداشتهایم و در عین حال که سطح زیرکشت ثابت بوده، نتوانستهایم متوسط عملکرد را در واحد سطح بالا ببریم.
- هدفگذاری خودکفایی و میزان تولید و واردات برنج چگونه بوده است؟
دستاندرکاران بخش تولید، محققان و کارشناسان بخش کشاورزی مطلقا اعتقادی بهخودکفایی در تولید برنج به هر قیمتی ندارند چراکه برنج پرمصرفترین زراعت آبی است و از نظر وضعیت آب، کشورمان در شرایطی نیست که بیشترین آب را به تولید این محصول اختصاص دهد و با این شرایط مطرح کردن شعار خودکفایی برنج معنا ندارد. تولید هر هکتار برنج نیازمند 12تا 13هزار مترمکعب آب است و این میزان آب در کشور وجود ندارد، مگر آنکه خودکفایی به هر قیمتی و در شرایط اضطراری مدنظر قرار گرفته باشد. اما اکنون در این شرایط قرار نداریم تا گرانترین برنج دنیا را برای تحقق خودکفایی تولید کنیم چراکه درحالحاضرقیمت تمامشده برنج در ایران به جز یک یا دو کشور بالاترین قیمت در جهان است. اما متأسفانه هر وزیری که در مسند قدرت در وزارت جهادکشاورزی قرار میگیرد سهسال بعد از انتصاب خود را بهعنوان تاریخ نیل بهخودکفایی برنج اعلام میکند؛ وعدههایی که تاکنون هیچیک از آنها محقق نشده است. وزیر کنونی جهادکشاورزی نیز بهدلیل آنکه همواره سایه استیضاح را بر سر خود میبیند در این زمینه سکوت کرده اما برخی از معاونان وی حدود دوماه پیش اعلام کرده بودند که تا دو سال دیگر بهخودکفایی در تولید برنج میرسیم. میزان کنونی تولید برنج دومیلیون و 400هزار تن و سرانه مصرف 36تا 37کیلوگرم است، این در حالی است که وزارت صنعت، سرانه مصرف برنج در کشور را 45تا 46کیلوگرم اعلام میکند. اختلاف مصرف سرانه برنج در بخش تخصصی کشاورزی با وزارت صنعت 10کیلوگرم است.
اگر براساس سرانه مصرف 36کیلوگرمی، میزان نیاز بازار داخلی محاسبه شود، کشورمان نیازمند واردات سالانه 600هزار تن برنج برای پاسخگویی به تقاضای سهمیلیون تنی بازار است. اما براساس آمار وزارت صنعت، نیازمند واردات یکمیلیون و 200هزار تن برنج هستیم. بر این اساس باید با تحقیق میدانی 600هزار تن اختلاف سرانه مصرف را مرتفع کنیم. وزارت صنعت در حالی براساس سرانه مصرف 46کیلوگرمی برنج، از کسری یک میلیون و 200هزار تنی این محصول خبر میدهد که این وزارتخانه براساس آمارهای رسمی گمرک ایران در سال 1390مجوز واردات یک میلیون و 520هزار تن برنج به کشور را صادر کرده است. این رقم میزان واردات رسمی و خارج از برنجی است که از طریق مرزنشینی، پیلهوری یا قاچاق وارد کشور شده است. حکایت امسال واردات برنج نیز جالب است چراکه چندی پیش معاون وزیر صنعت به صراحت اعلام کرده که طی ششماه نخست امسال حتی یکگرم برنج نیز به کشورمان وارد نشده است، این در حالی است که آمار رسمی گمرک ایران حاکی از واردات 620هزار تن برنج طی این مدت است.
- علت رویکردهایمتناقض به واردات برنج چیست؟
شیرین بودن واردات، علت اصلی این رویکردهای متناقض است. از سوی دیگر برخی محدودیتهای تأمین ارز موجبشده تا مبادله کالایی با برخی کشورها بهعنوان راهکار مطرح شود و اکنون واردات برخی محصولات کشاورزی مانند گندم یا برنج با وجود آسیبپذیری بالا و خاصیت انبارداری بسیار پایین را موجب شده است.
