پلاتینی فرزند یک کارگر مهاجر ایتالیایی است و در نانسی بزرگ شده. پدر او هم یک فوتبالیست بود. وقتی که میشل تنها 11ساله بود، پدرش او را برای دیدن یک بازی فوتبال با خودش به ورزشگاه برد. از همانجا علاقه به فوتبال در میشل نهادینه شد. او بعدها به نانسی پیوست، در سنت اتین بازی کرد و در یوونتوس یک ستاره شد. میشل سه بار با فرانسه در جامجهانی بازی کرد و این تیم را به قهرمانی یورو 84 رساند؛ بازیکنی که هرگز گمان نمیرفت خود را آلوده سیستم اداری فوتبال کند و بهعنوان مربی، رکوردی عالی (19بازی بدون باخت) با تیم ملی فرانسه داشت و بعد از تیم ملی، گزینه اصلی هدایت تیم رئالمادرید بود اما به اجبار سرنوشت، به سوی ریاست گام برداشت.
او از سوی فرانسوامیتران، رئیسجمهور وقت فرانسه، مسئول برگزاری جامجهانی1998 شد و با مسئولان اجرایی فوتبال در اروپا و فیفا آشنا شد؛ «من با افراد زیادی در فرانسه ملاقات کردم و بعد سپبلاتر از من خواست که به او کمک کنم رئیس فیفا شود و اینطور مشاور او شدم». او در سال2002 عضو کمیته اجرایی شد و در سال2007 به ریاست یوفا رسید. از همان زمان، او از سوی منتقدانش به دشمن شماره یک فوتبال معرفی میشود. این اتهامی است که بارها به او وارد شده و او همیشه گفته که بیگناه است. او بیش از هر کس دیگری به سلامت این بازی فکر میکند و خب البته شاید بیش از اندازه به صورتی گسترده انتظار میرود که او در انتخابات بعدی فیفا، یکی از نامزدهای اصلی باشد البته اگر از همین حالا او را رئیس فیفا ندانیم. او در برابر سنتهای موجود در فوتبال اروپا، شخصیتی انقلابی دارد و بر هیچکس پوشیده نیست که میخواهد سلطه کشورهایی که لیگ قهرمانان را زیر سایه خود دارند بشکند و تیمهای بیشتری را از شرق اروپا به این رقابتها بکشاند.
یکی از طرحهای انقلابی او، قانون مالی جوانمردانه بود. خود او در اینباره میگوید: «وقتی که نخستین بار این ایده را مطرح کردیم میخواستیم انقلابی در فوتبال اروپا ایجاد کنیم. هرگز از این ایده عقب نمینشینیم». پلاتینی بهصورتی بحثانگیر از پیشنهاد میزبانی قطر برای جامجهانی2020 حمایت کرد و بعد پیشنهاد کرد این رقابتها در زمستان برگزار شود. آخرین طرح انقلابی او هم برگزاری یورو در سراسر قاره اروپاست. همه این اقدامات و ایدهها، منتقدانی دارد که همچون خود پلاتینی، بزرگ و قدرتمند هستند.
او بیشتر از هر چیزی به کارش تعهد دارد و تنها ساعاتی بعد از اینکه رئیس یوفا شد، همسرش را متقاعد کرد تا از پاریس به ژنو (مقر یوفا) بیاید. آنها دو بچه دارند و معمولا تعطیلات را کنار هم در ویلای پلاتینی که یک زمین تنیس دارد در کاسیس فرانسه میگذرانند. یکی از عادت های بد پلاتینی که مورد انتقاد رسانه ها در دوران بازیگری او قرار می گرفت، سیگار کشیدن او بود. سیگارکشیدن عادتی است که او حتی وقتی در اوج فوتبالش در یوونتوس بود با خود داشت طوری که بهصورت پنهانی پیش از تمرین با هم تیمیاش زبیگنیو بونیک سیگار میکشیدند. البته پنهانی نه بهخاطر ترس از رسانهها بلکه نگرانی اصلی آنها مربی سختگیرشان جیووانی تراپاتونی بود.
پلاتینی هنوز قدرتمندترین چهره فوتبال نشده است اما این حس وجود دارد که او رئیس بعدی فیفاست. انتقادها از او بسیار زیاد است اما او در راه رسیدن به قدرت دوستان زیادی هم دارد؛ مردی که روزگاری یک بازیکن هجومی فوقالعاده بود، حالا به دفاعکردن مجبور شده است. اما قطعا تنها افراد کمی پیدا خواهند شد که نرسیدن او به قله فوتبال را باور کنند.
میشل پلاتینی
تولد: 21ژوئن 1955، فرانسه
خانواده: پدرش آلدو، یک فوتبالیست حرفهای و بعدها مدیر باشگاه نانسی بود. او در سال1977 با کریستله ازدواج کرد و دو فرزند دارد.
باشگاه: در11سالگی فوتبال را شروع کرد و در 17سالگی به نانسی پیوست. برای سنت اتین و یوونتوس بازی کرد.
ملی: در سال1976 به تیم ملی دعوت شد و در سه جامجهانی بازی کرد. در یورو84 که فرانسه قهرمان شد کاپیتان بود. در سال1987 بازنشسته و بعدا یک سال سرمربی تیم ملی شد.
سیاست فوتبال: در سال2002 عضو کمیته اجرایی یوفا و در سال2007 رئیس یوفا شد.