او که پیش از این در تیم نوجوانان نتوانسته بود در رقابتهای آسیایی به موفقیتی دست یابد، در یک ارتقای باورنکردنی مربیگری تیم جوانان را بهعهده گرفت اما هفته گذشته خودش تصمیم گرفت که از تیمهای پایه کنارهگیری کند؛ مردی که در مصاحبهای دوساعته با همشهری هیچیک از انتقادها به مربیگریاش از سوی مربیان، پیشکسوتان و... را وارد ندانست و گاهی به آنها تاخت؛ بهخصوص به رسانهها و البته درحالیکه هیچ ایرادی را بهخود وارد ندانست.
- آقای محمدی، چرا تصمیم به جدایی از تیم جوانان گرفتید؟
من بهخاطر مردم و ناامیدیای که ایجاد شده رفتم. سعی کردم بهترین نتایج را بگیرم. این تیم جوانان بعد از تیمی که در تهران چهارم شد و به جام جهانی صعود کرد، بهترین نتیجه را بعد از انقلاب گرفت. اتفاقی که برای ما در بازی با کرهجنوبی افتاد، میتوانست برای حریف بیفتد. من شرمنده مردم هستم و عذرخواهی هم میکنم.
- چهره مطرحی در فوتبال ایران نبودید ولی دو بار فرصت خوبی در اختیار شما قرار داده شد. آیا بعداز ناکامی تیم نوجوانان با مربیگری شما ناامیدی بهوجود نیامد؟ چرا آن موقع چنین تصمیمی نگرفتید؟
به هر حال، فوتبال ما در چند دهه اخیر موفقیت مستمری در هیچ ردهای بهدست نیاورد. ما در کمیته جوانان آسیبشناسی کردیم که چه کاری برای برونرفت فوتبال از این وضعیت میتوان انجام داد. وقتی سرمربی نوجوانان شدم، گفتم که پلهپله فضا برای من باز شد. من قبل از آن مربی لیگ یک بودم و بعد از اینکه سرمربی نوجوانان شدم، با این تیم قهرمان رقابتهای غرب آسیا شدیم. اما مربیان تحصیلکرده، اسمورسمدار، خارجی و بهطور کلی مربیانی که تا حالا مربیگری تیم نوجوانان و حتی جوانان را برعهده داشتهاند- با احترام به آنها- هیچیک نتوانستهاند این تیمها را از مرحله مقدماتی هم بالا بیاورند. تیمهای نوجوانان و جوانان از سال 1990تا 2012شاید دو سه بار به مرحله نهایی همین تورنمنتی که ما درآن حضور داشتیم، رسیده باشند. اینها دستاوردهای خیلیخیلی زیادی نیست، ولی کار ما ارزشمند است. مثلا فلان مربی در تلویزیون درباره استعدادیابی نسخه میدهد. دقیقا ما چنین کاری کردیم و اگر چنین پروسهای وجود نداشت، الان تیم جوانان خوبی نداشتیم. اینکه میگویند تیم جوانان تیم باکیفیتی است، به من دلگرمی میدهد. غیر از جهانبخش و دو بازیکن دیگر که در تیم نوجوانان بازی کرده بودند و 50-40 بازی ملی داشتند، بقیه بیتجربه بودند. اینها چطور ازبکستانی را شکست میدهند که به جام جهانی صعود کرده، یا ژاپن را شکست میدهند با آن همه تشکیلات؟ خیلی از مربیانی که الان انتقاد میکنند به تناوب سرمربی تیمهای پایه بودهاند. این دوستان با این تجربه و دانش نتوانستهاند تیم را از مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا بالا بیاورند.
- امکاناتی که شما داشتید، این مربیان در گذشته نداشتند.
تیم جوانان زمان آقای نیکوولیچ برای همین بازیها سه مرتبه به اروپا رفت؛ تازه با هزینه فدراسیون. تیم ملی جوانان زمان دوستیمهر -استاد خودم- برای آمادگی در مرحله نهایی هفتبار به اردوی خارجی رفت و این در مقایسه با تیم ما خیلی کم بود؟ امکاناتی که در اختیار من بوده، با توجه به برنامهای که من ارائه دادم، بود. برنامهای که من سازماندهی کردم زیرنظر کیروش و مربی بدنساز تیم ملی استاندارد بود. ما قبل از حضور در بازیهای امارات، یعنی از آبان سال گذشته 15تا اردو داشتیم. این در مقایسه با تیمهای دورههای گذشته فکر میکنم یک و نیم برابر کم بود اما ما با کمترین امکانات تیم جوانی را ساختیم که شک نکنید در سه، چهار سال آینده چند تا از آنها لژیونر خواهند شد؛ یعنی ما سال آینده بازیکن 18، 19سالهای خواهیم داشت که در اروپا بازی میکند.