- ترغیب کشاورزان به کشت ارقام پرمحصول ازجمله راهکارهای خودکفایی در تولید برنج است. این شیوه تا چهحد مؤثر بوده است؟
باید توجه کرد که افزایش تولید برنج نیازمند بسترسازی با انجام عملیاتی مانند تسطیح، تجهیز، نوسازی و پکپارچهسازی اراضی زیرکشت است. این کارها از دهه 60 آغاز شده بود و تا دهه 70خوب پیش میرفت اما طی سالهای 84تا 88متوقف شد و یکپارچهسازی اراضی که لازمه کشت برنج و مکانیزاسیون است متوقف ماند. ازسوی دیگر نیروی کار جوان جذب تولید برنج در کشور نشده است. یکی از راههای خودکفایی در تولید برنج، توسعه کشت ارقام پرمحصول است اما این فرایند نیازمند مکانیسم خاصی است. یکی از راهها آن بود که مؤسسه تحقیقات برنج، ارقام پرمحصول را معرفی کند تا با کیفیت بالا جوابگوی ذائقه مردم باشد. گرچه مؤسسه تحقیقات این کار را انجام داد اما گام بعدی آن بود که دولت کشاورزان را به کشت این ارقام تشویق کند و یکی از راههای انجام این کار اصلاح مکانیسم خرید بود تا کشاورز بداند درصورت کشت ارقام پرمحصول مورد حمایت دولت قرار میگیرد. اعلام بموقع خرید تضمینی، یکی از راههای اصلاح سیستم خرید برنج بود و(براساس 20سال کار کارشناسی انجام شده) نیمه دوم بهمنماه هر سال زمان مناسبی برای اعلام قیمتهای خرید تضمینی برنج اعلام شد چراکه کشاورز در اواخر بهمنماه با خرید نهادههایی مانند کود، بذر و... نسبت به کشت اقدام میکند و در تیرماه اگر دید قیمت تمامشده بیشتر بوده و بازار بهتر میخرد محصول را به دولت نمیفروشد. اما طی سه سال گذشته همواره دولت نرخ خرید تضمینی ارقام پرمحصول برنج را از فروردینماه به بعد اعلام کرده است.
- افزایش هزینه تمامشده تولید برنج در ایران ناشی از چه مسائلی است؟
علاوه بر افزایش قیمت نهادههای تولید برنج، افزایش قیمت تمامشده تولید این محصول ناشی از اصلاحات زیرساختی است که متوقف مانده یا ناقص اجرا شده است چراکه اکنون مکانیزاسیون و اصلاح کارخانههای شالیکوبی ناقص مانده و مواردی مانند کشت دوم برنج و توسعه صنایع جانبی بهفراموشی سپرده شده است.
- با این روند علت تفاوت قیمت برنج در مراکز تولید و عرضه چیست؟
تا یکماه پیش تعادلی در بازار برنج وجود داشت اما اکنون متأسفانه این تعادل به هم خورده و فاصله قیمتی این محصول در گیلان و مازندران با بازار مصرف کاهش یافته است، بهنحوی که اکنون فاصله قیمتی انواع برنج در مراکز عرضه مانند گیلان و مازندران که قبلا 50تا 60درصد بود از بین رفته و قیمت برنج در مراکز تولید بهطور روزانه و منطبق با قیمت این محصول در تهران تعیین میشود.بهطوریکه قیمت بهترین نوع برنج طارم بدون خرده و اختلاط، در استانهای شمالی کشور تا یکماه پیش سههزار و 500تومان بود و بر این اساس نرخ هر کیلوگرم برنج مرغوب در مراکز مصرف مانند شهر تهران حداکثر به پنج هزار و 500تومان میرسید اما از یکماه پیش قیمت برنج سههزار و 500تومانی در مراکز تولید با افزایش 35درصدی به چهار هزار و 700تومان رسیده و قیمت برنج در مناطق شمالی کشور روزانه تعیین میشود. با این شرایط اکنون برنج طارم در شهر تهران که دارای خرده و اختلاط است با نرخ بیش از هفتهزار تومان به مصرفکنندگان عرضه میشود و این شیوه به هم خوردن تعادل قیمتها در بازار بسیار خطرناک خواهد بود چراکه اکنون تولیدکنندگان معتقدند باید مابهالتفاوت قبلی نرخ برنج در مراکز تولید و مصرف بهجای واریز شدن به جیب دلالها و واسطهها به بخش تولید منتقل شود.