از سوی دیگر، توجه به این موضوع در کشورمان نیز افزایش یافته است، به گونهای که در چشمانداز 20 ساله، توجه خاصی به آب به عنوان یکی از محورهای توسعه پایدار شده است. همچنین آگاهی بینالمللی در مورد آب رشد یافته و در نشست سران کشورها در ژوهانسبورگ و همچنین گردهمایی آب در کشورهای جهان سوم در کیوتو، جایگاه خاصی برای آب لحاظ شده است. از طرفی سازمان ملل دوره 2015-2005 را دهه آب برای زندگی نامگذاری کرده است.
علاوه بر افزایش فشارها و مشکلات در زمینه تخصیص آب به بخشهای مختلف شهری، کشاورزی و صنعتی در کشور، بخش آب با چالشهای دیگری نیز مواجه شده است. تغییر اقلیم، به شدت بهره برداری و طراحی سازه های گرانقیمت آبی را تهدید میکند.
در نتیجه سازههایی مانند سدهای بلند با هزینههای گزاف ساخته شده اما بدون استفاده کامل باقی میماند. کماکان در مورد نقش سدها و سایر تاسیسات زیربنایی هزینهبر، مشارکت بخش خصوصی و مردم هر منطقه در مدیریت آب اختلاف نظر وجود دارد.
ادارات آب و فاضلاب با کسریهای میلیاردی در بخش زیرساختهای آبی شهر مواجهاند و در مورد نقش بخش خصوصی و دولتی در مدیریت بخش آب با تضادهای فراوانی روبرو شدهاند. بحث در بین استانها در مورد داشتن سهم بیشتر از رودخانههای مشترک در حال افزایش است و همچنین تنش بین شهرها، صنایع و کشاورزان در مورد حقابهها از منابع مشترک، مشکلات جدیدی را ایجاد کرده است.
خشکی دریاچه هامون در طی خشکسالی گذشته و عدم رعایت حقابه ایران از طرف دولت افغانستان در این دوره و همچنین مشکلات مرتبط با سایر رودخانههای مرزی از دیگر چالشهای بخش آب کشور میباشد. کاهش کیفیت آب شیرین و عدم تضمین تأمین آب شرب مناسب و در دسترس برای همگان از دیگر چالشهای موجود میباشد.
راه حل چیست؟
کاهش استفاده ناکارآمد از آب، به عنوان بهترین پاسخ برای حل مشکلات موجود در زمینه آب میباشد. حل مشکلات موجود نیازمند اقدامات ملی و منطقهای به صورت خردمندانه است و اتخاذ برخی سیاستها و انجام برخی اقدامات ضروری می نماید.
متأسفانه تاکنون توجه کافی به موضوع مدیریت تقاضا و افزایش راندمان مصرف آب در مقیاس ملی نشده است. از سوی دیگر، مدیریت بخش آب کشور با سازمانهای مختلفی میباشد که هیچ همکاری جامعی با یکدیگر ندارند و هر کدام برای حل مشکلات بخش آب کشور به صورت جداگانه با موضوع برخورد میکنند.
برنامه ریزان و مدیران آب در دنیا در دهههای گذشته در پی یافتن راههای افزایش منابع تامین آب در مناطق مختلف بودهاند. حال آن که این روش دیگر پاسخگوی نیازها در قرن 21 نخواهد بود. در حال حاضر، بزرگترین مشکل آب عدم وجود زیرساختارهای مناسب برای آب نیست بلکه مشکل اصلی استفاده نادرست، تخصیص نامناسب، آلودگی آب و تخریب اکوسیستمهای زیست محیطی میباشد.
نکته جالب و حائز اهمیت آنکه تاکنون هیچ سازمان یا ادارهای در کشورمان از تمامی ظرفیت ها و توان خود، جهت افزایش راندمان مصرف آب و افزایش مصرف صحیح آب استفاده نکرده است. در کالیفرنیا، به رغم سالها بحث و انجام اقدامات در جهت مصرف صحیح آب و با توجه به موفقیت در کاهش مصرف آب، برآوردها نشان میدهد که با استفاده از تکنولوژی موجود، امکان کاهش بیش از 40 درصدی در مصارف صنعتی، تجاری و مسکونی این ایالت وجود دارد. همچنین صرفهجویی بیشتری در بخش کشاورزی، با حفظ سطح تولیدات، پیشبینی شده است.
یکی از چالشهای اصلی بخش آب کشور، ساخت سازههایی با هزینه بسیار بالا مانند سد و دیگر سازههای انتقال آب میباشد. استفاده از این سازهها در ابتدا تأمین آب را افزایش میدهد اما با توجه به ایجاد فرهنگ مصرف بیرویه، در نهایت سبب بروز کمآبی و بویژه ایجاد بحران آب در زمانهای خشکسالی میگردد.
راه حل کاهش استفاده از این سازهها، سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نوین برای افزایش راندمان مصرف آب، استفاده مجدد از آب و آموزش افراد در مورد استفاده صحیح و صرفهجویی در آب میباشد. با این روش علاوه بر اینکه از تحمیل هزینههای سنگین بر جامعه برای افزایش سازهها جلوگیری میشود، معضل کم آبی نیز کمتر به چشم خواهد خورد.
در نهایت میتوان ادعا نمود که مدیریت تقاضا و افزایش مصرف صحیح از آب بهترین گزینه برای رفع چالشهای بخش آب کشور میباشد.