- من این موضوع را قبول ندارم، چرا که فوتبالیستهای ایرانی بعد از آن دوران طلایی که بازیکنانی مثل دایی، مهدویکیا، عزیزی و... به اروپا رفتند و درخشیدند، دچار افت شدند. دیگر کمتر اتفاق میافتد که یک بازیکن ایرانی در اروپا بازی کند. البته بخشی از آن به تفکرات خود بازیکن برمیگردد...
همین الان یکی از بازیکنان تیم جوانان برای بازی به اروپا رفته.
- چهکسی؟
حالا من نمیتوانم اسم بیاورم. ببینید شخصیت بازیکنان تا سن 18سالگی شکل میگیرد و اگر آموزش خوب ببینند، میتوانند به اروپا بروند.
- ولی آموزش خوب نمیبینند...
به هر حال، تیمی که تحت عنوان تیم جوانان راهی رقابتهای آسیایی امارات شد، زیرنظر دو مربی بزرگ بورا میلوتینوویچ و آریگو ساکی بودند. هر دوی اینها میگفتند که این تیم خیلی خوب است اما واقعیت این است که ما گرفتار مشکلات ریشهای هستیم. ما رفتیم امارات و ابتدا کسی فکر نمیکرد که تیم خوب ایران قهرمان شود اما داستان بازی کرهجنوبی متفاوت بود؛ چون سیستم فوتبال ما جلوی سیستم فوتبال کره قرار گرفت. من یک مثال عامیانه میزنم؛ مثل این است که با پیکان به جنگ کیاموتور بروید. در فوتبال هر کسی جای من بود را حلوا حلوا میکردند چون تحصیلات آکادمیک دارم، زبان خارجی میدانم و در 37سالگی 67بازی ملی در تیم نوجوانان و جوانان دارم. همه اینها تجربه من است. حالا در ایران چند تا مربی هستند که توانایی من را دارند؟
- در فوتبال ایران تعداد مربیان تحصیلکرده کم نیست ولی خیلی از آنها بر این باورند که بیشتر، رابطهها در تعیین مربیان تیمها دخیل هستند تا توانایی...
چرا فلان مربی نتوانست تیم را در سوریه از گروه خودش بالا بیاورد؟ ایشان هم فضا برای کار داشته ولی چرا نتوانسته؟ دوستان متأسفانه منتظر اتفاقی در فوتبال هستند تا جلو بیایند و انتقاد کنند از یک مسئول و بعد آدرس خودشان را بدهند. اشکال فوتبال ما این است. متأسفانه تیم جوانان، یتیم بود و غیر از فدراسیون و ما، دیگر کسی دوست نداشت این تیم موفق شود. قبل از سفر تیم جوانان برخی نوشتند منتظر ناکامی جوانان هستیم، یعنی چی؟ واقعا بعضیها دوست نداشتند ما نتیجه بگیریم.
- ولی تیمهای پایه به اندازه تیم بزرگسالان توی چشم نیستند؛ یعنی قبل از سفر تیم جوانان به امارات این تیم زیر ذرهبین قرار نداشت که از آن انتقاد شود. در واقع زمانی انتقاد شد که این تیم به کرهجنوبی باخت و حذف شد.
کسانی در مورد تیم جوانان انتقاد میکنند که خودشان کارنامه ندارند. آقای جواد حسنزاده یکبار گفت بازیکن ملی باید مربی تیم ملی هم بشود. همین آقا در ماههای گذشته بارها به کمیته جوانان آمد و دنبال کار بود. اما یادش رفته که در تیم جوانان به همراه رحیم میرآخوری نتوانستند در امارات تیم را از مرحله مقدماتی بالا بیاورند. متأسفانه همه به منافع خودشان فکر میکنند. آقای جلالی استاد من است ولی ایشان باید منصف باشد. او در برنامه 90یکی به نعل میزد و یکی به میخ. او وقتی میخواست مربی تیم امید شود، پیشنهادی را مطرح کرد و گفت که اگر سرمربی این تیم شود، باید یک سال تیم امید بهصورت باشگاهی در اختیارش قرار بگیرد. بعد چطور ایشان در تلویزیون میگوید که اردوهای طولانیمدت باعث میشود که تیم جوانان تنها 20بازیکن داشته باشد؟ ببینید که حرف و عمل با هم متفاوت است. من از این فوتبال طلبکار نیستم و فقط آمدم دین خودم را نسبت به فوتبال ادا کنم. من که از تیم جوانان رفتم، ولی حرفم با منتقدان و دشمنانم این است که بقیه دوستان برای این فوتبال چه کار کردند؟ برنامه 90یک نظرسنجی درباره ناکامی تیم ملی گذاشته بود. چرا در این نظرسنجی سهم باشگاهها را نگذاشت و همینطور سهم رسانهها را؟ متأسفانه در جامعه ورزش ما هیچگونه نظارتی نیست.
