تا با وجود کمبود امکانات، فضا و فرصت اجرا در سالنهای تئاتری و البته فقر مالی تئاتر تئاتریها را جذب خود کند. برای همین است که ما معمولاً در لیست کارگردانان تله تئاتر طی این سالها تنها به نام آشنای کارگردانان تئاتر برمیگردیم و حتی موفقترین تله تئاترها طی این سالها را اساتید تئاتر صحنهای ساختهاند.
اما واقعیت آن است که تله تئاتر تعریف مستقلی نسبت به تئاتر دارد و بنا به این تعریف شناختی دیگر و شرایط و تخصصی مستقلتر میطلبد.
با آنکه اکثر تله تئاترهای ایرانی بر اساس نمایشنامههای خارجی ساخته میشود و گاهی بازنویسی اساسی بر اساس مدیوم تلویزیون روی آن صورت نمیگیرد و حتی کارگردان با ذهنیت تئاتر میزانسنها را طراحی میکند اما واقعیت آن است که تله تئاتر واقعی متن نمایشی مستقلی نیز میطلبد و در اکثر رسانهها بر اساس متنی که مخصوص تله تئاتر نگارش شده اثری ساخته میشود و یا بازنویسی اساسی روی نمایشنامهها صورت میگیرد تا بتواند از مدیوم تصویر عبور کند.
نهتنها تلویزیون به جهت آنکه از نظر فیلتر عبوری اجرا تا تماشاگر با تئاتر بسیار متفاوت است و مهمترین عنصر تئاتری که برخورد بیواسطه با تماشاگر است را ندارد، از جهت آنکه از یک رسانه دیداری به نظر تماشاگر میرسد مخاطبین متفاوتی نیز دارد. هرچند تجربه این سالها نشان داده ما مخاطبین تله تئاتر را همان مخاطبین تئاتر انگاشتهایم و برای تربیت تماشاگری مستقل و احتمالاً گستردهتر برنامهریزی نکردهایم چرا که بیشتر به ذات تئاتر وفادار بودهایم تا درک رسانه.
از طرف دیگر بیتوجهی به خلق متون مستقل ایرانی برای این مدیوم یا استفاده قابل توجه از نمایشنامههای ایرانی که قاعدتاً مخاطب را بیشتر جذب میکند در این رکود بیتاثیر نبوده. در حالی که تنها تجربه دو مجموعه نیمکت و در گوش سالمم زمزمه کن که توسط محمد رحمانیان نویسنده و کارگردان تئاتر و تلویزیون که قالبی نزدیک به تله تئاتر داشت و با استقبال مخاطب عام روبهرو شد نشان میدهد سرمایهگذاری روی تله تئاتر میتواند قالبی جذاب و متفاوت را در رسانه سیما ایجاد کند.
از طرف دیگر طی این سالها فراز و فرودها و سیاستهای متفاوتی که در قبال تولید تله تئاتر اتخاذ شده در وضعیت نابسامان این عرصه بیتاثیر نبوده. کمااینکه سالهایی در تاریخ تلویزیون در همین 10 سال اخیر بوده که حداقل دو شبکه 2 و 4 حمایت و سرمایهگذاری ویژهای از این عرصه داشتند و سالهایی که به یکباره سیاستها تغییر کرد و تولید تله تئاتر از دستور کار خارج شد.
گذشته از این بحث سیاستگذاریها درباره نحوه تولید تله تئاتر و امکانات، ویژگیها و ضعفها و قوتهای آن و مهمتر از همه مرز جدایی آن از تئاتر و تلویزیون تا نیل به یک تعریف مستقل تحقیق و پژوهش جدی صورت نگرفته تا جایی که هنوز هم میان اهالی تئاتر که تنها صاحبنظران این عرصه هستند این بحث پایهای وجود دارد که آیا در تله تئاتر میتوان از فضاهای بیرونی سود برد و از محدودیتهای تک مکانی تئاتر گذر کرد یا آنکه در طراحی صحنه، میزانسنها، بازیها و... باید به صحنه و عرصه تئاتر وفادار ماند.
به عبارت بهتر طی این سالها در زمینه تولید تله تئاتر ما تجربیات جسته و گریختهای داشتهایم که علیرغم ارزشمند بودن تکتک آن تجربهها نتوانستهایم تله تئاتر را به یک گونه جدی و مخاطبدار تبدیل کنیم. هنوز هم مخاطبان تله تئاتر را اکثراً مخاطبان محدود تئاتر تشکیل میدهند در حالی که حداقل میشد این آثار را در میان قشر فرهیخته جامعه به عنوان انتخابهایی قابل اعتنا جا انداخت.