این مسئله در مورد رسانههای ورزشی هم صدق میکند. بنابراین، آنها بهراحتی میتوانند آن چیزی را که در ذهنشان است به مردم عادی القا کنند. رسانه میآید جوی راه میاندازد و میگوید «اکبر محمدی ناکام است». چرا من ناکام هستم؟ از سال 1990تا سال 2012 غیر از یکبار که میزبان بودیم و چهارم شدیم و به جام جهانی صعود کردیم، هیچوقت نتوانستیم به مراحل بالا صعود کنیم. رسانه چیزی را تولید میکند؛ مثلا میگوید علی کفاشیان ناکام است، بعد این میافتد سر زبان مردم و سپس رسانهها عنوان میکنند که مردم چنین میگویند. مردم آن چیزی را میگویند که رسانه تولید میکند.
- برنامهریزیای که تیم جوانان ایران برای رقابتهای آسیایی داشت تیمی مثل عراق نداشت؛ عراق اما توانست نایبقهرمان رقابتها شود و مجوز حضور در جام جهانی بگیرد.
عراق به هر حال، فوتبالش شبیه به فوتبال ایران است. اما تفاوتهایی میان اداره تیمهایشان هست. تیم جوانان عراق مثل یک تیم باشگاهی اداره شد؛ یعنی مثلا سه سال میروند اردو. شاکر، سرمربی عراق میگفت که بازیکنان با فدراسیون قرارداد دارند و ماهی دو هزار دلار حقوق میگیرند. بنابراین، این انگیزه خوبی برای این تیم است. عراق اردوهای خارجی زیادی داشت و همینطور بازیهای تدارکاتی فراوان.
- بهنظر میرسد که هیچ ایرادی را بهخودتان وارد نمیدانید. بهنظر خودتان این موضوع منطقی است؟ شما به تمام مربیان قبل از خودتان در تیم جوانان ایراد گرفتید و آیا خودتان هیچ ایرادی نداشتید؟
چرا، ما ایراد داریم. منتها من از برنامههایم دفاع کردم. اگر من انتقاد میکنم به این دلیل است که خیلیها به شخصیت من توهین میکنند و میگویند که من شایستگی حضور در این پست را نداشتم. خب آنهایی که شایستگی حضور در این پست را داشتند چرا نتیجه نگرفتند؟ همانها که نصف من هم موفق نبودند. تیم ملی به ازبکستان باخته ولی هنوز هم کسی از کیروش انتقاد نکرده ولی مدام از من انتقاد میشود.
- اتفاقا همین رسانهها در هفتههای اخیر انتقادهای زیادی را متوجه کیروش کردند و اگر الان کمتر انتقاد میشود بیشتر بهدلیل شرایط حساسی است که تیم ملی در مقدماتی جام جهانی دارد...
نه، اینطور نیست. یکصدم کسانی که از من انتقاد کردند، از کیروش ایرادی نگرفتند. چرا، چون مربی خارجی است. متأسفانه خیلی از کسانی که از من انتقاد میکنند، اصلا بازیهای تیم جوانان را ندیدهاند.
- شما هر طور که حساب کنید، نرفتن تیم جوانان به جام جهانی ناکامی محسوب میشود؛ حالا چه آن افراد بازی تیم جوانان را دیده باشند یا ندیده باشند. آیا شما نرفتن تیم جوانان به جام جهانی را ناکامی میدانید یا نه؟
خب ما باید به جام جهانی میرفتیم و از این نظر فوتبال ما متضرر شد. اما یک وقتی تیمت به جام جهانی میرود و در جام جهانی کیفیت لازم را ندارد و زنگ تفریح دیگر تیمها میشود. این دیگر افتخاری برای فوتبال ایران نیست. ما در نتیجهگیری موفق نبودیم اما این تیم، تیمی است که میتواند پشتوانه خوبی برای تیم ملی باشد.
- شما اصلا آدم انتقادپذیری نیستید. مثلا آقای دایی روزهای خوب و بد زیادی در سطح اول فوتبال ایران دیده و زمانی هم تیم ملی، مقابل عربستان شکست خورد و دایی از تیم ملی برکنار شد، هجمه زیادی روی او بود اما موضعگیریای را که شما امروز در مورد مربیان، پیشکسوتان، رسانهها و غیره میکنید نداشت.
(خنده) انتقادها اگر منطقی باشد، آدم سعی میکند ایرادهایش را برطرف کند. کسانی که انتقاد میکنند، نباید غرضورزی و کینهتوزی کنند.
- مثلا چهکسی در فوتبال ایران نسبت به شما باید غرضورزی داشته باشد؟ بهنظر من، شما از پاسخگویی به سؤالات طفره میروید.
نه، من تلویزیون را مثال میزنم که کاملا غرضورزانه در مورد تیم جوانان صحبت کرد.
- خب شما انتظار دارید بعد از باخت به کرهجنوبی و نرسیدن به جام جهانی از شما تعریف کنند؟ فکر نمیکنید این انتقادها طبیعی باشد؟
من میگویم تیم ما میتوانست کرهجنوبی را شکست دهد و اگر باختیم هم یک اتفاق بوده؛ یعنی کره هم میتوانست بازنده باشد.
- اما بازی تیم جوانان در این مسابقه بسیار بد بود.
ما تا دقیقه 70بازی پایاپایی داشتیم. اینکه ما در ابتدای نیمه اول و دوم گل خوردیم، اتفاقی بود که برای ژاپن هم رخ داد.
- شما خودتان تصمیم به جدایی از تیم جوانان گرفتید و اگر چنین کاری نمیکردید، آیا فدراسیون بازهم باید روی شما حساب میکرد؟
من نمیدانم فدراسیون چگونه تصمیم میگرفت.
- شما روی این موضوع که رابطهها در فوتبال ایران تعیینکننده هستند، پافشاری میکنید. در مورد شما این قضیه چقدر صادق است؟
فوتبال ما مریض است و من تردید ندارم. من هم قبول دارم و برخی مربیانی که در لیگ حضور دارند، به هر تیمی که میروند بازیکنان مورد نظر خودشان را هم با خود میبرند. حالا در مورد خودم، شما فکر میکنید فدراسیون درباره من چه نظری دارد؟
- نمیدانم. در مورد مربیگری شما حداقل پیچیده است...
اتفاقا پیچیده نیست. برای فدراسیون راحتترین کار این بود که بعد از ماجراهای تیم نوجوانان من را کنار بگذارد اما پای من ایستاد، چرا؟ چون بهکار من اعتقاد داشت.
- اما این اعتقادی که شما، از آن صحبت میکنید چرا در مورد دیگر مربیان تیمهای ملی دیده نمیشود؟
بهنظر من کیفیت کار باعث شد که من بمانم. آقای مجید جلالی سه سال در فولاد بود و چندبار توانست قهرمانی بهدست بیاورد؟
- اما همین آقای جلالی با پاس قهرمان لیگ برتر شده و با صبا قهرمان جام حذفی.
حرف من این است که چرا مسئولان فولاد حاضر میشوند با یک مربی، سه سال ادامه دهند؟ چون به کارش اعتقاد دارند.
- اما در فدراسیون فوتبال در مورد شما مثل دیگر مربیان برخورد نشد؟ بهخصوص اینکه شما بعد از ناکامی تیم نوجوانان به شهرت رسیدید و...
فدراسیون، هم پای من ایستاد، هم پای آقای دوستی مهر و هم پای منصوریان.
- کارنامه آقای دوستیمهر مشخص است ولی در مورد شما...
ببینید فدراسیون روی برنامه پیش میرود و به همین دلیل امثال من را در تیمهای پایه نگه داشت؛ یعنی آنها به آینده نگاه میکنند و این یک رویه شده است.
- چطور این رویه با حضور شما در تیمهای نوجوانان و جوانان شکل گرفت؟
این را باید از فدراسیون فوتبال بپرسید.
- نظر خودتان چیست؟
گفتم که بهخاطر کیفیت کارم من را نگه داشتند.
- اینکه گفته میشود شما نسبت فامیلی با آقای کیومرث هاشمی دارید، درست است؟
من الان اینجا باید فحش بدهم یا جواب بدهم؟!
- به هر حال، صدای شما ضبط میشود...
چهکسی گفته من فامیل آقای هاشمی هستم؟ منبع این خبر کیست؟
- این صحبتی است که گاهی در محافل ورزشی مطرح میشود و ما دوست داشتیم از خودتان بپرسیم.
این پرسش شما توهین به من است.
- به چه دلیل؟
نه، من با هیچکس قوم و خویش نیستم. من در این فوتبال فقط خدا را دارم. چرا فکر نمیکنید که اگر من را حفظ کردند و مربی تیم جوانان شدم، شاید فلسفهای داشته.
- پس چرا این فلسفه نوظهور است؟
شما از مسئولان فدراسیون این سؤالها را بپرسید و خوشحال باشید که من دیگر در تیم جوانان نیستم و رفتم.
- من چرا باید خوشحال باشم؟ من که نزدیک به دو ساعت است صحبتهای شما را گوش میدهم و به شما احترام گذاشتم...
اما سؤالهای شما از صدتا فحش برای من بدتر بود!